نتیجه قهری اعترافات دیکتاتور
دیشب بالاخره حضرت آیت الله هم به حرف آمد و بی هیچ اتهام و دادگاهی اعتراف کرد که رهبری جنبش سبز وابسته به خارج نیست. او همچنین به روشنی اعلام کرد که جنایت هائی در این میان انجام گرفت و وعده داد که قاطعانه به آن ها رسیدگی خواهد شد. این واقعیت اگر چه بسیار دیر هنگام توسط او اعلام شد و پس از آن بود که سگ های وحشی حکومتی تحت رهبری ایشان هر چه خواستند کشتند و هر چه دیدند دریدند، ولی نشان از یک واقعیت محرز دارد و آن این که دیگر نمی شود شرایط موجود را به صورت امنیتی و آماده باش نظامی و انتظامی ادامه داد. هم زمان با این اعتراف، نامه محمد حسین شاملو بازرس ویژه قتل تهران هم نوعی دیگر از اعتراف به جنایت های بی مهار در زندان های امنیتی را نشان داد که همگی به روشنی تائیدی بر این واقعیت دارد که کودتا گران در بن بست فجایع خود گرفتار آمده اند و شرایط موجود دیگر قابل تحمل نیست.
زمان باز شدن مدارس و دانشگاه ها و حرکت موج عظیم نیروهای نوجوان و جوان در خیابان های شهرهای کشور نزدیک است، در چند روز آینده باید امتحان آن مواد درسی که به دلیل تلاقی با انتخابات به تاخیر افتاده در دانشگاه ها برگزار شود و به ناچار دانشگاه ها از خواب تعطیلی تابستانی بدر آیند. در مدارس و دانشگاه ها جای خالی شهدا و زندانیان خالی خواهد بود و این سوال که چه بر سر آن ها آمده ذهن همکلاسی ها و مسئولان آموزشگاه ها را در سرتاسر نقاط ایران به چالش خواهد کشاند. شکنجه شده ها و تجاوز شده ها که تا کنون در کنج غربت خانه هایشان کز کرده اند و کمتر کسی از حال آنان خبر دارد، اینک هر یک از آن ها مبدل به سوالی بزرگ در آن مرکز آموزشی خواهند بود. به عبارت دیگر جنبش سبز که روزگاری در چند شهر بزرگ محدود شده بود اینک و با باز شدن مراکز آموزشی به اکثر نقاط کشور سرایت خواهد کرد و چون سفیران جنبش سبز در تمامی شریان های کشور جریان خواهند یافت، این موضوع همان کابوس شوم و مقدری است که این چند ماهه خواب و خوراک را از رهبران کودتای کثیف گرفته است! اینک هیچ پاسخی برای انبوه پرسش های مسری در جامعه ای که چند ماه است با سرکوب و زندان و شکنجه تا حدودی کنترل شده اما زنده و تپنده باقی مانده است وجود نخواهد داشت.
تدبیر تازه حضرت آیت الله اگر هیچ مزیتی نداشته باشد برای این جنبش سبز خون آلود یک پی آمد لاجرم بدنبال خواهد داشت، و آن سلب تمام بهانه ها برای در حبس نگاه داشتن خیل دستگیر شدگان و پایان خیمه شب بازی محاکمه های مضحک خواهد بود که پیشقراولان آن عبدالفتاح سلطانی و تا چند روز دیگر محمد قوچانی هستند! با اعتراف بی نیاز محکمه حضرت آیت الله به بی ارتباط بودن نهضت اعتراضی به خارج، تمام توطئه اعتراف گیری های احمقانه و کیهان نویس دستگیر شدگان چون حبابی نازک ترکیده و محو شده است. با اعترافات جدید خامنه ای، پیش از آن که نیاز به دفاع ابطحی ها و کیان تاجبخش ها و سعید شریعتی ها به اتهام ارتباط به خارج یا کودتا باشد، تمام دستگیری ها و شکنجه ها و تجاوزها از هویت خالی شدند و منطق دستگیری ها و کشتن ها و شکنجه های وحشیانه به چالشی جدی کشیده شده است. این حرف ها بی تردید نمی تواند پی آمدی جز آزادی قهری زندانیان داشته باشد! باید تا عید فطر منتظر بود...
اما مسیر جبری تاریخ همواره ادامه داشته و به همین مختصر ختم نخواهد شد. عاقبت حکومت های کودتائی همواره به یک نتیجه منجر شده است: این داستان نمی تواند با آزادی چند زندانی و محاکمه چند عامل رده چندمی خلاصه شود. در وهله اول بازیگردانان نمایش مضحک دادگاه ها باید در جای متهمان بنشینند تا آمرین به ضرب و شتم بی محابا و شکنجه و تجاوز وحشیانه به مردم معرفی شوند. آن وقت به چشم خواهیم دید که این قانقاریای متعفن تا کجای این حکومت کودتائی را در خود بلعیده است.
پیشتر گفته بودمتان که این حکومت کودتائی دیری نخواهد پائید! این اعترافات که به همت بلند کروبی تا به این جا رسیده است شاید طلوع شفقی باشد برای آن! و چه خونین شفقی ساخته اند این سوداگران مرگ برای ما...
زمان باز شدن مدارس و دانشگاه ها و حرکت موج عظیم نیروهای نوجوان و جوان در خیابان های شهرهای کشور نزدیک است، در چند روز آینده باید امتحان آن مواد درسی که به دلیل تلاقی با انتخابات به تاخیر افتاده در دانشگاه ها برگزار شود و به ناچار دانشگاه ها از خواب تعطیلی تابستانی بدر آیند. در مدارس و دانشگاه ها جای خالی شهدا و زندانیان خالی خواهد بود و این سوال که چه بر سر آن ها آمده ذهن همکلاسی ها و مسئولان آموزشگاه ها را در سرتاسر نقاط ایران به چالش خواهد کشاند. شکنجه شده ها و تجاوز شده ها که تا کنون در کنج غربت خانه هایشان کز کرده اند و کمتر کسی از حال آنان خبر دارد، اینک هر یک از آن ها مبدل به سوالی بزرگ در آن مرکز آموزشی خواهند بود. به عبارت دیگر جنبش سبز که روزگاری در چند شهر بزرگ محدود شده بود اینک و با باز شدن مراکز آموزشی به اکثر نقاط کشور سرایت خواهد کرد و چون سفیران جنبش سبز در تمامی شریان های کشور جریان خواهند یافت، این موضوع همان کابوس شوم و مقدری است که این چند ماهه خواب و خوراک را از رهبران کودتای کثیف گرفته است! اینک هیچ پاسخی برای انبوه پرسش های مسری در جامعه ای که چند ماه است با سرکوب و زندان و شکنجه تا حدودی کنترل شده اما زنده و تپنده باقی مانده است وجود نخواهد داشت.
تدبیر تازه حضرت آیت الله اگر هیچ مزیتی نداشته باشد برای این جنبش سبز خون آلود یک پی آمد لاجرم بدنبال خواهد داشت، و آن سلب تمام بهانه ها برای در حبس نگاه داشتن خیل دستگیر شدگان و پایان خیمه شب بازی محاکمه های مضحک خواهد بود که پیشقراولان آن عبدالفتاح سلطانی و تا چند روز دیگر محمد قوچانی هستند! با اعتراف بی نیاز محکمه حضرت آیت الله به بی ارتباط بودن نهضت اعتراضی به خارج، تمام توطئه اعتراف گیری های احمقانه و کیهان نویس دستگیر شدگان چون حبابی نازک ترکیده و محو شده است. با اعترافات جدید خامنه ای، پیش از آن که نیاز به دفاع ابطحی ها و کیان تاجبخش ها و سعید شریعتی ها به اتهام ارتباط به خارج یا کودتا باشد، تمام دستگیری ها و شکنجه ها و تجاوزها از هویت خالی شدند و منطق دستگیری ها و کشتن ها و شکنجه های وحشیانه به چالشی جدی کشیده شده است. این حرف ها بی تردید نمی تواند پی آمدی جز آزادی قهری زندانیان داشته باشد! باید تا عید فطر منتظر بود...
اما مسیر جبری تاریخ همواره ادامه داشته و به همین مختصر ختم نخواهد شد. عاقبت حکومت های کودتائی همواره به یک نتیجه منجر شده است: این داستان نمی تواند با آزادی چند زندانی و محاکمه چند عامل رده چندمی خلاصه شود. در وهله اول بازیگردانان نمایش مضحک دادگاه ها باید در جای متهمان بنشینند تا آمرین به ضرب و شتم بی محابا و شکنجه و تجاوز وحشیانه به مردم معرفی شوند. آن وقت به چشم خواهیم دید که این قانقاریای متعفن تا کجای این حکومت کودتائی را در خود بلعیده است.
پیشتر گفته بودمتان که این حکومت کودتائی دیری نخواهد پائید! این اعترافات که به همت بلند کروبی تا به این جا رسیده است شاید طلوع شفقی باشد برای آن! و چه خونین شفقی ساخته اند این سوداگران مرگ برای ما...