کابینه سفارشی و نمایندگان مردم
خبر آن قدر موثق است که هیچ کس زحمت تکذیب یا حتی شبهه به آن را نیز به خود نداد. به راحتی و سادگی تمام همه از کنار آن گذشتند، حتی جناب آیت الله خامنه ای که در مظان یک اتهام واضح و مستقبم قرار گرفته است نیز تا همین الان هیچ عکس العملی نشان نداده است. کابینه ای که گمان می رفت با مشکلات فراوان و تغییر چندین وزیر تکمیل شود ناگهان با رای اعتماد به هیجده وزیر پیشنهادی پرونده دولت دهم را مختومه اعلام کرد. چیزی نگذشت که آقای باهنر بدون هیچ ملاحظه ای اعلام کرد که اگر توصیه و ارشاد رهبری نبود هفت یا هشت وزیر معرفی شده رای اعتماد نمی گرفتند. به بیان دیگر برای اولین بار در جمهوری اسلامی با پدیده هیئت وزیران سفارشی روبرو می شویم که توسط بالاترین مقام حکومت با عریانی تمام حمایت می شوند و نمایندگان مردم هم از یک عمل خلاف تبعیت محض می کنند و به روی مبارک شان هم نمی آورند که اقدام آن ها به وضوح در جهت ضایع کردن حقوق موکلان شان است! آب هم از آب تکان نمی خورد.
اگر باور کنیم که اکثریت مجلس در قبضه هواداران احمدی نژاد است و باز اگر باور کنیم سهم بزرگی از نمایندگان در شرایط فعلی موقعیت خود را به خطر نمی اندازند و تا اطلاع ثانوی در زیر پرچم حزب محترم باد سینه می زنند و منافع ملی از زمره اولویت های آن ها کلا حذف شده است، ولی باز هم نمی توانم باور کنم گروه اقلیت که در یکی دو مورد با نطق های تند و آتشین کورسوئی امید را در دل شنوندگان روشن کردند به راحتی از این مسئله گذشته باشند و موضوع قبل از فریاد نمایندگان اقلیت از زبان محمدرضا باهنر شنیده شود! این سکوت در مقابل چنین اقدام غیرقانونی ای واقعا چه توجیهی می تواند داشته باشد؟ چه انگیزه و هدفی می تواند چنین با اهمیت باشد که در مقابل قانون شکنی شخص اول حکومت در خانه قانون گذاری، سکوت کامل و حتی تابعیت محض حکمفرما شود؟
این اقدام آخر حضرت آیت الله به روشنی مشخصات حکومت را ترسیم نمود و کاملا عیان کرد که دولت دهم درست مثل حامی آن بوئی از مردمی بودن و دغدغه های مردمی نبرده است. وجود و عدم وجود مجلس هم تا به الان اثر کارسازی نداشته که بتوان به آن دل بست و به نظر می رسد تمام سخنرانی ها و مخالفت ها با اعضاء معرفی شده کابینه بیش از آن که برای دفاع از حقوق مردم باشد، جنبه های نمایشی داشته است. اینک می توان نتیجه گرفت در هیچ زمینه ای نقش و خواست مردم موثر نیست و حکومت بطور قطع عاری از جمهوریت خود شده است.
در این شرایط حضور نمایندگان اقلیت در مجلس توجیهی نداشته و جز خفت و سرشکستگی حاصلی برای آن ها نخواهد داشت. پس چه بهتر که هر چه زودتر از مجلس خارج شوند و به بنیان ریزی و تقویت نهادهای مردمی اقدام نمایند که با توجه به دستگیری های وحشیانه اخیر، جنبش سبز حق طلبی بیار نیازمند نیروهای عمل گرا و متفکر است.
اگر باور کنیم که اکثریت مجلس در قبضه هواداران احمدی نژاد است و باز اگر باور کنیم سهم بزرگی از نمایندگان در شرایط فعلی موقعیت خود را به خطر نمی اندازند و تا اطلاع ثانوی در زیر پرچم حزب محترم باد سینه می زنند و منافع ملی از زمره اولویت های آن ها کلا حذف شده است، ولی باز هم نمی توانم باور کنم گروه اقلیت که در یکی دو مورد با نطق های تند و آتشین کورسوئی امید را در دل شنوندگان روشن کردند به راحتی از این مسئله گذشته باشند و موضوع قبل از فریاد نمایندگان اقلیت از زبان محمدرضا باهنر شنیده شود! این سکوت در مقابل چنین اقدام غیرقانونی ای واقعا چه توجیهی می تواند داشته باشد؟ چه انگیزه و هدفی می تواند چنین با اهمیت باشد که در مقابل قانون شکنی شخص اول حکومت در خانه قانون گذاری، سکوت کامل و حتی تابعیت محض حکمفرما شود؟
این اقدام آخر حضرت آیت الله به روشنی مشخصات حکومت را ترسیم نمود و کاملا عیان کرد که دولت دهم درست مثل حامی آن بوئی از مردمی بودن و دغدغه های مردمی نبرده است. وجود و عدم وجود مجلس هم تا به الان اثر کارسازی نداشته که بتوان به آن دل بست و به نظر می رسد تمام سخنرانی ها و مخالفت ها با اعضاء معرفی شده کابینه بیش از آن که برای دفاع از حقوق مردم باشد، جنبه های نمایشی داشته است. اینک می توان نتیجه گرفت در هیچ زمینه ای نقش و خواست مردم موثر نیست و حکومت بطور قطع عاری از جمهوریت خود شده است.
در این شرایط حضور نمایندگان اقلیت در مجلس توجیهی نداشته و جز خفت و سرشکستگی حاصلی برای آن ها نخواهد داشت. پس چه بهتر که هر چه زودتر از مجلس خارج شوند و به بنیان ریزی و تقویت نهادهای مردمی اقدام نمایند که با توجه به دستگیری های وحشیانه اخیر، جنبش سبز حق طلبی بیار نیازمند نیروهای عمل گرا و متفکر است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر