دستاوردهاي خاتمي - خلاصه تاريخ
در این بخش به خلاصه تاریخ حضور خاتمی در جمهوری اسلامی می پردازد. حضور او در کیهان یاد آور دوران خوش کیهان و رشد روزنامه نگارانی است که بعدها هر کدام گوشه ای از پرچم اصلاحات را در دست گرفتند. محبوبیت او همچنین در بازار کتاب و نخبگان فرهنگی، باز می گردد به زمان صدارتش در وزارت خانه فرهنگ و ارشاد اسلامی که پس از سال ها هنوز به عنوان دوران طلائی نشر بعد از انقلاب از آن یاد می شود. انتخابات سال هفتاد و شش که نقطه عطفی در تاریخ سیاسی ایران محسوب می شود، بی شک بی حضور خاتمی ناممکن بود و پس آز آن نیز با ارائه دکترین "گفتگوی تمدن ها" جایگاه و نگاه جهانیان را نسبت به ایران دگرگون کرد، کاری که از دست شیخ سازندگی بر نیامد و از لبخندهای این سید بر آمد. ولی بخاطر داریم که بعد از آن چه گذشت بر این نهضت و آن سید ... تا به جائی رسید که توقعاتمان حتی حجابی شد بر چشممان تا نبینیم واقعا در آن دوران چه بدست آوردیم و اگر نبود همان دوم خرداد الان باید منتظر چه عواقبی می بودیم ...
در آخر مقاله مي خوانيم كه او در جمع دانشجويان و در مقابل عتاب آنها گفت كه قول داده است تا آنها در مقابل رئيس جمهور خود بايستند و به اين قول خود عمل كرد، سوال من اين است: آيا واقعا همين موضوع كه جوامعي منتقد بتوانند رو در روي رئيس جمهور بايستند و از اوصراحتا انتقاد كنند و تا آنجا پيش بروند كه احمدي نژاد از درب ديگر فرار كند، دستاورد كوچكي است؟ آيا در گذشته زماني بخاطر داشته ايم كه برنامه سخنراني رهبر مملكت به دليل واهمه از برخورد مستقيم با دانشجويان برهم بخورد؟
مقاله زیر که بر گرفته از سایت بی بی سی در همان اواخر زمان حضور خاتمی است سعی بی غرضانه ای در واکاوی شرایط آن دوران دارد. دورانی که آرزوی همه - حتی مخالفان - است که به نوعی مجددا تکرار شود.
خاتمی؛ از رياست مرکز اسلامی هامبورگ تا رياست جمهوری اسلامی ايران
نوشته: مهراد واعظی نژاد
خاتمی شايد بيش از هر دولتمرد ايرانی ديگری در اين سال ها نقد شده باشد، اما بسياری از همين منتقدين هنوز او را محبوب ترين چهره سياسی زنده ايران می دانند.
سيد محمد خاتمی در سال ۱۳۲۲ در شهرستان اردکان يزد متولد شد. پدرش، آيت الله روح الله خاتمی موسس مدرسه علميه اردکان و امام جمعه شهر يزد بود. وی پس از تحصيلات ابتدايی به شهر قم رفت و فراگيری مقدمات علوم دينی را همراه با درس های دوره متوسطه پی گرفت.
آقای خاتمی سپس وارد دانشگاه اصفهان شد و در سال ۱۳۴۸ با درجه کارشناسی در رشته فلسفه از اين دانشگاه فارغ التحصيل شد.
او پس از گذراندن دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران به شهر قم بازگشت و در ميانه تحصيلات حوزوی به سال ۱۳۵۳ با خانم زهره صادقی – از وابستگان نزديک امام موسی صدر– ازدواج کرد.
آقای خاتمی تا سال ۱۳۵۷، مراحل درس های "خارج" و "فقه و اصول" را گذراند و در نزديکی انقلاب ايران، رياست مرکز اسلامی هامبورگ را برعهده گرفت.
در سال ۱۳۵۹، پس از بازگشت به ايران، در نخستين انتخابات پارلمانی جمهوری اسلامی شرکت کرد و به نمايندگی مردم اردکان و ميبد وارد مجلس شورای اسلامی شد.
از وزارت ارشاد تا کتابخانه ملی
آقای خاتمی از سال ۱۳۶۰، به فرمان رهبر جمهوری اسلامی، سرپرسی موسسه مطبوعاتی کيهان را بر عهده گرفت. هنگامی که رييس جمهور وقت، آقای خامنه ای، اکبر ولايتی را برای پست نخست وزيری به مجلس معرفی کرد، سيد محمد خاتمی به عنوان يکی از مخالفان اصلی پشت تريبون ايستاد.
اندک زمانی بعد، ميرحسين موسوی – با نظر مثبت آيت الله خمينی – مسئول تشکيل کابينه شد و آقای خاتمی را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فرستاد. خاتمی پست وزارت خود را در دولت هاشمی رفسنجانی نيز تکرار کرد. سياست های به نسبت باز خاتمی در وزارت ارشاد – به ويژه در حوزه کتاب و سينما – بسياری از محافظه کاران را به خشم آورد.
سرانجام در سال ۱۳۷۱ با فشارهای فزاينده جناح راست، محمد خاتمی از سمت خود استعفا کرد.
افزايش تنش ميان نيروهای سياسی در سال های پايانی دهه ۶۰ موجب شد تا گروهی از شخصيت های برجسته جناح چپ، از جمله خاتمی، کروبی و موسوی خويينی ها، ضمن انشعاب از جامعه روحانيت مبارز، مجمع روحانيون مبارز را تاسيس کنند.
با آغاز نظارت استصوابی شورای نگهبان در انتخابات مجلس چهارم (۱۳۷۰)، نيروهای سياسی جناح چپ از بازی قدرت موقتا کنار ماندند. آقای خاتمی نيز از وزارت ارشاد به کتابخانه ملی رفت تا به عنوان مشاور رييس جمهور و رييس اين کتابخانه مشغول به کار شود.
در سال ۱۳۷۵، به فرمان آيت الله خامنه ای، محمد خاتمی به عضويت شورای عالی انقلاب فرهنگی درآمد. در آن زمان شايد کمتر کسی می توانست پيش بينی کند که يک سال بعد، سيد محمد خاتمی با عنوان رييس جمهوری، رياست اين شورا بر عهده بگيرد.
دوم خرداد ۷۶: رای بيست ميليونی خاتمی
دوم خرداد ۱۳۷۶ خاتمی با رای ۷۰ درصدی مردم رييس جمهور ايران شد. او هم اهل حوزه بود، هم دانشگاه. هم از بدنه اصلی نظام بود، هم از قدرت رانده شده. خاتمی برای مادربزرگ ها "سيد فاطمی" بود و برای نوه ها "رهبر اصلاحات."
انبوهی از مردم ايران، دو دهه پس از انقلاب اسلامی، برای بازستاندن مطالبات خويش به "سيد خندان" اميد بسته بودند. او، رييس جمهور مردم بود.
رای بيست ميليونی خاتمی، برای مدت کوتاهی مخالفان او را در جناح راست سردرگم ساخت. اما چيزی نگذشت که محافظه کاران اعتماد از دست رفته را بازيافته و به تقابل همه جانبه با دولت خاتمی برخاستند.
خاتمی که با شعار جامعه مدنی و پايبندی به قانون اساسی به رياست قوه مجريه رسيده بود، در همان گام اول يکی از اصول معطل مانده قانون اساسی را اجرايی کرد: برگزاری انتخابات سراسری شوراهای شهر و روستا (۱۳۷۷).
درست بيست سال پس از تشکيل نظام جمهوری اسلامی ايران، آقای خاتمی يکی از پايه های اصلی جامعه دموکراتيک را بنا نهاد. اگرچه شوراهای دوره اول کارايی لازم را نداشتند؛ و اگرچه مردم – به ويژه در شهرهای بزرگ – به انتخابات دوره دوم شوراها پشت کردند؛ اما برآمدن نيرويی سياسی با عنوان آبادگران از دل انتخابات شورای شهر تهران نشانی بود از ظرفيت اين نهاد مدنی در شکل دادن ساخت قدرت سياسی.
وقايع ۱۸ تير ۱۳۷۸
سال ۱۳۷۷ را شايد بتوان اوج دوران محبوبيت خاتمی دانست. ولی فضايی که پس از پيروزی او با انتشار روزنامه های اصلاح طلب و سخنرانی های پرشور خود خاتمی در جامعه ايجاد شده بود، می رفت که با ماجرای قتل های زنجيره ای به تمامی از دست برود. اما ايستادگی رييس جمهور و افشای دخالت عوامل وزارت اطلاعات در اين جنايات، اين نويد را به مردم داد که قدرت در نظام جمهوری اسلامی نيز به پاسخگويی واداشته شده است. اميدی که البته چند ماه بعد در دادگاه متهمان جنايات کوی دانشگاه تا حد زيادی نا اميد شد.
وقايع ۱۸ تير ۱۳۷۸ را بسياری نقطه عطف دوران ۸ ساله رياست جمهوری خاتمی می دانند. در اين روز، گروهی که از آنها به عنوان " لباس شخصی ها" ياد می شود با حمله به دانشجويان در حقيقت قلب تپنده جريان اصلاحات را مورد هدف قرار دادند.
خاتمی به عنوان رييس شورای عالی امنيت ملی، گروه ويژه ای را مامور بررسی علل و عوامل ماجرای کوی دانشگاه کرد. از اين گروه هيچگاه گزارشی برای مردم و دانشجويان منتشر نشد.
نزديک به يک سال پس از اين فاجعه، ناتوانی خاتمی در برابر پيچيدگی های ساخت قدرت جمهوری اسلامی به رخ حاميان او کشيده می شد. دادگاه نظامی، فرماندهان و کادر نيروی انتظامی را بی گناه تشخيص داد و دادگاه انقلاب هر ۱۶ لباس شخصی دستگير شده را از اتهام "اقدام عليه امنيت ملی" تبرئه و آزاد کرد. اتهامی که در سوی ديگر احمد باطبی، يکی از دانشجويان را – به بهانه بلند کردن يک پيراهن خونين – تا پای چوبه دار برد.
محمد خاتمی در يک سخنرانی، قضايای کوی دانشگاه را تاوان پيگيری قتل های زنجيره ای ناميد تا بار ديگر تلاش های خود را برای پيگيری حقوق مردم به ايشان يادآوری کند. اما قدرت نمايی قوه قضاييه و محافل غيررسمی قدرت در برابر قوه مجريه، رای دهندگان به سيد محمد خاتمی را از او نا اميد و از سياست زده می کرد.
"هر ۹ روز يک بحران"
"هر ۹ روز يک بحران" واقعيتی بود که خاتمی در همين ايام به آن اذعان کرد. سنگ اندازی های مخالفان جامعه دموکراتيک در ايران، همراه با نقدهای بی پروا از جانب حاميان پيشين خاتمی، سبب شد که در بسياری اوقات دستاوردهای دولت خاتمی در دوره اول ناديده گرفته شود.
در کنار بحران های سياسی، دولت خاتمی با کاهش ناگهانی درآمدهای نفتی کشور نيز روبه رو بود. با اين همه، بسياری کارشناسان کارنامه اقتصادی دولت خاتمی را کارنامه ای قابل قبول می دانند. اما از درخشان ترين بخش های عملکرد دولت خاتمی در دوره اول، شايد، سياست خارجی بود.
محمد خاتمی رياست دولت کشوری را تحويل گرفت که سفرای کشورهای اروپايی يکی يکی از آن فراخوانده شده بودند و همسايگان مسلمان و اميرنشين های منطقه به چشم وصله ای ناهمگون و خطرناک نگاهش می کردند.
در طول چند سال، محمد خاتمی با پيگيری سياست تنش زدايی و طرح گفتگوی تمدن ها ( و حتی با دقت در انتخاب پوشش و توجه به پيراستگی ظاهرش،) چهره ای متفاوت از سياستمردان ايران به جهانيان نشان داد.
سفر خاتمی به آفريقای جنوبی برای شرکت در اجلاس سران جنبش عدم تعهد در شهريور ۱۳۷۷ و ديدارهای متعدد او با مقام های همپايه خود (از واج پايی نخست وزير هند گرفته تا نلسون ماندلا و ياسر عرفات) ايران را در مسير خروج از انزوا قرار می داد.
در حاشيه همين سفر و ديدارها بود که فيدل کاسترو در مورد مصاحبه خاتمی با شبکه سی.ان.ان آمريکا به او گفت: "وقتی شما حرفی می زنيد، ديگران مجبورند به آن توجه کنند..." افزايش روابط با قدرت های اروپايی و بهبود مناسبات با کشورهای منطقه دستاورد بزرگ دولت خاتمی بود. سفر رييس جمهوری ايران به فرانسه به دعوت رسمی ژاک شيراک در آبان ماه ۱۳۷۸، مهر تاييدی بود بر رويکرد صلح طلبانه و عملگرايانه دولت خاتمی به سياست خارجی.
دوره دوم؛ همراه با مجلس اصلاح طلبان
در پايان دوره اول رياست جمهوری سيد محمد خاتمی– به ويژه پس از ماجرای کوی دانشگاه – بسياری او را به پرگويی و بی عملی متهم می کردند. به هنگام انتخابات رياست جمهوری دوره هشتم به سال ۱۳۸۰، اما، پژواک فريادهای خاتمی از دهان نامزدهای ريز و درشت مخالف او به گوش می رسيد تا نشان از اثرگذاری دراز مدت منش و روش خاتمی باشد.
خاتمی، گفتمان قالب در فرهنگ سياسی ايران را تغيير داده بود. ۹ نامزد رقيب خاتمی از قانون مداری، حقوق مردم و گفتگو با جهانيان سخن گفتند تا رای دهندگان با گزينش نسخه اصلی در ميان واگويه کنندگان، خاتمی را با ۲۲ ميليون رای برای بار دوم به رياست جمهوری ايران برسانند.
با شروع دور دوم رياست بر قوه مجريه موج انتقادات به محمد خاتمی نيز بالا گرفت. معرفی کابينه دوم، آب سردی بود که شعله برآمده از جو انتخابات را هنوز بالا نگرفته خاموش کرد. اگر در کابينه اول، آقای خاتمی ناچار به کنار آمدن با محافظه کاران مجلس پنجم بود، در معرفی کابينه دومش مجلس اصلاح طلب ششم را در کنار خود می ديد.
انتظار رای دهندگان برای اقدام موثر خاتمی در تغيير مديريت سطح بالای کشور بيهوده بود. حتی از چهره هايی شبيه به نوری و مهاجرانی نيز در کابينه دوم ديده نشد تا مدعيان بی عملی خاتمی برگ ديگری به برگ های برنده استدلال خويش اضافه کنند.
با گذشت زمان، گويی اقبال مردم به اصلاح طلبان همچون قوای خود خاتمی، به سرعت تحليل می رفت. اسفند ماه ۱۳۸۱، قهر مردم از سياست ورزی موجب شد تا در يکی از آزادترين انتخابات برگزار شده در جمهوری اسلامی، کمترين ميزان مشارکت مردمی به ثبت برسد.
دومين دوره انتخابات شوراها مجالی شد برای جناح راست تا با چهره هايی به نسبت ناشناخته تمام کرسی های شورای شهر تهران را اشغال کنند. نيروهای راست نو – در قالب آبادگران – محمود احمدی نژاد را به شهرداری تهران رساندند و او سه سال بعد جانشين همان رييس جمهوری شود که احيا کننده انتخابات شوراهای شهر و روستا بود.
پيروزی محافظه کاران در انتخابات مناقشه برانگيز مجلس هفتم که در غياب داوطلبان اصلاح طلب - به دليل عدم تائيد صلاحيت آنها توسط شورای نگهبان - رخ داد، ضربه ديگری به اصلاحات و افزايش فشار بر دولت محمد خاتمی بود.
در سال ۱۳۸۳، پيشروی مخالفان خاتمی تا آنجا ادامه يافت که رييس قوه مجريه ترجيح داد لوايح دوگانه "اختيارات رياست جمهوری" را با اعتراض و برای پرهيز از تنش بيشتر، از مجلسی که اکثريت آن در اختيار مخالفان اصلاحات بود، بازپس بگيرد.
در انتخابات رياست جمهوری نهم، بار ديگر شکايات مربوط به تخلفات انتخاباتی به جايی نرسيد. مهدی کروبی، همراه هميشگی خاتمی در سال های اخير، دولت و وزارت کشور را به باد انتقاد گرفت و تندترين سخنان را در تقبيح برگزاری انتخابات مجلس هفتم و رياست جمهوری نهم نثار سيد محمد خاتمی کرد.
در مجموع، دور دوم رياست محمد خاتمی بر قوه مجريه انتقادهای بسياری را بر او و مجمموعه اصلاح طلبان وارد ساخت.
در بعد اقتصاد، آرای گسترده مناطق محروم به شعارهای عدالت اجتماعی احمدی نژاد – و به ويژه به وعده ۵۰ هزار تومانی کروبی – وضعيت معيشتی مردم ايران را به پرسشی جدی برای ناظران سياسی بدل کرده است. با اين حال بسياری از تحليلگران اقتصادی همچنان از آثار دراز مدت و کلان سياست های اقتصادی خاتمی دفاع کرده و به او نمره قبولی می دهند.
در عرصه سياست خارجی، در دو سال پايانی رياست جمهوری خاتمی، بحران هسته ای موقعيت رو به تثبيت ايران در عرصه جهانی را بار ديگر متزلزل کرد. ماجرای " مرگ مشکوک" زهرا کاظمی، پرونده حقوق بشر ايران و وضعيت بحرانی اکبر گنجی تلاش های خاتمی را برای تغيير نگاه جهانی به ايران کم اثر کرده است.
با اين همه بسياری از ناظران، سياست خارجی محمد خاتمی را موفق ترين بخش عملکرد هشت ساله اش می دانند.
از سوی ديگر، شکی نيست که سهم بزرگی از شکست های پياپی اصلاح طلبان در سه سال اخير را نيز – به عنوان "رهبر اصلاحات" – بايد به پای محمد خاتمی نوشت. او بارها، در رويارويی های سرنوشت ساز، انتظارات مردم را بی پاسخ گذاشت تا هر بار پس از آن، بخشی از مردم نيز ندای اصلاح طلبان را بی پاسخ بگذارند.
سيد محمد خاتمی با همه نقدهايی که از او می شود، به زعم بسياری، همچنان محبوب ترين شخصيت سياسی ايران است. او با نگاه اخلاقی به سياست، و با پذيرش و بيان ضرورت نقد در جامعه، مناسبات ميان مردم و قدرت را در ايران دگرگون کرد.
روز سه شنبه يازدهم مرداد، دوران رياست جمهوری آقای خاتمی به پايان می رسد. او در واپسين ماه های رياست جمهوری اش در جمع دانشجويان در دانشگاه تهران مورد شديدترين انتقادها قرار گرفت و سرانجام به خشم آمد. در پاسخ به دانشجويی که با لحنی تند از او سراغ وعده های عمل نشده اش را می گرفت، خاتمی به خود پرسش کننده اشاره کرد و گفت: " من قول داده بودم که شما روبروی رييس جمهوری خود بايستيد و از او انتقاد کنيد. به اين قول خود عمل کردم."
منبع خبر : بايگاني سايت بي بي سي فارسي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر