۸ مهر ۱۳۸۶

برخورد سرد آمريکا با پيشنهاد مذاکره

بزرگ ترين مراسم استقبال از يك شكست خورده!

حميد احدي

منبع: روز آنلاين

در پايان سومين سفر رييس جمهور احمدي نژاد به آمريکا که با سردترين برخوردهاي مقامات جهاني روبه رو شد، سران حکومت در حضوري گسترده در فرودگاه به استقبال احمدي نژاد رفتند و اين مراسم به طور مستقيم هم از شبکه سراسري صدا و سيما پخش شد. از ديد کارشناسان سياسي ناکام ماندن رييس دولت در ابتکارعملي که به نظر مي رسد اين سفر در آستانه برگزاري جلسه شوراي امنيت و بررسي قطعنامه تازه اي براي تحريم ايران، به خاطر آن صورت گرفت، عامل اصلي تبليغاتي است که در داخل کشور صورت مي گيرد.

بي پاسخ ماندن پيشنهادهاي احمدي نژاد براي مذاکره و برخورد سرد مقامات آمريکايي و رهبران کشورهاي حاضر در نيويورک بخش ديگري از اين ناکامي محسوب مي شود که تنها با جنجال حاصل از سخنان تند و توهين آميز رييس دانشگاه کلمبيا تبديل پوشانده شد.

به نوشته خبرگزاري ها ازگزارش مراسم استقبال از احمدي نژاد، حداد عادل با بيان اين كه در جريان اين سفر باب گفت وگو از موضع انقلاب اسلامي با ملت آمريكا، فرهيختگان آمريكايي و كساني كه در دام سرمايه دار سلطه گر و صهيونيست نيفتاده اند باز شده است، افزود: در طول اين 28 و 29 سال يك فضايي بوده است كه در آن حرف منطقي ملت ايران گفته نشود و به نظر من مهم ترين دستاورد اين سفر اين است كه ما از اين به بعد مي توانيم همه مان بگوييم كه آماده گفت وگو با مردم آمريكا و مسئولان آمريكايي هستيم.رييس مجلس در ضمن گفت در اين سفر تابوي مذاکره نکردن شکسته شد و اين يک اقدام بسيار بزرگ و دستاورد بزرگ بود.

رئيس مجلس شوراي اسلامي که گويا از پيش حدس زده بود که با اين گفته با سوالاتي روبرو مي شود که اساسش بر اين خواهد بود که چگونه مذاکره با آمريکا تاکنون وادادگي و تسليم خوانده مي شد و ممنوع بود اما اينک برعکس شده است اعلام كرد: مسئله گفت وگو نكردن نيست؛ مسئله اين است كه چه كسي گفت وگو كند و چه بگويد .

نقل گفته هاي رييس مجلس در روزنامه کيهان از آن جا اهميت دارد که دو روز قبل همين روزنامه در يادداشتي به قلم حسين شريعتمداري با بزرگ نمائي ماجراي دانشگاه کلمبيا نوشت اين درس مهمي است براي کساني که هنوز در پي مذاکره هستند تا بدانند که مذاکره يعني تسليم و وادادگي.

در همان زمان که چنين نوشته اي در تهران منتشر مي شد محمود احمدي نژاد خود در مصاحبه مطبوعاتي پايان سفرش که بدون کمترين انعکاس بين المللي ماند و با بي اعتنائي رسانه هاي جهاني روبرو شد چند بار اظهار داشت که من آماده مذاکره هستم و ما جز در مورد اسرائيل براي مذاکره با هيچ کشوري منعي نداريم.

حضور بي سابقه

بزرگ ترين مراسم استقبال از رييس دولت در حالي برگزار شد که پيش از اين در پايان سفرهاي سه رييس دولت جمهوري اسلامي [محمدعلي رجائي، آيت الله خامنه اي و محمدخاتمي] مراسمي در اين حد تدارک ديده نشد و حضور مقامات کشوري و لشکري که به کنار باند فرودگاه مهرآباد به استقبال محمود احمدي نژاد شتافته بودند، موج تبليغات پيرامون اين سفر را به اوج رساند؛ حضور بي سابقه اي که از بالاترين مقامات کشوري و لشکري تا مادر و خانواده رئيس جمهور را در برگرفته بود.

گفتني است که اين استقبال در حالي صورت گرفت که در مقايسه با تمام دفعاتي که در گذشته روساي دولت هاي ايران به مجمع عمومي سازمان ملل رفته اند، در جريان سفر امسال احمدي نژاد، روساي دولت هاي حاضر در نيويورک سردترين برخورد را با رييس دولت ايران صورت دادند. هيچ يک از سران کشورهاي بزرگ جهان و منطقه حاضر به ديدار با احمدي نژاد نشدند و نطق مطول وي در مجمع عمومي حتي به اندازه سخنراني هاي قبلي خود برانگيزاننده نبود. اما جنجالي که با مقدمه سخنان رييس دانشگاه کلمبيا به راه افتاد زمينه ساز تيترها و برخوردهائي شد که وي را تبديل به چهره خبرسازي کرد.

روزنامه اعتماد نوشته: "برخي از مقامات که براي استقبال به فرودگاه رفته بودند ترجيح دادند سخني نگفته و تنها به خوش و بش با رئيس جمهور بپردازند. به اين ترتيب هنگامي که هواپيماي احمدي نژاد روي باند فرودگاه مهرآباد تهران آرام گرفت، رئيس جمهور اين بار با تشريفاتي متفاوت از گذشته روبه رو شد؛ تشريفاتي که تنها محدود به فرش قرمز روي پله ها و حضور انگشت شمار مسوولان نبود. هاشمي شاهرودي و حداد عادل روساي دو قوه قضائيه و مقننه آمده بودند تا به رئيس قوه مجريه خسته نباشيد بگويند. محمدي گلپايگاني رئيس دفتر مقام معظم رهبري و دکتر علي اکبر ولايتي نيز حضور به هم رسانده بودند. سرلشکر فيروزآبادي رئيس ستاد کل نيروهاي مسلح، سرلشکر جعفري فرمانده سپاه پاسداران و سردار نقدي معاون ستاد کل نيروهاي مسلح و احمدي مقدم فرمانده نيروي انتظامي نيز ديشب به فرودگاه آمده بودند تا مراسم استقبال از رئيس جمهور از حضور آنان خالي نباشد.هر چند حضور مهدي چمران که به نيابت از شوراي شهر تهران به ديدار احمدي نژاد آمده بود به اندازه کافي عجيب مي نمود، اما حضور احمد جنتي دبير شوراي نگهبان در اين مراسم خالي از لطف نبود. احمد جنتي که 24 ساعت قبل تحسين از احمدي نژاد را در تريبون نماز جمعه به حد اعلا رسانده بود به پيشواز رئيس جمهور آمده بود. در اين ميان خود هيات دولت بيکار ننشسته و تمام وزرا را به فرودگاه فراخوانده بود. وزراي اطلاعات، فرهنگ و ارشاد اسلامي، راه، امور اقتصادي و دارايي، جهاد کشاورزي، نيرو، ارتباطات، تعاون، دفاع و آموزش و پرورش ساعتي پيش از فرود هواپيماي حامل رئيس جمهور براي پيشواز آمده بودند.وزارت نفت نيز در غياب وزير سرپرست اين وزارتخانه را به استقبال فرستاده بود.تنها وزرايي که به استقبال احمدي نژاد نيامده بودند همان هايي بودند که احمدي نژاد را در سفر به نيويورک همراهي کردند. اين مراسم از لطف حضور مشاوران رئيس جمهور نيز خالي نبود در کنار شمقدري، شيخ الاسلامي رئيس دفتر رئيس جمهور، زريبافان، علي آبادي رئيس سازمان تربيت بدني و سعيدلو معاون اجرايي احمدي نژاد ديده مي شدند. مادر رئيس جمهور نيز در حالي که يکي از پسرانش همراهي اش مي کرد به پيشواز ديگر پسرش آمده بود."

به نوشته روزنامه اعتماد "سخنراني سيدمحمد خاتمي در سازمان ملل و طرح ايده گفت و گوي تمدن ها که استقبال گسترده اي در سطح جهان را به دنبال داشت نيز نه تنها نتوانست حضور اينچنيني مقامات را رقم بزند بلکه حتي انتقاداتي را هم عليه او موجب شد."

علي اكبر ولايتي، مشاور مقام معظم رهبري در امور بين الملل هم در مورد اهميت سفر رئيس جمهور به نيويورك در حاشيه استقبال از رئيس جمهور گفت: "استقبالي كه امشب از رئيس جمهور انجام شد بيانگر اين است كه براي مردم اين سفر يك سفر بسيار مهمي بوده است و باعث ايجاد عزت جمهوري اسلامي ايران در عرصه جهاني شده است."

ولايتي در گفت وگو با ايسنا تاکيد کرده كه تاكنون چنين استقبالي از رئيسان جمهور در داخل كشور در هنگام بازگشت صورت نگرفته است.

گزارش توطئه

رئيس جمهور که با هياتي سي و پنج نفره و در هواپيماي اختصاصي به اين سفر رفته بود در فرودگاه مهرآباد به خبرنگاران گفت سه شبكه رسانه اي سراسري در جهان از يك هفته پيش به طور مستمر برنامه جنگ رواني و تخريبي گسترده به راه انداختند و در آن شخصيت و تاريخ و عظمت ملت ايران را نشانه رفتند و با حرف هايي كه خودشان شايسته آن بودند جمهوري اسلامي را به آن متهم كردند.

احمدي نژاد گفت: آنها يك هفته از مخالفان ملت ايران دعوت كردند تا براي تظاهرات و برخورد با نماينده اين ملت بزرگ اجتماع كنند، صحنه و سالن سخنراني هم به گونه اي تيره وتار و يكطرفه طراحي شده بود و تعدادي هم براي همراهي با خود جمع كرده بودند اما فضا و جو جلسه كاملاً معكوس شد به طوري كه برخلاف آنچه تصور مي كردند توانسته بودند كمتر از 200 نفر از كشورهاي آمريكايي و اروپايي گردآوردند كه حتي برخي از آنان نمي دانستند براي چه آمده اند.

رييس دولت سپس ماجرائي را بازگفت که حيرت خبرنگاران را در پي آورد. وي بدون مشخص کردن اين که از مخالفان جمهوري اسلامي، يا دولت آمريکا و يا مسوولان دانشگاه کلمبيا سخن مي گويد اظهار داشت شماره اي كه به متقاضيان براي دريافت كارت ورود به جلسه ارايه شده بود، به گونه اي بود كه هر كس تماسي مي گرفت به يك نوار ضبط شده متصل مي شد كه در آن 7-8 دقيقه توهين هايي به ملت ايران مي شد و حرف هايي عليه ملت ايران و احمدي نژاد كه كوچك ملت ايران است، منتشر مي شد تا افراد را از حضور در اين جلسه منصرف كند.

منظور از سفر

نکته ديگري که از اين سفر نقل کردني مي نمايد ملاقات هاي معمولي با سران کشورها بود که در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل عادي شده است اما امسال در سومين سفر احمدي نژاد چندان با سردي روبرو بود که سيستم اطلاع رساني رياست جمهوري که براي بزرگ نمائي اين سفر بسيج شده بود نيز جز با اشاره کلي به ديدارها از آن بهره اي نتوانست بگيرد. ممانعت از بازديد وي از "نقطه صفر" که ورود به آن براي همگان آزاد است و کم اعتنائي رسانه ها نسبت به مصاحبه مطبوعاتي اش از جمله رويدادهائي بود که به قاعده بايد سفر سوم رييس جمهور را به نيويورک با انتقاد اصولگرايان روبرو مي کرد. چنان که يکي از اصلاح طلبان هم از قبل پرسيده بود که اين سفر به چه منظوري صورت مي پذيرد.

اما به نظر مي رسد همه اين ناکامي ها و سردي ها موجبي شده است براي تقويت و اوج گيري امواج تبليغاتي داخلي که حاکميت نيز با آن موافقت داشته است. اوج اين تبليغات را احمد جنتي در نماز جمعه اين هفته تهران به عهده گرفت جنتي احمدي نژاد را در اين سفر به ستاره اي تشبيه کرد که در سازمان ملل درخشيد. وي با ستودن رفتار رئيس جمهور در برابر هتاکي هاي رئيس دانشگاه کلمبيا عنوان کرد احمدي نژاد امريکا را استيضاح کرده است. دبير شوراي نگهبان پا را فراتر نهاد و سخنان احمدي نژاد را مانند سخنان يک روحاني ارزيابي کرد. وي يد طولايي در حمايت از احمدي نژاد دارد و نامه وي به جرج بوش را وحي الهي خوانده بود.

اما در اين ميان دفتر رياست جمهوري با صدور اطلاعيه اي از مردم خواست سجده شکر به جاي بياورند. اين دفتر در بيانيه يي "پيروزي درخشان و خيره کننده رئيس جمهوري" را تبريک گفت و از مردم خواست به جاي حضور در مراسم استقبال احمدي نژاد با حضور در مساجد، حسينيه ها و شرکت در نمازهاي جمعه سجده شکر به جاي آورند.



 

۱ مهر ۱۳۸۶

تاج‌زاده: در صورت تشکیل پرونده قضایی آن را به پروژه مبارزه با آپارتاید قضایی تبدیل می کنم

منيع: سايت خبري امروز
آفتاب: «سیدمصطفی تاج‌زاده» عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب در واکنش به حملات رسانه‌ای جریان رقیب در روزهای اخیر علیه خود و نیز شایعاتی مبنی بر تشکیل پرونده علیه وی در دادستانی تهران موضع‌گیری کرد.
وی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی آفتاب گفت: هنوز مطلع نیستم که مدعی‌العموم در مورد سخنرانی من در قزوین پرونده تشکیل داده یا خیر فقط سایت‌های حامی احمدی‌نژاد نوشته‌اند که برای من پرونده تشکیل شده است.
تاج‌زاده با بیان اینکه «منتظر می‌مانم تا نظر مقامات قضایی مشخص شود»، ذکر چند نکته را بدین‌شرح ضروری دانست:
نکته اول: در جمهوری اسلامی ایران اینگونه رسم شده که هر وقت نماینده ولی فقیه درروزنامه کیهان علیه کسی به طور مرتب و در چند شماره مطلبی می‌نویسد این بدان معناست که پیشاپیش پرونده‌سازی قضایی صورت گرفته و آقای شریعتمداری وظیفه توجیه مساله را در افکار عمومی به عهده می‌گیرد.
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب بر این اساس افزود: از یک ماه پیش که روزنامه کیهان به تحریف سخنانم پرداخت و برخلاف قانون و موازین اخلاقی از درج جوابیه‌های اینجانب خودداری کرد حدس زده می‌شد که به زودی قاضی مرتضوی وارد صحنه شود.
نکته دوم: روزنامه‌هایی که خود را اصولگرا می‌دانند و متاسفانه به اصول قانونی و اخلاقی پایبندی ندارند یعنی روزنامه‌های ایران و رسالت نیز علیه اینجانب تهمت‌ها، توهین‌ها و اتهاماتی مطرح کردند بدون این که پاسخ اینجانب را درج کنند.
وی ادامه داد: به نظر می‌رسد هر کس واجب مصونیت آهنین شود این فسادها و خلاف‌ها عجیب جلوه نخواهد کرد.
نکته سوم و مهم‌تر: اگر در این زمینه برای من پرونده تشکیل دهند تصمیم دارم آن را به پروژه‌ای علیه تبعیض قضایی تبدیل کنم.
وی تاکید کرد: جامعه ما از بی‌عدالتی قضایی در رنج است و یکی از شعارهای اصلاح‌طلبان پیشرو در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری تحقق عدالت قضایی در کنار عدالت سیاسی، اجتماعی، جنسیتی، آموزشی و فرهنگی بود.
تاج‌زاده خاطرنشان کرد: نمی‌شود که در جامعه ما کسانی مراجع تقلید را نیز خودی و غیرخودی کنند و آنچه بر زبانشان جاری می‌شود علیه مراجع غیرخودی نثار کنند.
وی اظهار داشت: من بنا دارم در کنار افشای تبعیض‌های قضایی یا به زبان رسا تر "آپارتاید قضایی" با کمک مردم و رسانه‌ها فضایی ایجاد کنیم که هیچ اقتدارگرایی جرات و امکان تعرض به هیچ‌یک از مراجع تقلید را نداشته باشد و بر این اساس فرصتی فراهم کنیم تا مراجع بزرگوار شیعه در کمال امنیت و آزادی به روشنگری بپردازند و با فتاوای راهگشای خود مشکلات جامعه و نیز موانعی که بر سر راه جوانان است را بردارند.
تاج‌زاده در پایان خاطرنشان کرد: بنابراین در جنبه سلبی این پرونده امکان افشای تبعیض‌های قضایی(آپارتاید قضایی) را فراهم می‌کند و در جنبه ایجابی امیدوارم که به هتک حرمت بعضی مراجع توسط اقتدارگرها پایان دهد.

همسر منصور اسانلو در گفت و گو با روز: مرگ را جلوي چشم مان ديديم

منبع: روز آنلاين

مريم کاشاني
در روزهايي که "چشم چپ" منصوراسانلو در شرف نابينايي است، و "پيگيري" ها هم نتيجه اي نداده با پروانه اسانلو، سخن گفته ايم. او امروز حتي بيش از همسر، نگران فرزند 17 ساله خود است که "به شدت آسيب ديده و علائم افسردگي" را در وي مشاهده مي کند.

خانم اسانلو مي گويد: "بعد از دو ماه و نيم که او را به مدت نيم ساعت و در ملاقات غيرحضوري ديديم، هم صورتش پف آلود بود و هم از وضع چشم چپش گلايه داشت که ديگر نمي بيند."

او اين موارد را در نامه اي نوشته و به "معاونت امنيت" رسانده، با اين اميد که "رسيدگي کنند". آنها هم نامه را به مسئولين زندان داده اند و براي"رسيدگي".

چشمان منصوراسانلو که اينک سومين دور از دستگيري هاي خود در دو سال گذشته را مي گذراند، در جريان دستگيري اول، آسيب ديد: "در اثر ضربه هايي که به سرش خورده بود، شبکه چشم نازک شد و بعد هم آب مرواريد آورد. چشم راستش را عمل کرديم، مانده بود چشم چپ که بايد تيرماه عمل مي شد. اما به دليل همزماني با دستگيري، اين کار عقب افتاد."

خانم اسانلو حالا باز نامه نوشته است تاببيند "چه مي شود." او که در دو ماه و نيم گذشته روزهاي "بسيار سختي" را گذرانده، براي اين سئوال جوابي ندارد؛ چرا که سئوال خود او هم هست:چرا هميشه با اين شيوه هاي پر سرو صدا منصور اسانلو را دستگير مي کنند؟

مي گويد: "من بارها گفته ام آقاي اسانلو 180 ميليون تومان وثيقه دارد. کفالت هم داده ايم. از خانه ما تا دادسراي امنيت 20 دقيقه بيشتر فاصله نيست؛ هر بار هم که آقاي اسانلو را احضار کرده اند، او بدون هيج مشکلي رفته. البته آقاي اسانلو هميشه گفته است تلفني احضار نکنيد، يک احضاريه کتبي و قانوني بدهيد؛هر لحظه که بخواهيد مي آيم."

خانم اسانلو ادامه مي دهد: "اصلا سه روز قبل از اين دستگيري، آقاي اسانلو به معاونت امنيت رفته بود. ولي من نمي دانم چرا باز به اين شيوه او را دستگير مي کنند."

شايد براي اينکه به گفته مقامات قضايي هر بار مي خواهند ايشان رادستگير کنند، سرو صدا مي کنند.

پاسخ خانم اسانلو اين است: "به هيچ عنوان. به هيچ عنوان. براي اينکه هر بار ايشان را دستگير کرده اند، احضاريه قانوني نداشته اند و آقاي اسانلو گفته شما کي هستيد؟حکم تان کو؟کارت شناسايي تان کو؟من بايد بدانم با چه کسي بايد بروم. الان هم در زندان از همين مسئله ناراحت است. مي گويد چرا بايد مرا اينطوري دستگير کنند، ؛ منکه مشکلي با دادسرا رفتن ندارم."

منصور اسانلو، ده سال پيش راننده شرکت واحد بود، بعد کارمند اداري؛ماجرا اما از وقتي شروع شد که "انتخابات شد. البته قبل از مجمع عمومي سنديکاي کارگران شرکت واحد هم مسئله داشتند ولي بعد از انتخابات و آمدن کارگران، زندان رفتن ها و برخوردها شروع شد."

و اين براي خانواده زنداني، يعني: "سخت. وحشتناک. طبيعي است که آدم يک زندگي آرام و بدون دردسر مي خواهد.اما از طرف ديگر من مي بينم که او از حق خودش دفاع مي کند. کارغيرقانوني انجام نمي دهد." ولي با اين حال: "فشارش بيشتر روي خانواده است. الان پسر دوم من که 17 سال دارد، واقعا در معرض ناراحتي هاي مختلف قرار گرفته. او خيلي پدرش را دوست دارد و به وي وابسته است. اصلا در اين سن او به پدرش نياز دارد. براي همين دچار افسردگي شده."

مشکلات اما ازعاطفه ها نکاسته: "حتي بيشتر دوستش داريم. او مرد با انصافي است، صداقت دارد و غيرقانوني رفتار نمي کند."

و مي خواهد همين طور هم بماند: "خودش مي گويد تا اينجاي کار را آمده ايم. اين همه سختي کشيده ايم؛ شايد مسئولين با سعه صدر با اين موضوع برخورد کنند."

از مسئولين که را ديده و در ديدارها چه گذشته است: "رئيس کل دادگستري، آقاي اوايي. آقاي حداد، آقاي مرتضوي."
و برخوردها چگونه بوده است:"جوابي نشنيديم که قانع کننده باشد."

آقاي حداد چه گفت؟
والا جوابي که ما قانع بشويم ندادند.

آقاي مرتضوي چي؟ برخورد ايشان چطور بود؟
ايشان هم همين طور. ما قانع نشديم.

يعني به شما چه مي گويند؟
آن موردها را نمي توانم بيان کنم، ولي مواردي که مي گويند براي ما قانع کننده نيست.

آقاي آوايي چطور؟
چرا، ايشان نيم ساعت براي ما وقت گذاشت.واقعا برخوردش انساني و دوستانه بود. قول مساعدت هم داد، ولي نمي دانم اين قول مي تواند عملي بشود يا نه.هر چه هست الان همسرمن دو ماه و نيم بيگناه در زندان است."

و همه خواست خانم اسانلواين است که: "با مسئله شوهرم قانوني برخورد کنند. کاري که تا حالا به هيچ وجه نشده. با اين نوع دستگيري ها اولا هر بار که ايشان را مي گيرند به جسم اش صدمه مي زنند و دوما به روح خانواده آسيب مي رسانند. ما در آن 4 روزي که ايشان را ربوده بودند واقعا مرگ را جلوي چشم مان ديديم. در آن مدت من و بقيه خانواده هر روز با چشم اشگبار در دادسراها، دادگاه ها و اين طرف و ان طرف بوديم. از صبح تا نيمه شب.هر جا مي رفتيم کسي دستگيري ايشان را به عهده نمي گرفت. هيچ نتيجه اي نگرفتيم تا اينکه در روز چهارم خود آقاي اسانلو زنگ زد."

بعد وقتي معلوم شد آقاي اسانلو را آقايان گرفته اند، از آنها نپرسيديد چرابه اين شکل؟
چرا. فرداي آن روز بلافاصله رفتم دادستاني. موضوع را گفتم؛ اما خوب جوابي نشنيدم.

و اما ملاقات:
"از بيست دقيقه وقت ملاقات، ده دقيقه مادر آقاي اسانلو گريه کرد. اخر بايد عمل کند، ولي مي گويد مي ترسم سر عمل بميرم و بچه ام را نبينم. بنده خدا فکر مي کرد کار دست خود آقاي اسانلوست، التماس مي کرد که آزاد شو!بعد هم هر کدام از بچه ها 5 دقيقه حرف زدند. و 5 دقيقه هم به من رسيد. چي مي شد گفت جز احوالپرسي؟"

و وقتي تمام شد: "هم خوشحال بوديم هم ناراحت. و حالا کاري نداريم جز روز شماري براي آزادي منصور اسانلو."



--
Sherwood
http://zerodegree.persianblog.ir
http://shzerodegree.blogspot.com

۲۸ شهریور ۱۳۸۶

مردي براي مردم

ورود مدعي العموم براي برخورد قضايي با تاج زاده
نتيجه پروژه رسانه اي اصولگرايان
منبع: روز آنلاين

سعيده ملکوتي

زمان زيادي نياز نبود تا حمله رسانه نشريات اصولگرا به مصطفي تاج زاده تبديل به پروژه اي براي اقدام قضائي عليه اين عضو سرشناس جبهه مشارکت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي شود.او ديروز به انفصال از خدمات دولتي و پرداخت جريمه نقدي محکوم شد.

پروژه از دو هفته پيش به بهانه سخنراني اخير وي در قزوين و همچنين انتقاد صريح وي از رئيس دولت نهم و دعوت وي به مناظره آغاز شد. تاج زاده هرچند با ارسال جوابيه هايي سعي در تشريح سخنان خود داشت اما ديروز در خبري غير رسمي ورود دادستان تهران براي اقدام قضايي عليه وي اعلام شد.

سايت بازتاب به نقل از "جهان نيوز" در خبري نوشت: "بعد از انتشار سخنان مصطفي تاج زاده عضو مشترک سازمان مجاهدين انقلاب و حزب مشارکت که در آن مطالب توهين آميزي عليه مراجع تقليد و رئيس جمهور وجود دارد، دادستان عمومي و انقلاب تهران به عنوان مدعي العموم دستور پيگرد قضايي وي را صادر کرده است."

به نوشته اين منبع "در اين باره شکايتي از سوي رئيس جمهور يا دولت به دستگاه قضايي ارائه نشده است اما عدم طرح شكايت به منزله انصراف مدعي العموم از رسيدگي به توهين به مراجع تقليد و رئيس جمهور که طبق قانون جرم محسوب مي شود، نيست."

اما همزمان با آغاز اين پرونده جديد ديروز در خبري ديگر صدور حکم محکوميت در پرونده اي ديگر براي تاج زاده نيز منتشر شد.

به گزارش سايت نوروز، شعبه 1083 دادگاه عمومي جزائي تهران سيدمصطفي تاج‌زاده عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت ايران اسلامي و معاون سياسي سابق وزارت كشور در دولت اصلاحات را به پرداخت سه ميليون ريال جزاي نقدي بدل از سه ماه و يك روز حبس تعزيري بعلاوه سه ماه پانزده روز انفصال از خدمات دولتي بدل از چهارماه و ده روز حبس تعزيري محكوم كرد.

بنابر همين گزارش اين محكومت در پي شكايت «حجت الاسلام غفوري» رئيس هيات بازشماري آراء حوزه انتخابيه تهران در مرحله سوم از سيدمصطفي تاج‌‍زاده به اتهام توهين به وي به هنگام ارائه دفاعيات تاج‌زاده و درج آن در كتاب راي ملت صادر شده است.

ياد آور مي شود دردادگاه سال 1379 تاج‌زاده در دفاعيات خود گفته بود كه "حجت الاسلام غفوري در انتخابات مجلس ششم اراك 25 صندوق راي را بازشماري نموده بود اما 31 صندوق را باطل كرده بود كه نتيجه انتخابات اراك را تغيير داد همچنين وي در انتخابات تهران نيز به اتفاق آقايان مصطفوي قائم مقام كنوني وزارت خارجه و شيخ عطار معاون كنوني وزارت خارجه در مرحله سوم بازشماري آراء 350 صندوق را مورد بازشماري قرار داده بودند اما پيشنهاد ابطال 534 صندوق را ارائه كردند."

در عين حال در سال 83 سعيد مرتضوي كه در آن ايام به سمت دادستان عمومي تهران منصوب نشده بود و در مقام قاضي شعبه 1410 بود براي رسيدگي به اين شكايت معاون اسبق سياسي وزارت كشور را احضار مي‌كند كه تاج‌زاده ضمن حضور در دادگاه كتبا و شفاها به وي اعلام مي‌دارد: "تا زمانيكه دستگاه قضايي به شكايت وي از دبيرشوراي نگهبان رسيدگي نكند از خود دفاع نخواهد كرد و قاضي مرتضوي مختار است هر حكمي مايل است در خصوص شكايت سخنگوي آقاي جنتي از وي صادر كند".

در ارديبهشت ماه سال جاري و پس از سه سال مسكوت ماندن اين پرونده، شعبه 1083 دادگاه عمومي جزائي تهران براي رسيدگي به اين شكايت تشكيل جلسه داد كه با حضور شاكي(حجت الاسلام غفوري) و متهم تشكيل شد و تاج‌زاده به احترام قانون در دادگاه حاضر گرديد اما "در اعتراض به آپارتايد قضايي" و عدم رسيدگي به شكايتش از احمد جنتي از خود دفاع نکرد.

در نهايت ماه گذشته حكم فوق‌الذكر براي سيدمصطفي تاج‌زاده عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي صادر و اعلام شد وي فرصت دارد تا در موعد مقرر قانوني نسبت به اين حكم اعتراض كند؛ اما تاج‌زاده اعلام كرد پيش از هرچيز خواستار رسيدگي قضايي به شكايتش از احمد جنتي به اتهام ابطال غيرقانوني حدود هفتصد هزار راي شهروندان تهراني و تغيير نتيجه انتخابات به گونه‌اي كه عليرضا رجايي منتخب مردم تهران از راهيابي به مجلس ششم جا ماند و غلامعلي حدادعادل كه راي نياورده بود به مجلس راه يافت، است و مادامي كه به اين شكايت رسيدگي نشود از حكم صادره‌اش تجديد نظر نخواهد خواست.

اما اين داستان کهنه در هفته هاي اخير صورت جديدي به خود گرفت و آن جنجالي بود که بر سر سخنان اخير وي از سوي روزنامه کيهان و رسالت و سايت هاي نزديک به اين جريان برپا شد.

ماجرا از آنجا آغاز شد که روزنامه کيهان در روز 12 شهريور ماه در خبري به نقل از نشريات محلي استان قزوين بخش هايي از سخنان اين عضو ارشد جبهه مشارکت را منتشر کرد. تاج زاده ضمناعلام اينکه سخنانش در روزنامه کيهان نحريف شده، اقدام به ارسال جوابيه اي کرد که بخش هايي از آن در کيهان منتشر شد.

در پي اين اقدام و نيز ايراد موارد جديدي به وي، در ادامه انتشار همان جوابيه از سوي کيهان، وي جوابيه ديگري ارسال کرد که اين متن نيز به طور ناقص منتشر شد و وي اقدام به انتشار کامل متن جوابيه هاي خود در سايت هاي اينترنتي کرد.

تاج زاده در جوابيه هاي خود به اتهامات وارده از سوي کيهان پاسخ داده و پيش بيني کرده بود که اين جوسازي مقدمه اي براي برخورد قضايي خواهد بود.

وي در بخشي از جوابيه خود در مورد اين اتهام کيهان به همسويي وي با بنياد سوروس نوشته بود:" جمهوري اسلامي ايران به ميثاق‌هاي گوناگوني درباره رعايت حقوق بشر پايبند است. بنابراين نمي‌توان نقض حقوق شهروندان را به بهانه «همسو نشدن با بنياد سوروس» توجيه کرد. حتي طرح اين مسأله که بنياد سوروس يا هر نهاد آمريکايي ديگر با هر نيتي خود را طرفدار دموکراسي و حقوق بشر بداند و قصد ترويج آن را در کشورهاي خاصي داشته باشد، هرگز موجب نمي‌شود ما اين دستاورد بزرگ را ناديده بگيريم و براي اثبات استقلال خود دموکراسي و حقوق بشر را که جزو خواست‌هاي ملت ايران است نفي کنيم و عليه آن سريال بسازيم."

وي همچنين در بخش ديگري از پاسخ خود خطاب به مديران روزنامه کيهان، خواهان اعلام برائت آنان از همسويي با فاشيسم و نازيسم شده بود. تاج زاده نوشته بود: "نمي‌دانم اگر همسويي با بيگانه در هر زمينه‌اي بد است چرا کيهانيان از اينکه با فاشيسم، استالينيزم، نازيسم، توتاليتاريسم و انواع ديکتاتوري‌هاي ديگر همسو شوند، احساس نگراني نمي‌کنند و آن را غرب‌زدگي نمي‌خوانند. جالب آنکه وقتي حاکميت يکدست شده، فقط توليد يا نمايش فيلم‌هايي ممنوع شده است که مروج ليبراليسم، فمينيسم و... ارزيابي مي‌شوند، اما هرگز شورايعالي انقلاب فرهنگي در شرايط کنوني اعلام نکرده و نخواهد کرد که ساخت و نمايش فيلم‌هاي مروج استالينيزم، فاشيسم، نازيسم و هر نوع رژيم استبدادي ديگري ممنوع و با ارزش‌هاي انقلاب و نظام ناسازگار است. چرا؟"

تا اينکه به همراه کيهان، روزنامه رسالت نيز وارد کارزار شد و با درج دوباره آن سخنراني، تاج زاده را متهم به توهين به رئيس جمهور و مراجع تقليد کرد. اتهامي مشابه آنچه کيهان آغازش کرده بود.

وي در جوابيه ديگري به روزنامه رسالت به توضيح سخنان خود پرداخت. وي هر نوع توهين به مراجع تقليد را تکذيب کرد و نوشت: "بسيار خشنودم كه اقتدارگراهاي عزيز به اين نتيجه رسيده‌اند كه نبايد به مراجع تقليد توهين كرد. فقط مي‌پرسم كه آيا در همين ماه گذشته سايت‌ها و روزنامه‌هاي اصولگرا، از جمله رسالت، به آيت‌الله صانعي توهين نكردند؟ در مورد آيت‌الله منتظري چيزي نمي‌گويم كه توهين‌ها و حتي فحاشي‌ها به وي در ساليان گذشته اظهر من الشمس است. لابد آيت الله سيستاني مرجع تقليد نبود كه در نمازجمعه تهران به وي اهانت شد و همينطور علامه سيدمحمدحسين فضل‌الله از جرگه مراجع خارج است كه اينگونه عليه وي شبنامه پخش مي‌شود. در هر حال اگر توهين به مراجع تقليد بد است كه بد است، همه از جمله اقتدارگراها بايد از هرگونه توهين به هر مرجعي پرهيز كنند. بگذريم از اينكه اساساً توهين به هر شهروندي بد است. براي مزيد اطلاع يادآوري مي‌كنم من به مراجع تقليد توهين نمي‌كنم اگر چه برخي ديدگاه‌هاي اجتماعي و سياسي بعضي آنان را قابل نقد مي‌دانم و در اين زمينه چند مقاله نوشته‌ام و به صراحت و با حفظ احترام حضرات، ديدگاه‌هاي خود را بيان داشته‌ام."

وي همچنين هر نوع توهين به رئيس دولت را نيز نادرست خواند و تاکيد کرد که او تنها از سخنان و رفتار محمود احمدي نژاد انتقاد کرده است.

وي در اين باره نيز نوشته بود: "اينجانب معترض نحوه سخن گفتن آقاي احمدي‌نژاد نشدم زيرا به نظر من وي خوب حرف مي‌زند اگر چه بعضاً حرفِ خوب نمي‌زند و گاهي سخنان خطرناكي مي‌گويد. در آن سخنراني نيز به محتواي برخي سخنان وي انتقاد كردم و بر اين باورم كه ايراد چنين سخناني مي‌تواند مشكلات زيادي متوجه كشور و مردم كند. براي مثال سخنان او را درباره آثار سوء 120 ميليون نفر شدن جمعيت ايران يادآوري كردم و نيز به ادعاي اخير او انتقاد كردم كه گفت: زمين زير پاي مومنان نمي‌لرزد."

وي ادامه داده بود: "توضيح دادم به اين ترتيب آقاي احمدي‌نژاد به همه انسان‌هايي كه در طول تاريخ تاكنون جان خود را در زلزله از دست داده‌اند، و از اين به بعد نيز از دست خواهند داد، توهين كرده است زيرا كه طبق منطق فوق حتماً گناهكار بوده‌اند!؟ افزون بر آن توضيح دادم وظيفه شهردار تهران و رئيس‌جمهور ايران كه وي هر دو مسئوليت را در پنج سال گذشته داشته است، طراحي و انجام اقداماتي براي مقابله با آثار سوء زلزله و به صفر رساندن آسيب‌هاي احتمالي آن است نه صدور فتوا درباره اينكه زلزله در مناطق گناهكاران رخ مي‌دهد يا خير. در هر حال من، مانند بسياري از ايرانيان درباره برخي اظهارنظرهاي آقاي احمدي‌نژاد بويژه در سياست خارجي به شدت نگرانم زيرا تبعات سوء‌ فراواني داشته، دارد و خواهد داشت."

اما همه اين توضيحات نتوانست پروژه را متوقف کند. چند روز بعد يکي از مشاوران رئيس دولت فرمان اقدام قضايي عليه تاج زاده را داد و خواستار ورود مدعي العموم به ماجرا شد.

علي اکبر جوانفکر در گفت وگو با روزنامه "جوان" منسوب به سپاه پاسداران در اين باره گفت: "به احتمال قوي آقاي احمدي‌نژاد از فردي مثل آقاي تاج‌ زاده به دليل بي‌احترامي و توهين به شخصيت ايشان شکايت نخواهند کرد اما اين امر نبايد سکوت و مماشات دستگاه قضايي به ويژه دادستان کشور را به عنوان مدعي‌العموم در برابر تضييح حقوق مردم در پي داشته باشد."

و چند روز بعد از اين گفته ديروز خبر ورد دادستاني تهران منتشر شد.

هر چند برخي جريان ها از جمله سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي اين اقدام را بي ارتباط با دعوت به مناظره چندي پيش تاج زاده از محمود احمدي نژاد در مورد مسايل هسته اي نمي دانند.

محسن آرمين ديروز در اين زمينه گفت: "حملات سازمان يافته تبليغاتي سياسي عليه آقاي سيد مصطفي تاج زاده بلافاصله بعد از دعوت آقاي احمدي نژاد به مناظره هسته اي و سخنان انتقادي درباره عملكرد دولت، بيانگر کاهش چشمگير آستانه تحمل جريان حاکم در برابر نقد و انتقاد است و اگر آنچناني که شواهد نشان مي دهد اين حملات سازمان يافته مقدمه برخورد عملي با وي باشد، آنگاه بايد نسبت به بسته تر شدن فضاي سياسي و تحديد آزادي بيان به شدت نگران بود."

در همين حال بسياري نيز معتقدند صدور حکم پرونده قديمي تاج زاده در اين روزها مي تواند راه برخورد قضايي جديد با وي را هموارتر کند. بخصوص در ايام انتخابات در ايران که همواره اين گونه برخوردها اوج مي گيرد.

۱۹ شهریور ۱۳۸۶

رسوايي بزرگ مالي و انتخاباتي دولت

افشاگري مشاور سابق وزير رفاه

منبع: روز آنلاين
مهرزاد فرهودي
افشاگري يک جانباز و مشاور سابق وزارت رفاه درباره فساد مالي و انتقال بودجه جانبازان و مستضعفان به ستادهاي انتخاباتي جناح راست، در حالي که دولت و جناح راست براي انتخابات اسفند ماه آماده مي شوند، از بزرگ ترين رسوائي هاي دولت دو ساله محمود احمدي نژاد است که تاکنون با زور و تهديد و تغيير ناگهاني مديران با اين گونه افشاگري ها مقابله کرده بود. رسوائي بزرگي که دامن عده اي از اعضاي فراکسيون اکثريت مجلس را هم گرفته است.

طي چند روز گذشته کارکنان ستادي وزارت رفاه و تأمين اجتماعي شاهد درگيريهاي شديد لفظي ميان مشاور امور ايثاگران وزير و شخص وزير بودند .دکتر رضا جلالي مشاور امور ايثارگران و دبير شوراي عالي راهبردي وزارت رفاه و تأمين اجتماعي به شدت به رفتارهاي سياسي عبدالرضا مصري وزير رفاه اعتراض کرده و در افشاگري خود نشان داده بودجه اي که بايد براي جانبازان و بي سرپرستان و نيازمندان هزينه شود توسط وزير دولت احمدي نژاد به ستادهاي انتخاباتي هواداران دولت منتقل شده است. دکتر جلالي که با اولين اعتراض هاي خود توسط وزير رفاه از کار برکنار شد خود جانباز 70 درصدي جنگ هشت ساله ايران و عراق است.

به دنبال درگيري هاي اوليه دکتر جلالي با وزير رفاه، که پادر مياني ها و وساطت ها هم نتوانست آن را آرام کند، و بعد از آن که عبدالرضا مصري وي را از مشاورت و دبيري ستاد راهبردي برکنار کرد وي در نامه اي خطاب به همکاران خود در وزارت رفاه، ضمن برخي افشاگريها ، خواستار مناظره با مصري شد . وي در بخشي از نامه خود نوشت: "آيا مي دانيد که چرا اين حقير مورد بغض و کينه آقاي مصري و ايلش قرار گرفتم . به دليل ورود غير قانوني به حيات خلوت تشکيلاتي آقايان و به خاطر فرياد عدالتخواهانه اي که از حنجره حق گويم ، برخاسته بود" .

دبير برکنار شده شوراي عالي راهبردي وزارت رفاه در ادامه نامه خود نوشته است: "براستي آيا اين است معني عدالت ؟ عدالت يعني فرزندان شهيد و جانباز را از کار اخراج کردن؟ عدالت يعني براي سوگلي هاي کرمانشاهي وزارت رفاه در شمال پايتخت خانه هاي 400 ميليون ريالي رهن کردن؟ عدالت يعني باج خواهي از شرکت سرمايه گذاري تأمين اجتماعي؟ عدالت يعني تحويل دادن يک دستگاه خودروي آخرين مدل تويوتا به همسر وزير؟ عدالت يعني پژو پرشياي وزارتخانه را در اختيار فرزند وزير قرار دادن؟"

جلالي همچنين با نگارش نامه اي براي رئيس جمهور احمدي نژاد عليه مصري افشاگري کرده است . او در اين نامه با جعلي خواندن مدرک تحصيلي مصري مدعي شده مدرک دکتراي وزير رفاه همچون شيوه راهيابي او به مجلس هفتم از طريق تقلب به دست آمده است .

مشاور معزول امور ايثاگران وزير رفاه در نامه خود نوشته است: "اين حقير و همکارانم در وزارت رفاه و تأمين اجتماعي بسيار مشتاقيم تا بدانيم که عبدالرضا مصري در چه سالي در کنکور کارشناسي ارشد و دکتري شرکت کرده و رتبه قبولي او چند بوده است؟!"

جلالي همچنين دليل اصلي درگيري خود با وزير رفاه و تأمين اجتماعي را تبديل اين وزارتخانه به ستاد انتخاباتي جناح راست در انتخابات مجلس هشتم عنوان و اعلام کرده : "وزارت رفاه و تأمين اجتماعي از طريق اعطاي چندين ميليارد کالابرگ به نامزدهاي مورد حمايت جناح راست در انتخابات مجلس هشتم آنان را در جلب آراي مردم فقير و دهک هاي پائين جامعه ياري مي رساند" .


به نوشته جلالي هم اکنون برخي از نمايندگان با دريافت تعدادي از اين کالابرگ ها به توزيع آنها در ميان روستانشينان و محرومان مشغول هستند . به گفته جلالي حداقل اعتبار ريالي اين کالابرگها 170 هزار تومان است .

وي همچنين اعلام کرده است در صورتي که وزير رفاه و تأمين اجتماعي مناظره در اين باره را بپذيرد حاضر است نکات مهمي از اقدامات مصري در تبديل اين وزارتخانه به ستاد انتخاباتي راست راافشا کند .
اين در حالي است که مطابق برخي گزارشها بخشي از جناح اصوگرا که تحت عنوان « حاميان دولت » در انتخابات شوراي سوم شرکت کرده بود هم اکنون مشغول تدوين برنامه هايي براي استفاده کلان از منابع دولتي در انتخابات حساس مجلس هشتم است .

استعفاي 150 مدير دولتي و 50 سردار سپاه پاسداران که به سردار ذوالقدر جانشين وزير کشور نزديک هستند سبب شده دولت نهم اميدوار باشد با حمايت هاي همه جانبه از اين افراد ، 200 کرسي مجلس هشتم را از آن خود کند . رياست ستاد انتخاباتي حمايت از اين گروه 200 نفره را حاج صادق محصولي مشاور ثروتمند محمود احمدي نژاد بر عهده دارد و هماهنگي هاي لازم با وزارتخانه هاي مختلف از سوي او صورت مي گيرد . معاونان پارلماني وزارتخانه ها ، مشاوران جوان وزرا و تعدادي از مديران کارخانجات بزرگ دولتي، اعضاي اين ستاد انتخاباتي هستند .

اين ستاد ، حمايت هاي غير مستقيم و تأثير گذار خود از نامزدهاي فهرست « حاميان دولت » را شروع کرده و توزيع بن هاي 170 هزار توماني بين اعضاي "گروه 200 " بخشي از اقدامات وسيعي است که دولت احمدي نژاد براي کسب کرسي هاي مجلس هشتم آغاز کرده است .

گفتني است که عبدالرضا مصري که در وضعيت حساسي از مجلس به دولت راه يافت و وزارتش حاصل توافقي بين جناح راست و دولت احمدي نژاد بود، اين دوره با حمايت بنيادامام از حوزه کرمانشاه وارد مجلس شد. بالاترين سمت وي معاونت بنيادامام کرمانشاه بود. در مجلس هم با حمايت فراکسيون راست به رياست کميسيون رفاه اجتماعي مجلس رسيد. و در زماني که عدم راي اعتماد به دو وزير و احتمال استيضاح دو وزير ديگر دولت را در مقابل جناح راست قرار داده بود، ملاقاتي که در زمان خود در مطبوعات منعکس شد بين حبيب الله عسگراولادي پدرخوانده هيات موتلفه اسلامي و جناح راست، دو طرف را به تفاهم رساند و به انتقادهاي جناح راست عليه دولت پايان داد. و چنين بود که عبدالرضا مصري به وزارت رسيد و اولين کار وي انتقاد دويست ميليارد بودجه مصوب مجلس براي وزارت رفاه به بيناد امام بود.

پرويژ کاظمي وزير قبلي رفاه بافشار جناح راست که گرداندگان اصلي بنيادامام هستند کنار رفت و مددي نامزد وزارت از سوي احمدي نژاد که با حمايت وي مدير عامل سازمان تامين اجتماعي شده بود نيز نتوانست در مقابل مصري مقاومت کند.

اينک بايد منتظر بود و ديد افشاگري جانبازي که به حياط خلوت هيات موتلفه و بنيادامام راه پيدا کرده است به کجا مي انجامد.

۱۲ شهریور ۱۳۸۶

فرمانده جديد سپاه پاسداران كيست؟

منبع: بازتاب
گفته می‌شود سردار صفوی صرفا با اشاره به طولانی شدن ماندگاری خود، از ماه‌ها پیش تمایل خود به کناره‌گیری از فرماندهی سپاه را اعلام کرده بود که سرانجام با این درخواست وی موافقت شد. سردار جعفری از فرماندهان برجسته سپاه در دوران دفاع مقدس به شمار می آید که در آخرین سمت خود، مسوول بنیاد تحقیقات راهبردی سپاه بود.
 
پس از موافقت با درخواست کناره‌گيري سردار سيد يحيي رحيم صفوي، فرمانده کل قوا سردار عزيز جعفري را به عنوان فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي منصوب کردند.

به گزارش خبرنگار «بازتاب»، آيت الله خامنه‌اي ضمن تقدير از تلاشهاي سرلشگر رحيم صفوي، همزمان سرتيپ جعفري را به درجه سرلشگري ارتقا دادند.

گفته مي‌شود سردار صفوي صرفا با اشاره به طولاني شدن ماندگاري خود، از ماه‌ها پيش تمايل خود به کناره‌گيري از فرماندهي سپاه را اعلام کرده بود که سرانجام با اين درخواست وي موافقت شد.

متن احكام رهبري به اين دو تن به اين شرح است:

«بسم‌الله الرحمن الرحيم

سردار سرتيپ پاسدار محمدعلي جعفري

باتوجه به تجارب باارزش و سابقه درخشان شما در دوران‌هاي گوناگون و در رده‌ها و مسئوليت‌هاي متنوع سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، جنابعالي را با اعطاي درجه سرلشگري به فرماندهي اين سازمان انقلابي و خدمتگزار منصوب مي‌كنم.

انتظار دارم پيشرفت روز‌افزون و تحول‌آميز سپاه در همه ابعاد آن را در برنامه‌ مديريت و فرماندهي خويش برجسته سازيد.

لازم مي‌دانم تقدير و سپاس خود را از خدمات ارزنده سردار سرلشگر صفوي ابراز نمايم.

توفيقات همه شما را از خداوند متعال مسئلت مي‌كنم.»

«بسم‌الله الرحمن الرحيم

سردار سرلشگر پاسدار سيديحيي صفوي

به پاس 28سال خدمت صادقانه در عرصه‌هاي گوناگون نظامي و حضور مستمر فداكارانه در جبهه‌هاي دفاع مقدس و 10 سال فرماندهي موفق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، جنابعالي را به عنوان دستيار و مشاور عالي فرماندهي كل قوا در امور مرتبط با نيروهاي مسلح منصوب مي‌كنم.

انتظار مي‌رود كه با تلاش و كوشش تمام وقت در اين مسئوليت نيز منشأ خدمات برجسته باشيد.

توفيقات شما را از خداوند متعال مسئلت مي‌كنم.

سيدعلي خامنه‌اي

10/6/1386 »

فرمانده جديد سپاه كيست؟

سردار عزيز جعفري از فرماندهان برجسته سپاه در دوران دفاع مقدس به شمار مي آيد و مدت زيادي فرمانده قرارگاه نجف بود كه چند لشگر عمل‌كننده را تحت مديريت خود داشت. او در اين دوران چندين بار مجروح شد و همچنان آثار جانبازي را در بدن دارد. معاونت عمليات ستاد مشترك سپاه و جانشين نيروي زميني ديگر سمتهاي جعفري بوده است.

در آخرين سمت خود، مسئول بنياد تحقيقات راهبردي سپاه بود. وي پيش از آن فرمانده نيروي زميني سپاه بود و بعد از او شهيد احمد کاظمي فرمانده اين نيرو شد.

جعفري از چهره‌هاي مستقل و فرماندهان خوشنام و مقبول در سپاه به شمار مي‌آيد و به نظر مي‌رسد انتصاب او به فرماندهي سپاه، سه سال پس از رياست مركز تحقيقات راهبردي سپاه، به او براي داشتن نگاهي جامع به سپاه، به ويژه زماني كه مورد هجمه تبليغاتي دشمن قرار گرفته سودمند باشد.

با اين حساب سردار رحيم صفوي پس از ده سال از فرماندهي سپاه خداحافظي كرد. پيش از او محسن رضايي به مدت 16 سال فرماندهي اين نهاد مهم را پس از چند دوره فرماندهي‌هاي كوتاه‌مدت برعهده داشت. 

مختصري از زندگينامه فرمانده كل سپاه

سرتيپ پاسدار محمدعلي جعفري، ‌متولد دهم شهريور ماه سال 1336 از شهرستان يزد، دوران تحصيلات ابتدايي تا مقطع دبيرستان را در شهرستان يزد به پايان رساند.

در سال 1356 در دانشگاه تهران رشته معماري قبول شد و هم‌زمان و فعاليت‌هاي سياسي خود را نيز آغاز نمود. عمده‌ترين فعاليت وي در اين دوران، تشكيل انجمن اسلامي دانشكده و راه‌اندازي كتابخانه اسلامي و گروه كوهنوردي در دانشكده بود. وي در جريان مبارزات مردم انقلابي تهران، همدوش مردم و دانشجويان، در تظاهرات شركت مي‌نمود و در آستانه پيروزي انقلاب نيز دستگير شد و به زندان افتاد. در سال 1358 به عنوان نماينده دانشكده در انجمن اسلامي دانشگاه تهران حضور داشت و در تسخير لانه جاسوسي آمريكا در تهران نيز فعال بود.

محمدعلي جعفري پس از شروع جنگ به عنوان يك بسيجي به جبهه رفته و در سال 1360 به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و به دليل ضرورت جبهه‌ها تا پايان جنگ به صورت پيوسته و به عنوان فرمانده قرارگاه‌هاي عملياتي غرب و جنوب مشغول خدمت شد و در سمت‌هايي چون معاونت عمليات سپاه سوسنگرد، فرماندهي تيپ عاشورا و فرماندهي قرارگاه قدس و قرارگاه نجف خدمت كرد.

جعفري پس از پايان جنگ براي ادامه تحصيل به دانشگاه بازگشت و در سال 1371 موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد در رشته معماري شد.

او همچنين دوره فرماندهي و ستاد كه يكي از دوره‌هاي عالي نظامي است را در سال‌هاي 71 و 72 در دانشگاه جنگ سپاه گذراند و مدتي نيز در دوره‌هاي دافوس سپاه به تدريس پرداخت.

وي هم‌زمان با تحصيل به عنوان مسئول عمليات ستاد مشترك و جانشين نيروي زميني سپاه مشغول خدمت بود و از سال 1371 مسئوليت فرماندهي نيروي زميني سپاه را به مدت سيزده سال بر عهده گرفت كه در پنج سال آخر آن، مسئوليت فرماندهي قرارگاه ثارالله تهران نيز بر عهده وي بود.

گفتني است، آخرين مسئوليتي كه از سال 1384 تاكنون از سوي فرماندهي كل قوا به وي محول شده بود، مسئوليت راه‌اندازي مركز راهبردي سپاه بوده است.

http://zerodegree.persianblog.ir
http://shzerodegree.blogspot.com

دقيق ترين فرمانده جنگ

واکنش ها به انتصاب فرمانده جديد سپاه

منبع: روز آنلاين
 
ابراهيم کاشفي

سردار يحيي رحيم صفوي که از ديروز با انتصاب فردي جديد در راس اين نهاد نظامي به فرمانده سابق سپاه تبديل شده است در اولين اظهار نظر خود پس از صدور حکم جديد، اعلام کرد از يک ماه و نيم پيش در جريان اين تغيير قرار گرفته و خود را براي آن آماده کرده بود.

رحيم صفوي که اين اظهارات را در برنامه تلويزيوني خبر نيمروز بيان مي کرد، افزود: "احكام حضرت آقا بيشتر از 10 سال طول نمي‌كشد و نمونه آن را در حكم علي لاريجاني در زمان تصدي رياست سازمان صدا و سيما شاهد بوديم."

يادآوري مي شود که فرمانده قبلي سپاه، رحيم صفوي، حدود 18 سال در پست خود خدمت کرد و سرانجام نيز در پي پافشاري خود – که در کنار عوامل ديگر، از دخالت هاي باپشتوانه بالاي قائم مقام خود ذوالقدر در تصميم گيري هاي کلان سپاه و ناراضي بود - از سمت خود کنار رفت.

صفوي در اظهارنظري ديگر، با اشاره به حكم جديد مقام معظم رهبري به عنوان دستيار و مشاور عالي فرماندهي كل قوا در امور مرتبط با نيروهاي مسلح، خاطرنشان كرد: "اين براي اولين بار است كه حضرت آقا يك فرمانده نظامي را پس از پايان ماموريتش در كنار خود مي‌برند و مسئوليتي به او مي‌دهند."

يک روز پس از اعلام اين تغيير در راس نيروي نظامي سپاه از سوي ايت الله خامنه اي رهبري جمهوري اسلامي واکنش ها و گمانه زني ها در اين زمينه آغاز شده است. تغييري که بسياري آن را ناگهاني و در جهت تحولات بين المللي و اندکي نيز امري طبيعي خوانده اند.

محسن سازگارا، يکي از بنيانگذاران سپاه پاسداران، در مورد اين تغيير، با تاکيد بر اينکه "هنوز براي اظهار نظر در اين باره زود است" به راديو فردا مي گويد: "تغيير و تبديلي اين چنين و اعلام خبر آن در ساعت نه و نيم شب، به طور قطع، نشان از تصميمي فوق العاده دارد."

از سوي ديگر خبرهاي منتشره حاکي از نزديکي فرمانده جديد سپاه با محسن رضايي، فرمانده اسبق سپاه پاسداران است. در همين ارتباط، اسم عزيز جعفري در پاي نامه مريدانه ۳۳ فرمانده جنگ به محسن رضايي ديده مي شود. اين نامه که تيرماه ۷۶ و همزمان با پذيرش استعفاي سه سال قبل (سال ۷۳) محسن رضايي و برکناري وي از فرماندهي سپاه پاسداران از سوي رهبر جمهوري اسلامي نوشته شد، آمده بود: "اگر بعد از رهبرمان شما را مرادي که ما را وصل به قبله مان نموده بدانيم، سخني به گزاف و از روي احساسات نگفته ايم. نگراني ما در اين گفته ها اين است که شما در عين آشنايي، غريبيد. کمتر کسي محسن آشناي امام و رهبري را مي شناسد، همان که امام فرمودند، من او را دوست دارم. براي ما و جامانده هاي قافله شهادت، حضور در کنار شما نوعي آرامش بود، ديدن تان نگراني هايمان را برطرف و حضورتان قوت قلب مان بود. شما ستاره درخشان و تابناک سپاه پاسداران، اين نهال نويدبخش انقلاب بوديد. ما شما را بنيانگذار بسياري از ارزش ها مي دانيم و فضاي ديدتان آنقدر عميق بود که خيلي ها در آن سردرگم مي شدند."

محسن رضايي فرمانده اسبق سپاه هم در سال هاي جنگ از عزيز جعفري به عنوان دقيق ترين فرمانده سپاه در جنگ ياد کرده بود.

سايت بازتاب که نزديک به اين سردار سابق سپاه است در پي خبر انتصاب فرمانده جديد سپاه، در معرفي وي نوشت: "محمدعلي جعفري پس از شروع جنگ به عنوان يك بسيجي به جبهه رفته و در سال 1360 به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و به دليل ضرورت جبهه‌ها تا پايان جنگ به صورت پيوسته و به عنوان فرمانده قرارگاه‌هاي عملياتي غرب و جنوب مشغول خدمت شد و در سمت‌هايي چون معاونت عمليات سپاه سوسنگرد، فرماندهي تيپ عاشورا و فرماندهي قرارگاه قدس و قرارگاه نجف خدمت كرد... او همچنين دوره فرماندهي و ستاد كه يكي از دوره‌هاي عالي نظامي است را در سال‌هاي 71 و 72 در دانشگاه جنگ سپاه گذراند و مدتي نيز در دوره‌هاي دافوس سپاه به تدريس پرداخت. وي هم‌زمان با تحصيل به عنوان مسئول عمليات ستاد مشترك و جانشين نيروي زميني سپاه مشغول خدمت بود و از سال 1371 مسئوليت فرماندهي نيروي زميني سپاه را به مدت سيزده سال بر عهده گرفت كه در پنج سال آخر آن، مسئوليت فرماندهي قرارگاه ثارالله تهران نيز بر عهده وي بود."

http://zerodegree.persianblog.ir
http://shzerodegree.blogspot.com

سردار جعفري، آرامش يا طوفان؟

درباره سرلشگر محمد علي جعفري

منبع: روز آنلاين
 
مازيار رادمنش
 

محمد علي(عزيز) جعفري ، با محمد جعفري از اعضاي سپاه و عضو شوراي امنيت ملي که در جريان دستگيري يکي از ساختمان هاي مربوط به جمهوري اسلامي در کرکوک عراق، خضور داشت و دستگير نشد، فرق دارد. آنچه در 24 ساعت گذشته در گزارش هاي بخشي از رسانه هاي بين المللي در مورد فرمانده جديد سپاه قابل تامل است، اشتباه گرفتن اين دو نفر با يکديگر است. عزيز جعفري يا محمد علي جعفري به عنوان شخصيتي تندرو براي جنگ معرفي شده است، و تقريبا همه او را با محمد جعفري که در جريان کردستان نقش داشت، اشتباه گرفته اند. محمد علي جعفري که از طرفداران محسن رضايي است، و در دو سال گذشته در مرکز راهبردي سپاه مشغول فعاليت بوده است. عزيز جعفري تاکنون به اندازه صفوي به حوزه قدرت و سياست نزديک نشده و بيش از آنکه به عنوان نيروي سياسي عمل کند و قصد گسترش نفوذ در نهادهاي سياسي را داشته باشد، يک نيروي نظامي است.

محمد علي جعفري کيست؟

محمدعلي جعفري متولد سال 1336 در يزد است. وي تحصيلات خود تا مقطع دبيرستان را در اين شهرستان به پايان رساند. وي در سال 1356، در رشته معماري دانشگاه قبول شد و فعاليت‌هاي سياسي خود را نيز در همان دوران شروع كرد. عمده‌ترين فعاليت وي در اين دوران، تشكيل انجمن اسلامي دانشكده و راه‌اندازي كتابخانه اسلامي و گروه كوهنوردي در دانشكده بود. وي در جريان مبارزات مردم انقلابي تهران، همدوش مردم و دانشجويان، در تظاهرات شركت کرد و در آستانه پيروزي انقلاب نيز دستگير و به زندان افتاد. جعفري در سال 1358 به عنوان نماينده دانشكده در انجمن اسلامي دانشگاه تهران حضور داشت و در اشغال سفارت آمريکا در 13 آبان 1358 در تهران نيز فعال بود.او پس از تعطيل دانشگاه، مدتي در جريان انقلاب فرهنگي فعال بود و پس از شروع جنگ به عنوان يك بسيجي عازم جبهه‌ها شد و در سال 1360 به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد.

از دانشکده معماري تا دانشگاه جنگ

محمد علي جعفري که از سوي دوستانش به نام علي جعفري يا عزيز جعفري شناخته مي شود، از همان آغاز جنگ بطور پيوسته در جبهه و در سپاه پاسداران فعال بود، وي پس از مدتي به عنوان فرمانده قرارگاه عمليات غرب و جنوب تعيين شد و از جمله مسووليت هاي نظامي آن، فرماندهي تيپ عاشورا، فرماندهي قرارگاه قدس، فرماندهي قرارگاه نجف و معاونت عمليات سپاه سوسنگرد بود. جعفري از فرماندهان برجسته سپاه در دوران جنگ است که در مدت طولاني فرماندهي وي در قرارگاه نجف چند لشگر عمل‌كننده را تحت مديريت خود داشت. او در اين دوران چندين بار مجروح شد. وي معاونت عمليات ستاد مشترك سپاه و جانشين نيروي زميني نيزبوده است. وي پس از اين فرمانده نيروي زميني شد و پس از وي شهيد احمد کاظمي فرماندهي نيروي زميني را عهده دار شد. وي از جمله به دليل همشهري بودن، روابط خوبي با سيد محمد خاتمي داشت و در زمان فرماندهي وي بر نيروي زميني خاتمي از اين نيرو بازديد كرد. چنان که گفته مي شود محمد علي جعفري از فرماندهان خوشنام و مقبول سپاه به شمار مي‌آيد و به نظر مي‌رسد انتصاب او به فرماندهي سپاه، دو سال پس از رياست مركز تحقيقات راهبردي سپاه، احتمال تغييرات عميقي را در اين نيروي نظامي ايجاد مي کند.

محمد نبي رودکي که مدتي جانشين صياد شيرازي و همراه محمد علي جعفري در جنگ بود، در مورد وي گفته است: "سرلشکر محمدعلي جعفري معروفي به علي جعفري در دوران جنگ بيش از يک دهه مسئوليت فرماندهي نيروي زميني سپاه را برعهده داشتند. ايشان در اين مدت جوانگرايي را در لشکرهاي زمان جنگ که اينجانب نيز در لشکر 19 فجر يکي از آنان بودم در کنار دو سرلشکر شهيد پاسدار مهدي و حميد باکري و سرلشکر شهيد پاسدار حسين خرازي و حاج ابراهيم همت اعمال کرد. پس ازدفاع مقدس شاهد جابجايي‌هايي در ميان فرماندهان به منظور جوانگرايي در سپاه و انتقال تجارب فرماندهان دوران دفاع مقدس به فرماندهان جوانتر توسط سردار جعفري بوديم." سرلشگر غلامعلي رشيد، از ديگر فرماندهان سپاه، در مصاحبه اي در سال 1384 گفته بود "در سال هاي آغازين جنگ ايران و عراق، اولين عملياتى كه با استفاده از اصل غافلگيرى و بدون توجه به محورهاى مشخص جنگ هاى كلاسيک در حد محدودى طراحى شد، توسط آقاي عزيز جعفرى صورت گرفته بوده است."

تحصيلات دانشگاهي

محمد علي جعفري پس از پايان جنگ براي ادامه تحصيل به دانشگاه بازگشت و به تحصيل ادامه داد و در سال 1371 موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد در رشته معماري شد. سپس به تحصيل دوره فرماندهي و ستاد در سال‌هاي 71 و 72 در دانشگاه جنگ سپاه گذراند و مدتي نيز در دوره‌هاي دافوس سپاه به تدريس مشغول بود.

حضور در فرماندهي سپاه پس از جنگ

محمد علي جعفري همزمان با تحصيل به عنوان مسئول عمليات ستاد مشترك و جانشين نيروي زميني سپاه مشغول فعاليت بود و از سال 1371 مسئوليت فرماندهي نيروي زميني سپاه را به مدت 13 سال بر عهده گرفت، كه در 5 سال آخر آن، مسئوليت فرماندهي قرارگاه ثارالله تهران نيز بر عهده وي بود. در سال 1384 و همزمان با قدرت گرفتن گروه رحيم صفوي، عليرضا افشار و مصطفي ذوالقدر و کنار گذاشتن محسن رضايي و دوستانش در سپاه، محمد علي جعفري نيز از گروه رانده شد و در سال 1384 مسووليت راه اندازي مرکز راهبردي سپاه از طرف آيت الله خامنه اي به او واگذار شد. و در اين مدت او در مرکز مذکور مشغول فعاليت بوده است.

در روز هفتم شهريور 1384 سرلشگر حسن فيروزآبادي، معاونت فرهنگي و تبليغات دفاعي ستاد کل نيروهاي مسلح از اين مرکز، وي دليل وجودي اين مرکز را چنين توصيف کرد: "با توجه به نقش سپاه در پاسداري از انقلاب و اشتغال مديران عالي اين نهاد به امور جاري، وجود يك مركز براي پرداختن به مسائل راهبردي سپاه بسيار مهم و ضروري بود." فيروزآبادي گفت: "استفاده از فرماندهاني و كارشناسان عالي سپاه فارغ از مشكلات جاري و سازماني براي تدوين خطوط راهبردي ميان مدت و دراز مدت سپاه موجب خواهد شد تا اين نهاد از اقتدار و آينده نگري بيشتري برخوردار باشد." در جستجويي ميان نام ها، نام محمد علي جعفري را در دو اطلاعيه مهم سرداران سپاه مي يابيم، اطلاعيه نخست همان اطلاعيه اي است که در آن 33 نفر از فرماندهان سپاه پس از برکناري محسن رضايي و جانشيني رحيم صفوي، از تلاشهاي محسن رضايي به گونه اي مومنانه تقدير کردند و اطلاعيه دوم همان اطلاعيه اي است که 29 فرمانده سپاه پس از واقعه 18 تير عليه دولت خاتمي صادر کردند و وي را تهديد کردند که سپاه اوضاع را در کنترل خواهد گرفت. محمد علي جعفري روز دهم شهريورماه 1386 پس از محسن رضايي و رحيم صفوي، سومين فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شد.

در حکم آيت الله خامنه اي براي وي آمده است: "سردار سرتيپ پاسدار محمدعلي جعفري! باتوجه به تجارب باارزش و سابقه درخشان شما در دوران‌هاي گوناگون و در رده‌ها و مسئوليت‌هاي متنوع سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، جنابعالي را با اعطاي درجه سرلشگري به فرماندهي اين سازمان انقلابي و خدمتگزار منصوب مي‌كنم. انتظار دارم پيشرفت روز‌افزون و تحول‌آميز سپاه در همه ابعاد آن را در برنامه‌ مديريت و فرماندهي خويش برجسته سازيد. لازم مي‌دانم تقدير و سپاس خود را از خدمات ارزنده سردار سرلشگر صفوي ابراز نمايم. توفيقات همه شما را از خداوند متعال مسئلت مي‌كنم."

سپاه پس از 11 سپتامبر

سردار جعفري در سال 1384مامور به تشكيل مركز راهبردي سپاه شد. وي شرح وظايف مركز راهبردي را اينگونه توصيف كرده بود: "مركزي براي فكر كردن با فراغت خاطر از مسئوليتهاي اجرايي و مشرف بر مسائل و ماموريت‌هاي سپاه از طريق به‌كارگيري نيروهاي فرهيخته سپاهي كه پشتوانه بسيار ارزشمندي براي رشد و تعالي اين نهاد خواهد بود."

سردار جعفري، تاکيد دارد که "بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر سمت و سوي همه فعاليت هاي نيرو تغيير کرد و تلاش مضاعفي جهت ايجاد آمادگي رزمي صورت گرفت که اولين اقدام در اين راستا طرح ريزي نبرد نامتقارن بود که متعاقب آن رزمايش هايي در چهارچوب نبرد نامتقارن انجام گرفت." وي "بررسي و ارزيابي نکات ضعف و قوت آمريکا در حمله به افغانستان و عراق" را يکي ديگر از اقدامات انجام گرفته در نيروي زميني سپاه در دوران فرماندهي خود عنوان کرده است.

استعفا يا برکناري فرمانده پيشين؟

به سياق استعفاهاي صورت گرفته در ماه اخير به نظر مي رسد که تغييرات مقامات کشوري و لشگري بيش از آن که صورت استعفا يا کناره گيري داشته باشد، نوعي برکناري بوده است؛ همانند آن چه در مورد وزراي صنايع، وزير نفت و رئيس بانک مرکزي صورت گرفت. اصرار رحيم صفوي مبني بر اينکه از يک ماه و نيم قبل در جريان اين نقل و انتقال بوده است، اين ظن را بيشتر تائيد مي کند. حتي خود او هم در اين اظهارات نگفته است که از يک ماه و نيم قبل قصد کنار رفتن داشت، و تنها اعلام کرد که از يک ماه و نيم قبل در جريان نقل و انتقال بوده است. آيت الله خامنه اي پس از برکناري رحيم صفوي اين حکم را براي وي صادر کرد: "بسم‌الله الرحمن الرحيم، سردار سرلشگر پاسدار سيديحيي صفوي، به پاس 28سال خدمت صادقانه در عرصه‌هاي گوناگون نظامي و حضور مستمر فداكارانه در جبهه‌هاي دفاع مقدس و 10 سال فرماندهي موفق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، جنابعالي را به عنوان دستيار و مشاور عالي فرماندهي كل قوا در امور مرتبط با نيروهاي مسلح منصوب مي‌كنم. انتظار مي‌رود كه با تلاش و كوشش تمام وقت در اين مسئوليت نيز منشأ خدمات برجسته باشيد. توفيقات شما را از خداوند متعال مسئلت مي‌كنم."

 http://zerodegree.persianblog.ir
http://shzerodegree.blogspot.com