۸ خرداد ۱۳۸۸

آقای رئیس جمهور؛ فولاد کیلوئی چنده؟

ماجرای آمارهای آن چنانی دولت احمدی نژاد دیگر کار را از تعارف و شوخی گذرانده و دارد صدای دست اندرکاران را در می آورد. اسحاق جهانگیری در مورد آمار تولید فولاد، مس و آلومینیوم که رئیس جمهور در مصاحبه ی اولش اعلام کرد، گفت که او در اعلام این آمار، یک اشتباه خنده دار را مرتکب شده است! در واقع، آن چه که به عنوان افزایش تولید تقریبا دو برابری اقلام بالا از دهان رئیس جمهور محترم بیرون آمده، مجموع تولید خام و محصول نهائی بوده و به همین دلیل رقم ها بیش از اندازه ی قابل قبول بزرگ بوده اند. درست مثل این که برای اعلام میزان تولید یک کارخانه ی رب گوجه فرنگی شما مجموع گوجه فرنگی ها و رب های گوجه فرنگی تولید شده از همان گوجه فرنگی ها را با هم به عنوان تولید کارخانه اعلام کنید! آن چه که مسلم است قیمت فولاد در بازار جهانی آن چنان پائین است و هزینه ی تولید فولاد در ایران چنان بالا و بازار این مملکت چنان سرشار از محصولات پست چینی و اروپای شرقی است که حتی اگر رقم تولیدهای اعلام شده سر سوزنی به واقعیت نزدیک باشند، راهی به جز انبار کردن چنین حجم عظیمی از تولید باقی نمی ماند! حالا پیدا کنید نیت پرتقال فروش را در اعلام این آمارهای غریب!

۴ خرداد ۱۳۸۸

صندوق هاي سرگردان

از خبر افزايش ده برابري و ناگهاني صندوق هاي سيار در انتخابات جاري رياست جمهوري نبايد بسادگي گذشت. با توجه به اينكه صندوق هاي سيار قابليت نظارت و كنترل غير را كاهش مي دهد مي تواند به سوژه خوبي براي انواع تقلب ها بدل شود. راهكار اصلاح طلبان در اين حالت فراخوان هواداران براي نظارت گزارش دهي دائمي از دور و نزديك روي اين صندوق ها و قبل از آن اعتراض هماهنگ به اين عمل غير منطقي و غير قابل توجيه است.

به نظر مي رسد در اين انتخابات نه تنها به مشاركت حداكثري مردم نياز است بلكه حضور دائمي و بي توقف و انبوه افراد را بر سر صندوق ها و اطراف آنها - درست مثل روزهاي اول انقلاب - براي صيانت از آرا مي طلبد. فقط و فقط در صورت حضور واقعي مردم در صحنه است كه شايد بتوان جلوي تقلبات را گرفت.

 
 
 
 

۳ خرداد ۱۳۸۸

سرريزي اعتماد به نفس

    باور كنيد مطالب زير حاوي هيچگونه شوخي يا طنزي نيست! من قويا اين اتهام را رد مي كنم كه حتي يك كلمه از آنها را جابجا كرده باشم. اين ها تماما از نشست رئيس جمهور با خبرنگاران جمله به جمله و بدون تغيير از متن خبري ايلنا منتقل شده است. البته كل خبر حاوي نكات ارزشمند و ارزنده تري است كه واقعا جاي تحقيق و تفحص دارد ولي همين يك مشت را به عنوان نمونه اي از خروار از ما بپذيريد. واقعا اين اعتماد به نفس ستودني است! من نمي فهمم اگر اينقدر وضعم خوب است و از نظر اقتصادي و بين المللي در چنين جايگاه رفيعي قرار گرفته ام، پس چرا حاليم نيست؟!!!

     

  1. امروز اين ملت الهام‌بخش و پرچم‌دار خوبي‌ها در دنيا است و كانون اميد صالحان و عدالت‌طلبان و عموم ملت‌هاي دنيا است.
  2. امروز صميمي‌ترين رابطه بين مردم و خادمان ملت برقرار است.
  3. ما عميقاَ معتقديم وضع اقتصادي امروز ايران با ثبات و مناسب است
  4. امروز در همه جاي دنيا رشد اقتصاد منفي است با كاهش شديد رشد اقتصادي مواجهيم اما در ايران رشد مثبتي داريم.
  5. متوسط چهار سال اول اين دولت با متوسط چهار سال اول دولت‌هاي قبل را مقايسه كنيد. مي‌بينيم كه اين دولت در كاهش ضريب جيني موفق‌تر عمل كرده است.
  6. به گفته وي امروز بيشترين رقم موجودي حساب ذخيره ارزي از زمان تاسيس اين حساب وجود دارد.
  7. من بارها گفته‌ام در ايران عنواني به نام زنداني سياسي نداريم
  8. اين دولت با كمترين هزينه و هزينه نزديك به صفر اهداف سياست خارجي را محقق كرد و در دو جبهه موفق بود كه جبهه اول پاسخ به دشمنان گستاخ بود.
  9. ... تا امروز حتي يك ساعت از وقت دولت صرف مسائل حاشيه‌اي نشده است و همه زمان دولت معطوف به حل مسائل و مشكلات بوده است ...
  10. باورمان اين است كه در بحران جهاني كه شريان اقتصادي كشور و بانك‌هاي ما مسدود شد يكي از بهترين مديريت‌هاي اقتصادي بعد از انقلاب انجام گرفت
  11.  باور ما اين است كه همه افراد از حقوق يكسان برخوردارند.
  12.  

  13. نمي‌دانم منظور شما از سنديكا چيست.
  14. البته ما به آنها حق می‌دهیم که باورشان نمی‌شود در یک دولتی دوبرابر آنها کار شده باشد. باورشان نمی‌شود که درچهار سال می‌توان کارهایی به اندازه شانزده سال انجام داد.
  15. روزنامه‌هاي ما آزادي مطلق دارند به گونه‌اي كه به حقوق عمومي نيز تجاوز مي‌كنند
  16. دولت نهم دولتي مكتبي است و ادبيات آن برآمده از عمق اسلام ناب است. قريب به اتفاق علما از جهت‌گيري‌هاي دولت نهم حمايت مي‌كنند و القا كدورت ساخته و پرداخته مخالفان است آنها پرداختن به اين مسائل را پيروزي خود مي‌دانند.
  17.  

    و اين يكي هديه ويژه رئيس جمهور است به ملت شريف ايران:

  18. يك و نيم ماه پيش به ما نامه براي مذاكره با ايران دادند و ما البته جواب آنها را داديم.بخشي از اين نامه بي‌ادبانه بود گفتيم برويد ادب شويد و ما تاكيد كرديم پس از انتخابات با آنها گفت‌وگو مي‌كنيم. 50 بار با شوراي امنيت ملي براي گفت‌وگو با ايران تماس گرفتند ولي ما گفتيم پس از انتخابات مذاكره مي‌كنيم.
    --
    http://zerodegree.persianblog.ir
    http://shzerodegree.blogspot.com
    http://zerodegree.wordpress.com

۱ خرداد ۱۳۸۸

!سالار لات قمارباز ملی

گاهی فکر می کنم ابراهیم نبوی چندان هم بیراه نمی گوید که با رفتن احمدی نژاد و همراهانش بساط طنز هم در این مملکت جمع می شود! دوستان نوآور ما بعد از دعوت رسمی جناب کلهر از خوانندگان لس آنجلسی در انتخابات دوره قبل و اعلام بیزاری رهبرشان که رئیس جمهور فعلی ما باشد از اقتصاد به تمامی که نتیجه اش را به عینه و با تمام وجود لمس کرده ایم (توزیع پول و سیب زمینی و پرتقال و امثالهم بین مردم که ربطی به اقتصاد ندارد! دارد؟!) و ماجرای با نمک هاله نور و خبر افتتاح صدها هزار طرح استانی در طی چند ماه و وجود ذی قیمت فاطمه رجبی به تنهائی برای طنز کشور و ... و هزاران مورد دیگر که واقعا مثنوی هفتاد من کاغذ می خواهد تا به آنها بپردازیم، اینک کار بجائی رسیده که در مصاحبه های همراهان ایشان بعد از تکذیب هولوکاست به تاریخ ملی خودمان هم رحم نمی کنیم! جناب رهدار در دانشگاه صنعتی تبریز به نیابت از جناب احمدی نژاد در مناظره با آقای مرعشی این بار سالار ملی آذربایجان را لات و قمار باز خوانده و گویا عزم خود را جزم فرموده اند بعد از فتح قله های اقتصاد و فرهنگ و سیاست و بین الملل و مابقی، این بار قله های افتخار ملی مان نیز مورد افاضات معطرشان قرار دهند! چند سالی پیش یادم می آید که آذری زبانان غیرتمندمان بخاطر یک کاریکاتور که به نظرشان توهین به ترک زبانان بود چنان کردند که خالق آن کاریکاتور بعد از هزار بار عذر خواهی مدتی را در زندان به نوشیدن آب خنک دعوت شد و پس از آن هم به خارج از کشور متواری شد. آن که یک سوسک بود و روی یک کاغذ ترسیم شده بود، چه کنیم با این سالار ملی که در تاریخ و روحمان رسم شده است؟!

نماینده حامیان احمدی‌نژاد:
باید از امام خمینی و شهید مطهری عبور کنیم!
از حجت‌الاسلام رهدار در خصوص هاله نور سوال شد. آقاي مرعشي پاسخ داد: «اين سوال را نبايد از آقاي رهدار پرسيد. ايشان كه هاله نور را نديده‌اند.» كه آقاي رهدار گفت: «چرا اتفاقاً من هم هاله نور را ديده‌ام.» و بعد ادامه داد: «كور شوند، آن‌هایی که هاله نور را نمی‌بینند!»
كدخبر: ۷۶۳۷
تاريخ: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۰۹:۵۴
چهارشنبه گذشته در دانشگاه صنعتی سهند تبریز مناظره‌ای بین آقای مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی به نمایندگی از حامیان مهندس موسوی و به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان و آقای رهدار استاد موسسه امام خمینی(ره) به نمایندگی از حامیان آقای احمدی‌نژاد و به دعوت بسیج دانشجویی برگزار گردید.

به گزارش خبرنگار «آینده» به نقل از داروگ، در این جلسه 3 ساعته، حجت‌الاسلام رهدار در پاسخ به سوالی که پرسیده شده بود: «مردم ما به رهبري امام خميني و با اسلام مطهري و شريعتي انقلاب كردند، پس چرا الان اسلام مصباح و جنتي را به خوردِشان مي‌دهند؟»، گفت: «من معتقدم که باید از امام و شهيد مطهری گذر کنیم. ما همان‌طوری که از مدرس گذر کردیم و به امام رسیدیم، باید از امام گذر کنیم و با منطق امام به کسی برسیم که همه امام را دارد به اضافه ده! شهید مطهری هم به رغم تمام بزرگی‌اش، فرزند زمان خویش است. ما از مطهري رد شديم و حتماً رد مي‌شويم، ترديد نكنيد لكن با مطهري و از جنس مباني مطهري. ما در حال حاضر در حوزه ده‌ها مطهری داریم، چرا گل نمي‌كنند؟! الان ببينيد گردن من روحاني چقدر كار گذاشتيد. ده برابر شهید مطهری گردن من كار گذاشتيد!»

وي افزود: «آقای مصباح با خشونت و اسلحه نیامده، مسئله این‌جاست که شما هر وقت، یک فکری نو را مطرح می‌کنید، اضطراب ایجاد می‌کند.» وی سپس با توهین به باقرخان (سالار ملی) و با بیان این که براساس يك سند تاريخي وی یک لات قمارباز بوده و سر جلسه قمار هم كشته شده، نتیجه اعتراضی حاصل از این بیان را فکر نو خویش دانست و ادامه داد: «پس شما هر جا فکر نویی ببرید، خونین می‌شود. آقای مصباح قبل از این که فیلسوف باشد، یک شخصیت عرفانی است. لکن فکر آقای مصباح نو است و لازمه این فکر بر هم زدن است.»

در ادامه مراسم از حجت‌الاسلام رهدار در خصوص هاله نور سوال شد. آقاي مرعشي گفتند: «اين سوال را نبايد از آقاي راهدار پرسيد. ايشان كه هاله نور را نديده‌اند.» كه آقاي رهدار گفت: «چرا اتفاقاً من هم هاله نور را ديده‌ام.» و بعد ادامه داد: «كور شوند، آن‌هایی که هاله نور را نمی‌بینند! (اعتراض دانشجویان)...مگر اعتقاد ما این نیست که امام زمان ما قائم است و نه غایب و با عرضه است و به کمک ما می‌آید؟»

ایشان ادامه دادند: «فرض کنید که هاله نور آقای احمدی‌نژاد از بیخ دروغ بوده، تقوای سیاسی شما کجا رفته؟ و حتی یک بار هم نگفتید که امام زمانی هست ولی آقای احمدی‌نژاد برای خودش دکان درست می‌کند.»

وی این بحث را دعوای مصداق و حکم دانست و افزود: «ما 2 جاده داریم، یکی جاده‌ای که راست است و عده‌ای ممكن است در آن کج راه بروند و دیگری جاده کجی که ممکن است یک عده در آن راست راه بروند. احمدی‌نژاد اولی است و شما دومی. اگر امام زمانی باشد و با عرضه باشد، منطقاً باید در جلسه‌ای که در مقابل نماینده ارزش‌ها شعار می‌دهند و جلسه‌اش را ترک می‌کنند، امداد کند. چه کسی گفته نباید از ارتباط با امام زمان حرف زد؟ عقل من آن هاله نور را دیده و می‌بیند.»

آقای مرعشی نیز گفت: «اولاً خود آقای احمدی‌نژاد هاله نور را تکذیب کردند. ثانیاً امام زمان متعلق به همه است و آقای احمدی‌نژاد باید پاسخ کارکرد خود را بدهد و کسی حق ندارد از مقدسات کشور به نفع خودش استفاده کرده و آن را وجه‌المصالحه بازی‌های سیاسی کند. این‌ها همگی توهم است و واقعیت ندارد. بیمارستان‌های روانپزشکی آلمان هم پر است از کسانی که مدعی‌اند، ما هیتلریم!.»

منبع خبر:
آینده نیوز

۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۸

!بيچاره برادر شريعتمداری

    تمامي حيثيت، كليت اعتبار و آبرو، همه هدف زندگي حرفه اي چندين ساله برادر حسين شريعتمداري به ريسماني بند است كه همان را هزاران مرتبه در تكفير ديگران درست مثل شلاق استفاده كرده است و آن در يك كلمه خلاصه مي شود: دشمن!

    كافي است دشمن هاي جناب برادر حسين كلامي را منعقد كنند تا همان بشود توپخانه همسوئي ديگران با دشمن و لاجرم حكم تكفير و ارتداد آنها صادر شود. همين الان هم كه متوجه شده است خطر اصلي در انتخابات براي رئيس جمهور محبوبش كسي جز ميرحسين موسوي نيست از هيچ تلاشي فروگذار نمي كند تا حرف هاي دشمن اصلي, يعني اسرائيل را همسو با شعارهاي او قلمداد كند و نوشته ها و مقالات اسرائيلي ها را در حمايت از ميرحسين نشان دهد و همان شلاق هميشگي را به تن اين يكي هم آشنا كند.

    حالا اگر اين وسط يك نفر كه اتفاقا صهيونيست هم هست پيدا بشود كه از محبوب ضد صهيونيست برادر حسين تمجيد هم بكند و حتي از حرف زدنش حمايت هم بكند، آن وقت نبايد اين ريسمان حيات جناب برادر حسين شريعتمداري را بر گردن خودش ببنديم؟! حمايت صريح و بدون لهجه جناب برادلي برستون در روزنامه هاآرتص از سخن گفتن جناب احمدي نژاد در دانشگاه كلمبيا آنقدر واضح است كه اصلا احتياج به هيچ حاشيه اي ندارد! او حقيقتا معتقد است كه اين حرف هاي احمدي نژاد كمك بزرگي است به تحكيم موقعيت اسرائيل در جهان. او واقعا از آن حرف هاي احمدي نژاد خوشحال است، فرمايشات گهر بار احمدي نژاد در دانشگاه كلمبيا دشمنان دائمي برادر حسين شريعتمداري را خيلي شاد كرده اند! كلاهتان را بالاتر بگذاريد برادر حسين! رئيس جمهور محبوبتان دارد آب به آسياب اسرائيل مي ريزد!

    Let Ahmadinejad speak

    By Bradley Burston

    The Anti-Defamation League has called on Columbia University to cancel a scheduled Tuesday appearance by Mahmoud Ahmadinejad, in which the visiting Iranian president is to answer questions posed by students and faculty.

    "It is inappropriate and a perversion of the concept of freedom of speech," said ADL National Director Abraham Foxman. "Columbia University has no moral imperative, no legal imperative, no social imperative to give Ahmadinejad a platform, which he would not give them in Tehran. Why give him the credibility and the respectability of a major institution of higher learning? What message does that send to the students? This is not what the First Amendment is all about."

    It could be argued that this is, in fact, exactly what the First Amendment is all about. But let us, for the moment, lay that debate aside.

    Let us look, instead, at what the Iranian president represents for us, the Jews who live in the state he has suggested he'd like to see erased.

    Let's face it. We need all the help we can get, on the diplomatic sphere as well as in the area of international understanding of our defense concerns. That's where our man in Tehran comes in. Mahmoud Ahmadinejad is simply one of Israel's premier diplomatic and security assets. His expressed views make Israel look pragmatic, clear-eyed, non-paranoid.

    He has denied away the Nazi Holocaust as a myth. He has, as well, denounced Israel for Nazi-like actions. Referring to last year's Lebanon war, he was quoted as saying "Just like Hitler, the Zionist regime is just looking for a pretext for launching military attacks" and "is now acting just like him." And, just for good measure, he added: "What this regime is doing is even worse than Genghis Khan."

    He is unparalleled. Asked by CBS whether he considered his stated desire to visit Ground Zero as an insult to the American people, he asked why it should be considered as such.

    We couldn't have created the man if we had tried. He is everything we want in a neo-Haman nemesis.

    His remarks have been such that it was no problem for Dan Gillerman, Israel's UN ambassador, to suggest in an address to the Conference of Presidents of Major Jewish Organization, that a Ahmadinejad visit Ground Zero was comparable to a visit by a resurrected Hitler to Auschwitz.

    Let the man talk. Let the Iranian president speak his mind, all he wants.

    You never know what favor he's going to do us next.



--
http://zerodegree.persianblog.ir
http://shzerodegree.blogspot.com
http://zerodegree.wordpress.com

۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸

ياس نو نيامده پژمرد

لاشه پسندان را تحمل بوي گل سخت است

در حالي كه روزانه بيش از نيم ساعت در هر شبكه از دستاوردهاي دولت تباهي سخن مي رود و كارهاي نكرده را در شيپور دروغشان مي دمند، روزنامه ياس نو در شماره دوم متوقف شد. سعيد مرتضوي مطابق وظيفه ساليانش لحظه اي درنگ را جايز ندانست و شبانه چاپخانه را محاصره و متوقف كردند كه مبادا صدائي ديگر شنيده شود.  در همان روز در روزنامه ها خوانديم كه آقا زاده ورزشي هم كه به نظر ميايد از فرزندان جناب علي آبادي باشد آزاد شد و در سخنراني مير حسين موسوي گاز اشك آور پرتاب شد!. عجيب است عجب است اين ترازوي قانون كه هر وقت مي خواهند چشمش را به واقعيات مي بندد و هر گاه كه مصلحت است تلسكوپي هم در اختيارش است تا پريدن يك پشه را هم رصد كند!
 

 

    ‫در یک اقدام غیرحقوقی‬

    دستور توقف انتشار روزنامه یاس نو صادر شد‬


    نوروز: در پی درخواست اعاده دادرسی و تجدید نظرخواهی در پرونده روزنامه یاس نو توسط سعید مرتضوی دادستان عمومی و انقلاب تهران در روز شنبه 26 اردیبهشت 88 و انتقال موضوع به وزارت ارشاد ، ملکیان معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد و دبیر هیات نظارت با ارسال نامه ای به محمد نعیمی پور مدیرمسئول روزنامه یاس نو خواستار توقف انتشار روزنامه شد.

     

    به گزارش نوروز، روزنامه یاس نو پنج سال قبل و در آستانه انتخابات مجلس هفتم توقیف شد و در طی مدت 5 سال گذشته جلسات بازپرسی و دادگاه آن با تاخیر به انجام رسید تا در نهایت حکم قطعی آن در اواخر سال گذشته صادر گردید و پس از اجرای حکم که تنها در برگیرنده جریمه نقدی بود تمامی موانع حقوقی جهت انتشار روزنامه کنار رفت و در پی آن بود که مدیرمسئول روزنامه تصمیم به انتشار مجدد آن گرفت.

    در حال حاضر و با توجه به سابقه حقوقی و انجام تمام موازین حقوقی و دادگاهی روزنامه که در نهایت امکان انتشار را برای صاحب امتیاز روزنامه فراهم نموده بود روزنامه هیچگونه مانع حقوقی جهت انتشار نداشته است و مشخص نیست دبیرخانه هیات نظارت بر مطبوعات با استناد به چه ماده حقوقی اقدام به صدور نامه برای عدم انتشار شماره های آتی روزنامه یاس نو نموده است.

    لازم به ذکر است که شماره دوم روزنامه یاس نو توسط تیم تحریریه این روزنامه آماده گردیده بود و تمامی صفحات جهت انتشار به چاپخانه ارسال شده بود که دبیرخانه هیات نظارت بر مطبوعات با ارسال نامه ای به محل چاپ روزنامه یاس نو به همراه چند مامور جلوی انتشار شماره دوم این روزنامه را گرفت.

    گفتنی است روزنامه یاس نو تاکنون 3 بار از انتشار بازمانده بود که مورد اول آن در دوره اول انتشار بوده است که به مدت 10 روز توقیف گردید و مورد دوم توقیف آن یک روز مانده به انتخابات مجلس هفتم بوده و این سومین توقف انتشار این روزنامه است.

     

     


--
http://zerodegree.persianblog.ir
http://shzerodegree.blogspot.com
http://zerodegree.wordpress.com

۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۸

ظرافت عمل مير حسين

به نظر مي رسد ظرافتي را كه در پايبندي مير حسين موسوي به آرمان هاي بسيج پنهان بوده درست درك نكرده بوديم و اينك دارد به بار مي نشيند! او در اين پاي بندي گويا بدنبال چيز ديگري بوده و ما هنوز اندر خم يك كوچه بوديم! او در تمام اين مدت داشت تلاش مي كرد تا با زنده كردن روح و روحيه قديم بسيج آن دسته از بسيجيان و سپاهيان جبهه رفته و شهيد داده را دوباره به ميدان فرا بخواند تا در برابر اين تيم حاضر فعلي صداي ديگري هم در جامعه شنيده شود. و به نظر مي رسد دارد اين تلاش دائمي او نتيجه مي دهد! چيزي كه شايد براي هيچكدام قابل باور نبود كه بشود در اين ديوار بلند يكدست رخنه اي ايجاد كرد، اينك دروازه اي گشوده شده كه منظره اي ديگر را رخ مي نماياند! تلاشي كه بارها توسط خاتمي انجام شد و به بار ننشست. نگاه كنيد به متن خبر از ايلنا كه در زير آمده است:
 
 

    با اشاره به سخنان فرمانده سپاه؛

    سردار رشيد: ستاد بسيجيان حامي مير حسين موسوي تشكيل مي‌شود

     

    با توجه به علاقمندي موسوي به بسيجيان و تمايل متقابل بسياري از بسيجيان براي حمايت از وي، اميدواريم با عنايت به راهگشايي فرمانده سپاه، برخي تنگ‌نظري ها مانع از حضور فعال افراد علاقمند نگردد.

    ايلنا: مسئول كميته ايثارگران ستاد مهندس موسوى گفت: اظهارت اخير فرمانده سپاه در مورد تقسيم بسيج به دو بخش نظامي و غيرنظامي راهگشا و مورد استقبال ماست.

    سردار رشيد در گفتگو با ايلنا با اشاره به اينكه اين تقسيم‌بندي براي بدنه سپاه و حتي بسيج هم مبارك است، افزود: با توجه به حجم گسترده استقبال سپاهيان و بسيجيان از كانديداتوري مهندس موسوي و اظهار تمايل آنها براي همكاري با ستاد، خوشبختانه اظهارات فرمانده سپاه مددرسان مديريت اين فرايند را تسهيل نمود.

    وي افزود: در همين راستا شاخه بسيج كميته ايثارگران را تشكيل داده‌ايم و انشاءالله بزودي در تمامي استان‌ها با حضور پيشكسوتان سپاه و بسيجيان علاقمند به منش و روش مهندس موسوي، شاخه بسيج اين كانديدا تشكيل مي‌شود.

    رشيد با تاكيد بر علاقمندي مهندس موسوي به بسيجيان و تمايل متقابل بسياري از بسيجيان براي حمايت از وي، اظهار اميدواري كرد با توجه به اظهارات و راهگشايي فرمانده سپاه، برخي تنگ‌نظري ها مانع از حضور فعال افراد علاقمند نگردد.

    وي شخصيت فرمانده سپاه را فوق‌العاده شايسته و منش دائمي وي را تابعيت از فرامين رهبري و قانون دانست و افزود: با توجه به اين موارد، مطمئن هستيم فرمانده سپاه اين تقسيم بندي را با نيت خير انجام داده و در واقع بستري را براي مردمي شدن فراگيرتر سپاه است.

    پايان پيام

    1388/2/25 - 10:55:49

    کد خبر : 52830  

     

    --
    http://zerodegree.persianblog.ir
    http://shzerodegree.blogspot.com
    http://zerodegree.wordpress.com

۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۸

مير حسين موسوي و جامعه امروز

اگر چه ظواهر امر نشان مي دهد روند انتخابات دارد خوب پيش مي رود (با توجه به شرايط اقتصادي، سياسي و بين المللي موجود كه مستقيما از تبعات حماقت هاي دولت حاضر است بعيد است قانوني و اصولي از درون صندوق ها نام احمدي نژاد بيرون بيايد (شايد هم اين پيش بيني يك ساده نگري بيشتر نباشد، درست مثل انتخابات 84)) ولي همواره اين فرض را بايد مد نظر داشت كه يك سخنراني يا يك موضع گيري اشتباه مي تواند براحتي زمينه را براي سرنگوني آراء يك كانديدا مهيا كند، كاري كه تا كنون يكي دوبار جناب ميرحسين موسوي انجام داده و موجبات بدبيني راي دهندگان بالقوه اش شده است.

سرسختي در دفاع خشك و يكجانبه از بسيج يكي از مواردي است كه تاكنون نمود مناسبي در بين طرفداران قبلي خاتمي و حاميان فعلي و بالقوه مير حسين نداشته است. اين عدم تفاهم از آنجا ناشي مي شود كه تعريف بسيج ميرحسين با تعريف آن در ذهنيت جوانان حال حاضر كاملا متفاوت است و از اين رو هر يك بدون درك زبان ديگري بر موضع خود پا مي فشارد. بسيج نزد نگاه جوانان امروز همان كساني هستند كه شب ها در خيابان ها مزاحم زوج ها و خانواده ها مي شوند و در دانشگاهها مانع ارتباط سياسي آزاد دانشجويان مي شود و همان كساني هستند كه موجب شدند تا دانشگاهها و تفريحگاهها به مزار شهدا تبديل شوند و دهها مورد ديگر كه چهره بسيج را زشت تر از پيش كرده و نكته مثبتي را براي آن باقي نگذاشته است. بسيج اينك تصويري است از هتك حرمت، تهديد و تحديد آزادي خواهي، برخوردهاي عقيدتي و فيزيكي با افراد مختلف و دگر انديشان، رانت هاي مختلف در اقتصاد و فرهنگ و قانون گريزي و ... كه هيچكدام با آنچه كه در تصور ميرحسين مي گذرد مطابقت ندارد. مير حسين آن زمان كه از بسيج سخن مي گويد شايد هنوز نتوانسته شكاف عميق تصاوير دو طرف را از يك واژه واحد كه فاصله اي در حد بيست سال دارند درك كند (گوئي واقعا حكايت اصحاب كهف بگونه اي در مفاهيم تكرار شده است!).

اتفاقات ناخوشايند دهه شصت (از جمله زندان، شكنجه و اعدام فعالان سياسي) پاشنه آشيلي است كه نه تنها براي ميرحسين به عنوان يكي از قطب هاي اجرائي آن دوران مطرح است، كه سوالي است كه كليت نظام در پاسخ به آن عاجز مانده است. هيچكس در نظام جمهوري اسلامي نمي تواند مدعي دفاع از كشتارها، زندان ها و شكنجه هاي آن دوران باشد و نيز هيچكس نمي تواند خود را مبرا از آنها بداند. اين پرسش در واقع منجلابي است كه همه در آن درگيرند و فرار از آن هم ندارند. مسئله اينجاست كه وقتي موضع كليه كانديداها در مقابل يك پرسش خاص يكسان و از پيش معلوم است آيا مي تواند معياري براي محك آنها باشد؟! و آيا تغييري در سياست هاي جاري هر يك از كانديداها ايجاد مي كند؟

در اين بين بحث تغيير قانون اساسي از مشخصات ديگري تبعيت مي كند و به نظر نمي رسد پافشاري بر عدم تغيير آن از طرف رئيس جمهور آينده چندان صحيح باشد. قانون اساسي ميثاق نامه ايست بين ملت و حكومت كه هر دو بر اجراي صحيح آن متعهد مي شوند. قوانين و حقوقي كه در اين ميثاق نامه آورده مي شود پارامترهائي با تابعيت زمان در خود دارد كه خواه ناخواه داراي زمان مصرف و انقضاء خواهد بود و هر وقت احساس شود آن تعهد و التزام امكان اجراي صحيح ندارد و يا نواقصي دارد بايد بر تغيير آن ابرام نمود و بر رئيس جمهور بيش از همه واجب است كه بر اين تغيير به عنوان حق مردم پاي فشارد. شايد روزگاري كه توقعات مردم بعد از انقلاب متفاوت از حال بود چنين پيشنهاداتي محلي از اعراب نداشت ولي در حال حاضر نبايد اين موضوع ناديده انگاشته شود.

در هر حال و با همه اين شرايط نبايد فراموش كنيم كه در عالم سياست ورزي همه چيزي را به خط كش نسبيت مي سنجند و از اين منظر در مجموعه سران شركت كرده در انتخابات جناب ميرحسين همچنان در اولويت است.


--
http://zerodegree.persianblog.ir
http://shzerodegree.blogspot.com
http://zerodegree.wordpress.com

۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۸

رئیس جمهوری با اندکی گاف

این میر حسین هم عجب گافی داده در مورد زندانیان سال های قبل از شصت و هشت! تازه از بسیج هم دفاع کرده! ای بابا این داره چی کار می کنه؟ قانون اساسی رو هم که نمی خواد عوض کنه! انقلاب هم که نمی کنه! ÷س به چه درد ما آدمائی که توی ایران زندگی می کنن می خوره؟! می گم چطوره اصلا رای ندیم بزاریم احمدی نژاد دوباره رئیس جمهور بشه!!! هان؟ موافقین؟
 
شما رو نمی دونم ولی من یه رئیس جمهور با چند تا گاف کهنه رو از سرویس شدن توی دستای احمدی نژاد ترجیح می دم. همین
--
http://zerodegree.persianblog.ir
http://shzerodegree.blogspot.com
http://zerodegree.wordpress.com

۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۸

منطقه ی آزاد؛ مجموعه ی دروغ ها

وقتی توی روزنامه می خونی که غرفه ی روزنامه ی همیشه ولرم اطلاعات رو توی نمایشگاه کتاب به هم ریختن، بعدش آخر شب چشمت به برنامه ی انتخاباتی منطقه ی آزاد می افته که یک سری آدم رو میارن که به صورت کاملا آزاد نظرشون رو بگن، اون وقت فقط می تونی بگی: بخواب بینیم بابا حال نداری!