سردار جعفري، آرامش يا طوفان؟
درباره سرلشگر محمد علي جعفري
محمد علي(عزيز) جعفري ، با محمد جعفري از اعضاي سپاه و عضو شوراي امنيت ملي که در جريان دستگيري يکي از ساختمان هاي مربوط به جمهوري اسلامي در کرکوک عراق، خضور داشت و دستگير نشد، فرق دارد. آنچه در 24 ساعت گذشته در گزارش هاي بخشي از رسانه هاي بين المللي در مورد فرمانده جديد سپاه قابل تامل است، اشتباه گرفتن اين دو نفر با يکديگر است. عزيز جعفري يا محمد علي جعفري به عنوان شخصيتي تندرو براي جنگ معرفي شده است، و تقريبا همه او را با محمد جعفري که در جريان کردستان نقش داشت، اشتباه گرفته اند. محمد علي جعفري که از طرفداران محسن رضايي است، و در دو سال گذشته در مرکز راهبردي سپاه مشغول فعاليت بوده است. عزيز جعفري تاکنون به اندازه صفوي به حوزه قدرت و سياست نزديک نشده و بيش از آنکه به عنوان نيروي سياسي عمل کند و قصد گسترش نفوذ در نهادهاي سياسي را داشته باشد، يک نيروي نظامي است.
محمد علي جعفري کيست؟
محمدعلي جعفري متولد سال 1336 در يزد است. وي تحصيلات خود تا مقطع دبيرستان را در اين شهرستان به پايان رساند. وي در سال 1356، در رشته معماري دانشگاه قبول شد و فعاليتهاي سياسي خود را نيز در همان دوران شروع كرد. عمدهترين فعاليت وي در اين دوران، تشكيل انجمن اسلامي دانشكده و راهاندازي كتابخانه اسلامي و گروه كوهنوردي در دانشكده بود. وي در جريان مبارزات مردم انقلابي تهران، همدوش مردم و دانشجويان، در تظاهرات شركت کرد و در آستانه پيروزي انقلاب نيز دستگير و به زندان افتاد. جعفري در سال 1358 به عنوان نماينده دانشكده در انجمن اسلامي دانشگاه تهران حضور داشت و در اشغال سفارت آمريکا در 13 آبان 1358 در تهران نيز فعال بود.او پس از تعطيل دانشگاه، مدتي در جريان انقلاب فرهنگي فعال بود و پس از شروع جنگ به عنوان يك بسيجي عازم جبههها شد و در سال 1360 به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد.
از دانشکده معماري تا دانشگاه جنگ
محمد علي جعفري که از سوي دوستانش به نام علي جعفري يا عزيز جعفري شناخته مي شود، از همان آغاز جنگ بطور پيوسته در جبهه و در سپاه پاسداران فعال بود، وي پس از مدتي به عنوان فرمانده قرارگاه عمليات غرب و جنوب تعيين شد و از جمله مسووليت هاي نظامي آن، فرماندهي تيپ عاشورا، فرماندهي قرارگاه قدس، فرماندهي قرارگاه نجف و معاونت عمليات سپاه سوسنگرد بود. جعفري از فرماندهان برجسته سپاه در دوران جنگ است که در مدت طولاني فرماندهي وي در قرارگاه نجف چند لشگر عملكننده را تحت مديريت خود داشت. او در اين دوران چندين بار مجروح شد. وي معاونت عمليات ستاد مشترك سپاه و جانشين نيروي زميني نيزبوده است. وي پس از اين فرمانده نيروي زميني شد و پس از وي شهيد احمد کاظمي فرماندهي نيروي زميني را عهده دار شد. وي از جمله به دليل همشهري بودن، روابط خوبي با سيد محمد خاتمي داشت و در زمان فرماندهي وي بر نيروي زميني خاتمي از اين نيرو بازديد كرد. چنان که گفته مي شود محمد علي جعفري از فرماندهان خوشنام و مقبول سپاه به شمار ميآيد و به نظر ميرسد انتصاب او به فرماندهي سپاه، دو سال پس از رياست مركز تحقيقات راهبردي سپاه، احتمال تغييرات عميقي را در اين نيروي نظامي ايجاد مي کند.
محمد نبي رودکي که مدتي جانشين صياد شيرازي و همراه محمد علي جعفري در جنگ بود، در مورد وي گفته است: "سرلشکر محمدعلي جعفري معروفي به علي جعفري در دوران جنگ بيش از يک دهه مسئوليت فرماندهي نيروي زميني سپاه را برعهده داشتند. ايشان در اين مدت جوانگرايي را در لشکرهاي زمان جنگ که اينجانب نيز در لشکر 19 فجر يکي از آنان بودم در کنار دو سرلشکر شهيد پاسدار مهدي و حميد باکري و سرلشکر شهيد پاسدار حسين خرازي و حاج ابراهيم همت اعمال کرد. پس ازدفاع مقدس شاهد جابجاييهايي در ميان فرماندهان به منظور جوانگرايي در سپاه و انتقال تجارب فرماندهان دوران دفاع مقدس به فرماندهان جوانتر توسط سردار جعفري بوديم." سرلشگر غلامعلي رشيد، از ديگر فرماندهان سپاه، در مصاحبه اي در سال 1384 گفته بود "در سال هاي آغازين جنگ ايران و عراق، اولين عملياتى كه با استفاده از اصل غافلگيرى و بدون توجه به محورهاى مشخص جنگ هاى كلاسيک در حد محدودى طراحى شد، توسط آقاي عزيز جعفرى صورت گرفته بوده است."
تحصيلات دانشگاهي
محمد علي جعفري پس از پايان جنگ براي ادامه تحصيل به دانشگاه بازگشت و به تحصيل ادامه داد و در سال 1371 موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد در رشته معماري شد. سپس به تحصيل دوره فرماندهي و ستاد در سالهاي 71 و 72 در دانشگاه جنگ سپاه گذراند و مدتي نيز در دورههاي دافوس سپاه به تدريس مشغول بود.
حضور در فرماندهي سپاه پس از جنگ
محمد علي جعفري همزمان با تحصيل به عنوان مسئول عمليات ستاد مشترك و جانشين نيروي زميني سپاه مشغول فعاليت بود و از سال 1371 مسئوليت فرماندهي نيروي زميني سپاه را به مدت 13 سال بر عهده گرفت، كه در 5 سال آخر آن، مسئوليت فرماندهي قرارگاه ثارالله تهران نيز بر عهده وي بود. در سال 1384 و همزمان با قدرت گرفتن گروه رحيم صفوي، عليرضا افشار و مصطفي ذوالقدر و کنار گذاشتن محسن رضايي و دوستانش در سپاه، محمد علي جعفري نيز از گروه رانده شد و در سال 1384 مسووليت راه اندازي مرکز راهبردي سپاه از طرف آيت الله خامنه اي به او واگذار شد. و در اين مدت او در مرکز مذکور مشغول فعاليت بوده است.
در روز هفتم شهريور 1384 سرلشگر حسن فيروزآبادي، معاونت فرهنگي و تبليغات دفاعي ستاد کل نيروهاي مسلح از اين مرکز، وي دليل وجودي اين مرکز را چنين توصيف کرد: "با توجه به نقش سپاه در پاسداري از انقلاب و اشتغال مديران عالي اين نهاد به امور جاري، وجود يك مركز براي پرداختن به مسائل راهبردي سپاه بسيار مهم و ضروري بود." فيروزآبادي گفت: "استفاده از فرماندهاني و كارشناسان عالي سپاه فارغ از مشكلات جاري و سازماني براي تدوين خطوط راهبردي ميان مدت و دراز مدت سپاه موجب خواهد شد تا اين نهاد از اقتدار و آينده نگري بيشتري برخوردار باشد." در جستجويي ميان نام ها، نام محمد علي جعفري را در دو اطلاعيه مهم سرداران سپاه مي يابيم، اطلاعيه نخست همان اطلاعيه اي است که در آن 33 نفر از فرماندهان سپاه پس از برکناري محسن رضايي و جانشيني رحيم صفوي، از تلاشهاي محسن رضايي به گونه اي مومنانه تقدير کردند و اطلاعيه دوم همان اطلاعيه اي است که 29 فرمانده سپاه پس از واقعه 18 تير عليه دولت خاتمي صادر کردند و وي را تهديد کردند که سپاه اوضاع را در کنترل خواهد گرفت. محمد علي جعفري روز دهم شهريورماه 1386 پس از محسن رضايي و رحيم صفوي، سومين فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شد.
در حکم آيت الله خامنه اي براي وي آمده است: "سردار سرتيپ پاسدار محمدعلي جعفري! باتوجه به تجارب باارزش و سابقه درخشان شما در دورانهاي گوناگون و در ردهها و مسئوليتهاي متنوع سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، جنابعالي را با اعطاي درجه سرلشگري به فرماندهي اين سازمان انقلابي و خدمتگزار منصوب ميكنم. انتظار دارم پيشرفت روزافزون و تحولآميز سپاه در همه ابعاد آن را در برنامه مديريت و فرماندهي خويش برجسته سازيد. لازم ميدانم تقدير و سپاس خود را از خدمات ارزنده سردار سرلشگر صفوي ابراز نمايم. توفيقات همه شما را از خداوند متعال مسئلت ميكنم."
سپاه پس از 11 سپتامبر
سردار جعفري در سال 1384مامور به تشكيل مركز راهبردي سپاه شد. وي شرح وظايف مركز راهبردي را اينگونه توصيف كرده بود: "مركزي براي فكر كردن با فراغت خاطر از مسئوليتهاي اجرايي و مشرف بر مسائل و ماموريتهاي سپاه از طريق بهكارگيري نيروهاي فرهيخته سپاهي كه پشتوانه بسيار ارزشمندي براي رشد و تعالي اين نهاد خواهد بود."
سردار جعفري، تاکيد دارد که "بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر سمت و سوي همه فعاليت هاي نيرو تغيير کرد و تلاش مضاعفي جهت ايجاد آمادگي رزمي صورت گرفت که اولين اقدام در اين راستا طرح ريزي نبرد نامتقارن بود که متعاقب آن رزمايش هايي در چهارچوب نبرد نامتقارن انجام گرفت." وي "بررسي و ارزيابي نکات ضعف و قوت آمريکا در حمله به افغانستان و عراق" را يکي ديگر از اقدامات انجام گرفته در نيروي زميني سپاه در دوران فرماندهي خود عنوان کرده است.
استعفا يا برکناري فرمانده پيشين؟
به سياق استعفاهاي صورت گرفته در ماه اخير به نظر مي رسد که تغييرات مقامات کشوري و لشگري بيش از آن که صورت استعفا يا کناره گيري داشته باشد، نوعي برکناري بوده است؛ همانند آن چه در مورد وزراي صنايع، وزير نفت و رئيس بانک مرکزي صورت گرفت. اصرار رحيم صفوي مبني بر اينکه از يک ماه و نيم قبل در جريان اين نقل و انتقال بوده است، اين ظن را بيشتر تائيد مي کند. حتي خود او هم در اين اظهارات نگفته است که از يک ماه و نيم قبل قصد کنار رفتن داشت، و تنها اعلام کرد که از يک ماه و نيم قبل در جريان نقل و انتقال بوده است. آيت الله خامنه اي پس از برکناري رحيم صفوي اين حکم را براي وي صادر کرد: "بسمالله الرحمن الرحيم، سردار سرلشگر پاسدار سيديحيي صفوي، به پاس 28سال خدمت صادقانه در عرصههاي گوناگون نظامي و حضور مستمر فداكارانه در جبهههاي دفاع مقدس و 10 سال فرماندهي موفق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، جنابعالي را به عنوان دستيار و مشاور عالي فرماندهي كل قوا در امور مرتبط با نيروهاي مسلح منصوب ميكنم. انتظار ميرود كه با تلاش و كوشش تمام وقت در اين مسئوليت نيز منشأ خدمات برجسته باشيد. توفيقات شما را از خداوند متعال مسئلت ميكنم."
http://zerodegree.persianblog.ir
http://shzerodegree.blogspot.com
۱ نظر:
سلام ، رهبر عزیز حضرت آیت الله خامنهای فرمودند آزادی سخن و تظاهرات برای مصر ییها و تونسیها و همچنین مردم لیبی حلال است ، فقط میخواهم بپرسم آیا این آزادی فقط برای سنی هاست یا برای شیعیان هم هست ؟ چیزی که خیلی واضح است اینکه کشتن مسلمآنانی که فقط آزادی حقیقی میخواهند دوباره مد شده ، چه در خارج و چه در مملکت خودمآن.
ارسال یک نظر