۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۹

روزهای سرنوشت

باور دارم این روزها در تاریخ سیاسی ایران می تواند بسیار سرنوشت ساز باشد! این روزها همان روزهائی است که می تواند تصویر ایران واقعی به چشم جهانیان برسد و آخرین نگاه ها را تغییر دهد. رویکرد جهان نه از آن رو مهم است که شاید روزی به حمایت و پشتیبانی ما بیایند که عمیقا باور دارم هیچکس و مطلقا هیچکس نمی تواند برای من و مردم کشورم تصمیم بگیرد، اهمیت این رویگردانی از آن رو است که حکومت کودتا تنهائی خود را تا عمق روح خود لمس کند. تا بفهمد استیصال در سلول انفرادی - حتی در میان تمام جمعیت جهان - چه طعمی دارد. تا بداند و تا عمق وجود خود لمس کند که آن پنج هم میهن کردستانی هنگام لمس طناب دار در هنگام تنهائی مطلق خود چه احساس کرده اند. تا بداند آنها را که زیر ضرب لگدها و مشت ها و تجاوزهای گرگ های وحشی خود تنها رها کرد تا به غیر انسانی ترین شکل ممکن در تاریخ جسم و روحشان دریده شوند در آن هنگام به چه فکر می کردند ...

حکومت کودتا این روزها تنها تر از پیش شده است، چرا که همراهان سابق افغانی اش حتی هر روز علیه اش تظاهرات برپا می کنند و دولت حامد کرزای نیز با لبخندی ملایم تخم مرغ هائی را که به سمت سفارت ایران پرتاب می شود تماشا می کند و در سکوت می گذرد. و ترکیه نیز با تمام مصالحه ها و توافق ها در آخرین لحظه از همراهی با حکومت کودتا انصراف داده و چه بسا همکاری برزیل هم دیری نپاید ...

همین روزهاست که کاری ترین ضربه ها را می سازد! همین یکی دو روزه که حکومت تمام تلاش خود را برای بیرون راندن مردم از تهران کرد و با همت دانشجویان با شکست مواجه شد. همین روزها که حکومت تلاش خود را برای آرام نشان دادن پایتخت می کند، درست همین روزها از قضا همان روزهائی است که آرام ماندن و سکوت کردن می تواند فرصتی استثنائی را تباه کند.

روش ها روشن است! همه راه ها قبلا آزموده شده و جواب داده است! دیوارهای شهر منتظر ماست. خیابان ها نیز برای راه پیمائی عصرانه به قدر کافی وسیع است تا ما و تمام نیروهای نظامی را نیز در خود جای دهد. با هم بسیار راه رفته ایم در سکوت و بی هیچ شعار و سر و صدائی! بگذارید صداها از آنها در بیاید. بگذارید هراس و یاس رژیم دزد به تمامی خودش را در خیابان ها نشان دهد! همین برای ما کافیست.

۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۹

!وقت یادآوری به ترکیه است

سران پانزده کشور جهان قرار است در ایران گرد هم آیند تا چاره ای برای دسته گلی که احمدی نژاد به آب داده است بیابند. از آن جا که گربه ای محض رضای خدا موش نمی گیرد، اینان نیز مسلما در کنفرانس سران پانزده کشور پیگیر منافعی خواهند بود که با توجه به مختصات افتضاح جمهوری اسلامی در جغرافیای جهان بعید نیست بیش از آن چه تصور می رود برای مردم ایران گران تمام شود.

در این بین اما دو کشور هستند که بیش از همه سنگ میانجی گیری را به سینه و هر روز پیشنهادی جدید را روی میز شورای امنیت می گذارند تا با دولت کودتا در وقت کشی برای تاخیر در تصویب تحریم های کمرشکن جدید همراه باشند. از برزیل که بگذریم، آن یکی در همسایگی شمال غربی ماست و خود سال ها ماوای پناهندگان ما بوده است و البته برای هیچکس بودن در اردوهای ترکیه همراه با خاطرات خوش نبوده است.

نام ترکیه اما در سال های اخیر خصوصا خاطرات دیگری را نیز زنده می کند که در کنار فرار انواع سرمایه های انسانی و مالی، هنوز در خاطره ها زنده است و آن جابجائی هیجده میلیارد دلار است که توسط کامیون از مرز ترکیه خارج شد و معلوم نشد در کدام گوشه از آن کشور پنهان شده یا به چه منظور این سرمایه مملکت خرج شده است. آن زمان فعالیت های زیادی انجام شد تا از چند و چون این عمل آگاهی پیدا شود و گروهی از فعالین نیز با ارسال نامه به ترکیه نسبت به تملک آن مبلغ به هر دلیل هشدار دادند ولی به هر حال این موضوع به باد فراموشی سپرده شد.

اینک و در این مقطع زمان فکر می کنم میانجی گری های ترکیه با آن خاصه خرجی های حکومت کودتا بی ارتباط نباشد. ای بسا پیش بینی های دولت احمدی نژاد برای چنین روزی بوده که آن هزینه ها - تو بخوان رشوه - را از جیب بنده و شما و از سرمایه های مملکت کرده است! به هر حال عدم صداقت و شفافیت در برخورد با مسئله جابجائی آن پول هنگفت از طرف هر دو سوی ماجرا می تواند تائیدی باشد بر این که عمل انجام شده به منظور فعالیت های قانونی و سالم نبوده است و همین نکته در حال حاضر کافیست!

حال که ترکیه با پای خود برای شرکت در کنفرانس سران پانزده به ایران وارد می شود بهتر است به او یادآوری کنیم که این مردم موضوع آن جابجائی مشکوک را فراموش نکرده اند و اگر ببینند که با منافع ملی آنان در مصالحه با دولت کودتا توسط همسایگان بازی می شود از آنان نخواهند گذشت. ترکیه مسلما فراموش نمی کند که بازار بزرگی از محصولات را در ایران دارد که به راحتی می تواند تهدید به تحریم شود!

به نظرم این روزها بهترین زمان است تا پیام مردم از طرق مختلف به گوش عاقلان ترکیه برسد که یکی از این روش ها در ایران و با شرایط خفقان موجود می تواند همین دنیای مجاز باشد. در وبلاگ ها و سایت های مختلف می توان شعارهائی با مضمون یادآوری هیجده میلیاردی به ترکیه گذاشت و به روشنی به دنیا و تبعا بع ترکیه فهماند که بازی خطرناکی را آغاز کرده است. در خارج از کشور هم می توان در همین رابطه نشست ها و تظاهرات برگزار کرد یا هر روش دیگر که می تواند موثر باشد. به هر حال این رفتار در مورد روسیه چندان هم بی تاثیر نبود! چه بسا در مورد ترکیه و چین هم به جواب مطلوب برسد...

زمان زیادی نمانده است و اگر قرار است کاری انجام شود این روزها برای رساندن بهتر صدایمان غنیمت اند! فرصت را از دست ندهیم و هر چه سریعتر دست به اقدام بزنیم. این گوی و این میدان.

۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹

خونی نو در رگان جنبش

    امروز روز احیای ارزش های صنفی جامعه کارگر است. امروز باز هم روشن شد که رفتارهای صنفی هنوز هم پس از یکصد و پنجاه سال یکی از بهترین حربه های مبارزه با دیکتاتوری است. امروز مشخص شد که هر حرکتی بیش از هر چیز به انگیزه ای واقعی نیاز دارد که، اینک در میان اصناف مختلف به اندازه کافی وجود دارد.

    از همه شهرهای بزرگ خبر می رسد که علیرغم حضور نیروهای سرکوبگر به اشکال مختلف، انگیزه و اراده کارگران چنان است که در هر شرایطی و به هر قیمتی اعتراض خود را اعلام می کنند و این همان انگیزه ای است که بسادگی نمی توان در جامعه متوسط شهری یافت.

    سناریوی نوشته شده توسط رهبران جنبش برای سال جدید در حال جواب دادن است:

    اول یکدل شدن و شکست سکوت که حقیقتا تصمیمی جسورانه و ساختار شکن بود برای کسانی که خود از رشد دهندگان اصلی این نظام محسوب می شوند. اینان بخوبی می دانند که با عزم جدید خود باید آماده پرداخت هزینه هائی بیشتر از ضرب و شتم فرزند و قتل عمد برادر زاده را ببینند، اینان خوب می دانند که حکومت تا بن ریشه فاسد شده بسادگی از منافع خود نخواهد گذشت، و انتخاب راه مبارزه در این حالت همتی عظیم می خواهد.

    در مرحله دوم نگاه به کارگران و معلمان که از با انگیزه ترین اقشار جامعه هستند برای اعتراض به نحوی که آنها نیز باور کنند که با همراهی با نهضت اعتراضی به اهدافشان نزدیک تر می شوند، اینک به نظر می رسد بستر گسترش اعتراض ها گشوده شده و ناخودآگاه هراس حاکمان بیشتر!

    اما هنوز جای یک واحد اجتماعی در این بین خالیست تا حلقه گسترش نهضت اعتراضی تکمیل شود، و آن همراهی و همدلی اقوام ایرانی است که می تواند اعتراض را به اقصی نقاط این مرز و بوم گسیل نماید. اقوام مختلف اگرچه دارای انگیزه کافی هستند، ولی هنوز باور ندارند در دل این حرکت خواسته ها و حقوق زیر پا گذاشته شده آنها نیز تامین می شود و هم به همین علت است که گستردگی حرکت های تا کنون از مرز شهرهای بزرگ فراتر نرفته است. این بر عهده رهبران و راهبران نهضت است تا به آنان بباوراند که در همراه شدن خیری هست که در سکوت نیست.

    این فرصت ساخته شده شده که بوسیله سوخته شدن رهبران جنبش اصلاحی بدست آمده را باید غنیمت شمرد و خونی را که به بهائی سنگین در رگ جنبش اصلاحی دویده است تباه نکنیم ...