۳ دی ۱۳۸۷

دستاوردهای خاتمی - مطبوعات

مقدمه:

از جمله وزارت خانه های پر مسئله و مملو از بحران در دوران خاتمی، و حتی به عنوان ماترکی برای دولت احمدی نژاد و چه بسا بعد از آن، می توان وزارت ارشاد را دانست که خاتمی خود سبقه حضور طولانی در آن داشته و انصافا چه در زمان حضور در مسند وزارت ارشاد و چه در دوران ریاست جمهوری خاتمی تحولات شگرفی را شاهد بود. چنان که در زمان حاضر نیز اگر چه به روش های مختلف اعم از حقوقی و غیر قانونی مقابل انتشار نشریات آزاد را گرفته اند، ولی آن راه و آن رسم خبرنگاری و خبر پراکنی همچنان وجود داشته و قباحت یا هراس پرسش از مسئولان بلند مرتبه نظام - البته بجز خط قرمز ضخیمی که دور تا دور رهبری را احاطه کرده است - عملا بی معنا شده، آنچنان که با تمام محدودیت ها و تهدیدهای فراوانی که برای خبرنگاران ایجاد می کنند  
هنوز هم بسیاری از مسئولین ترجیح می دهند راه خود را برای عدم مقابله با خبرنگاران دورتر کنند! و این نکته شاید دستاوردی ارزشمند باشد که متاسفانه به دلیل فروغ پر رنگ دوران طلائی مطبوعات در زمان اصلاحات نادیده گرفته می شود.

اینکه صاحبان این حرفه در هیچ دورانی - قبل و بعد از انقلاب - مرارت ها و محدودیت های این دوازده ساله را تجربه نکرده اند هیچکس در آن شکی ندارد ولی باید اعتراف کرد که هیچ دورانی نیز مطبوعات در دستیابی به مقاصد حرفه ای و تنویر افکار عمومی چنین موثر نبوده اند و از این بابت نیز اصلاح طلبی گام محکم و بی بازگشتی را به جلو برداشته است. در مقابل، برخورد با مطبوعات نیز اگرچه بسیار گسترده و بی رحمانه انجام شده است ولی باید باور کرد که در این زمینه هم روش های ایذائی و تخریبی جای خود را به روش هائی با مستمسک های قانونی داده است. بیاد آورید ماجرای نشریه فاراد را در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی که به دلیلی کاملا واهی به آتش کشیده شد. نمونه تخفیف یافته این حرکت در اوان اصلاحات در مورد روزنامه جامعه انجام شد که با تدبیر مسئولان آن روزنامه و پی گیری های بعدی عملا عقیم ماند.

از دیگر نکات مثبت باقی مانده از دوران اصلاحات، آنچنان که در مقاله زیر هم به آن اشاره شده معنا دار شدن انجمن صنفی روزنامه نگاران است که در برهه ای حساس نقشی اساسی در تحکیم موقعیت نشریات و دفاع از آنان و احقاق حقوق دست اندر کاران جراید بازی کرد و تا چندی پیش هم با تمام فشارها همچنان به فعالیت خود ادامه داده و جا دارد تا به این نهاد تماما صنفی عنایت بیشتری شود. در این میان شاید هیچ اقدامی به اندازه متوقف ماندن لایحه بررسی قانون مطبوعات که به دستور مستقیم رهبری و ابرام رئیس مجلس وقت حجت الاسلام کروبی بر تلقی "حکم حکومتی" از آن موجب آسیب پذیری بیشتر مطبوعات نشده باشد. این موضوع موجب شد تا مستمسک های احمقانه قانونی برای قلع و قمع مطبوعات به جریان بیافتد و شاکیان شناسنامه دار در مقابل دادگاه مطبوعات به ریاست سعید مرتضوی صف بکشند که قطعا بدون دریافت چراغ سبز از جانب آیت الله خامنه ای قابل اجرا نبوده است.

اینک و در دوران جدید خبر رسانی جمهوری اسلامی، سایت ها و وبلاگ های خبری و تحلیلی با آزادی بیشتر ولی برد کمتری سعی در ایفای نقشی مشابه نشریات آن دوران را دارند که اگر از حق نگذریم در حد توان خود نیز در غیاب نشریات آزاد نقش موثری را ایفا کرده اند. هر خبر و اتفاق با اهمیتی که در سطح کشور حادث می شود ساعتی بعد در یک سایت یا وبلاگ بطور کامل و با عکس و تفصیلات کافی انعکاس پیدا می کند و لحظه به لحظه بر شمار اطلاع دهندگان جوانب مختلف آن حادثه افزون می شود، تا جائی که به اعتقاد بسیاری اغلب اخبار و اطلاعات روزنامه ها به نوعی برگرفته و تخفیف یافته اخبار و اطلاعات موجود در وبلاگ های شخصی است. این نکته نیز قابل ذکر است که شاید بی همت بلند در دوران اصلاحات به منظور بستر سازی مناسب شبکه اینترنتی، اطلاع رسانی محدود کنونی هم با تمام مشکلات موجود آن اینک می توانست به شکلی بسیار ضعیف تر یا با تاخیر بیشتر انجام گیرد.

مقاله زیر که از آرشیو سایت خبری بی بی سی در مرداد سال هشتاد چهار برداشته شده است به بررسی وضعیت مطبوعات پرداخته که شاید پس از سپری شدن شور شوق دوران اصلاحات نگاهی دوباره به آن خالی از لطف نباشد.
 
مطبوعات در دوران خاتمی؛ لب خندان و چشم گريان
جمشيد برزگر
 
با پيروزی محمد خاتمی در دوم خرداد سال ۱۳۷۶، گشايش نسبی در عرصه روزنامه نگاری و اطلاع رسانی در ايران پديد آمد.
انتشار روزنامه های جديدی که با شتاب وارد حوزه های جديدی می شدند که نزديک به دو دهه از ورود به آن منع شده بودند، اگرچه از يک سو استقبال و افزايش مخاطبان و تاثيرگذاری مطبوعات را به همراه داشت، اما در عين حال، موجب بروز مخالفت ها و برخوردهايی جدی با نشريات و روزنامه نگاران نيز شد.

چنين شرايطی باعث شد که مطبوعات، در هشت سال رياست جمهوری محمد خاتمی، همواره يکی از اصلی ترين و بحث برانگيزترين موضوعات مطرح باشند و در لباس يکی از عمده ترين چالش های جمهوری اسلامی ظاهر شوند. انتشار روزنامه های متعدد و توسعه فضای مطبوعاتی، نشانه ای روشن از يک تغيير و آغاز فصلی تازه در جامعه تلقی شد. تجلی جلوه هايی از آزادی بيان، در مطبوعات راهی کوتاه تر می يافت و رسيدن به بخشی از برنامه های انتخاباتی وعده داده شده سريع تر و عملی تر به نظر می رسيد.
رشد عددی و کمی نشريات در فاصه ای کوتاه، در عين حال با تغييراتی چشمگير در نحوه انتشار روزنامه ها، از مطالب، خبرها، مقالات و گزارش ها گرفته تا توجه بيشتر به عکس، کاريکاتور و صفحه آرايی همراه بود.

در اين ميان به نظر می رسد که تاثير انتشار روزنامه های جديد و آغاز دور تازه ای از فرآيند اطلاع رسانی، تنها به داخل کشور محدود نماند و همزمان با گسترش تکنولوژی های ارتباطی و ظهور رسانه های جديد اينترنتی، دامنه تاثير گذاری خود را تا فعالان سياسی و ايرانيان خارج از کشور نيز گستراند.

اگرچه خيلی زود، سايت های خبری و تحليلی متعددی، با گرايش های سياسی گوناگون ظاهر شدند، اما اغلب اين سايت ها، بخش عمده ای از حجم خود را به انعکاس و بازتاب دوباره مطالبی اختصاص می دادند که نخستين بار در ايران منتشر شده بودند و سهم روزنامه هايی که اندک اندک به انتشار اينترنتی روی می آوردند، در اين ميان بسيار چشمگير بود.

با اين همه، به رغم دستاوردهای مثبت و تاثيرگذاری های کوتاه مدت و بلند مدت آنچه به مطبوعات دوم خردادی معروف شده، برخوردهای دستگاه قضايی تحت کنترل محافظه کاران، توقيف نشريات و احضار و بازداشت روزنامه نگاران نيز، بخشی جدايی ناپذير از کار روزنامه نگاری در هشت سال گذشته در جمهوری اسلامی بوده است.

در واقع با وجود تمايل بخشی از حاکميت که در اختيار اصلاح طلبان قرار داشت و ايجاد فضای نسبتا شکوفايی در آغاز کار، بهار مطبوعات، عمری کوتاه داشت و برخوردهای قضايی به سرعت گسترش و ادامه يافت.

موضع گيری های مخالف عليه روند مطبوعات تنها به محافظه کارانی که نهادهای قدرتمندی مانند شورای نگهبان، قوه قضاييه، صدا و سيما را در اختيار داشتند و از نفوذ بالايی در بين مراجع و نهادهای مذهبی و نيز نهادهای نظامی، انتظامی و امنيتی برخوردار بودند، محدود نشد و در مواردی موجب دخالت و موضع گيری مستقيم آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی را به دنبال داشت؛ اظهاراتی که تقريبا هربار به توقيف و تعطيلی چند نشريه انجاميد.

در هشت سال گذشته، با آنکه مجوز انتشار نشريات بسياری صادر شد، اما توقيف بيش از ۱۰۰ روزنامه، تصويری از دشواری کار در اين حوزه را به نمايش می گذارد. اغلب اين نشريات با اتهامات مشابهی نظير نشر اکاذيب به قصد تشويش اذهان عمومی، توهين به مقدسات و مسئولان نظام، اقدام عليه امنيت ملی و اتهاماتی از اين دست توقيف شدند.

با وجود اين، عده ای هم بر اين باورند که در سال های اخير، روزنامه ها به دليل آن اصلی ترين صحنه مجادلات و منازعات سياسی بوده اند که به ويژه در غياب احزاب سياسی، به ناگزير نقش آنها را ايفا کرده اند و همين امر موجب شد که پيامدهای منفی بيش از حد سياسی شدن روزنامه ها، مانع رشد ديگر ابعاد حرفه ای روزنامه نگاری شود.

در عين حال، با تداوم توقيف نشريات و يا احضار و بازداشت شماری از روزنامه نگاران، مساله تضعيف امنيت شغلی حرفه روزنامه نگاری و بيکاری صدها تن از کسانی که در رده ها و موقعيت های مختلف، در کار انتشار نشريات بوده اند، ابعاد جدی تر و پردامنه تری به خود گرفت.

مجموعه اين شرايط و از جمله افزايش شمار روزنامه نگاران و تشديد فشارها بر آنان موجب شکل گيری انجمن ها و تشکل های مختلفی مانند انجمن صنفی روزنامه نگاران ايران، انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، انجمن روزنامه نگاران زن و انجمن روزنامه نگاران مسلمان شد.

اگرچه همه اين انجمن ها، هدف اصلی فعاليت خود را دفاع از حقوق صنفی و سياسی و اجتماعی روزنامه نگاران اعلام کرده اند، اما داوری درباره نحوه شکل گيری و فعاليت اين تشکل ها گاه بر پايه های ديگری نيز استوار بوده است.

به هر صورت، مطبوعات ايران، در دورانی که به دوره اصلاحات معروف شده، با وجود همه فراز و فرودهايشان، در مراحلی مانند انتخابات مجلس ششم از تاثيرگذاری های مشخص و محسوسی برخوردار بوده اند؛ هرچند به نظر برخی، چنين مراحلی نمی تواند تاييد کننده اين موضوع باشد که تجربه هشت سال اخير، تجربه ای تازه و منحصر به فرد در تاريخ مطبوعات ايران بوده است.

در عين حال، شماری ديگر نيز با مثبت ارزيابی کردن مجموعه دستاوردهای دولت محمد خاتمی در زمينه مطبوعات، سخن از آن می گويند که پس از دوم خرداد، فصلی تازه در کتاب تاريخ مطبوعات ايران گشوده شده و بازگشت به نقطه قبل از آن ديگر ممکن نيست.
به هر روی، به نظر می رسد جامعه مطبوعاتی ايران، برخلاف هشت سال پيش که در تب و تاب دوم خرداد، رنگ و شکلی ديگر به خود گرفته و سرشار از هيجان و شور بود، اکنون و در پايان دوره رياست جمهوری محمد خاتمی، پس از تجربه دورانی سخت و پر تنش، به آرامی و با نگرانی از احتمال سخت تر شدن عمل در حوزه حرفه ای خود، به استقبال آينده می رود.

برگرفته از آرشيو سايت خبری بی بی سی

 --
http://zerodegree.persianblog.ir
http://shzerodegree.blogspot.com
http://zerodegree.wordpress.com

هیچ نظری موجود نیست: