۲۱ شهریور ۱۳۸۷

شکوائیه ای در بی اخلافی های ما

اینکه در پشت دیوار بتنی مجاز بنشینیم و با توپخانه کورمان هر که را که به مذاقمان ناخوش آید به باد بدترین ناسزاها بگیریم نه تنها عین نامردی است که نشان ضعف و زبونی و حقارت است. کامران نجف زاده یکی از صدها و بل هزاران نفری است که اینچنین درگیر ماجرائی شده که در قواره اش نبوده و به همین دلیل در نگاه همگان - حتی همان ها که هنوز تشویقش می کنند - یک وصله ناجور است. مثل یک زندانی خبرچین!.
ولی آیا چنان ناسزاهائی درخور چنین فردی هست؟ این عادت زشت که در میان بیماری عقده گشائی هامان یک نفر را - ولو بدترین انسان روی زمین - چنین به زشتی بخوانیم بجز تخفیف و تحقیر شخصیت خودمان هیچ نمود دیگری نخواهد داشت ...
آلوده نکنیم این تنها فضای ارتباط آزاد را با چنین کلمات سخیفی. بگذاریم تا همه بتوانند به اظهار نظر سالم و آزاد خود ادامه دهند.