۲۹ آبان ۱۳۸۶

تحریم‌های بی‌سابقه در کل سال‌های پس از انقلاب

منبع: سايت نوروز
«محسن امین زاده» معاون وزارت امورخارجه در دولت خاتمی، در مقاله‌ای مفصل این موضوع را باز کرده که « دولت اصلاحات چگونه ریسک‌پذیری اقتصاد ایران را پایین آورد؟». این دیپلمات عالیرتبه در مقاله خود که با عنوان «دولت عقل» منتشر شده، در عین‌حال، یادآور شده که حتی قبل از تحریم‌های اخیر و به‌صرف تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه ایران، کشور و متخصصان ایرانی دچار چه صدماتی می‌شده‌اند.متن این مقاله را که در شماره روز دوشنبه 28 آبان‌ماه روزنامه «اعتماد» درج شده، در پی می‌خوانیم:

محسن امین‌زاده: هدف این مقاله بررسی تحریم‌های اقتصادی ایران طی سال‌های پس از انقلاب اسلامی و به خصوص در دوره دولت اصلاحات و توضیح درباره دو گزاره رایج در میان مسوولان کشور درباره تحریم ایران است. دو گزاره مهمی که به کرات توسط مسوولان دولتی تکرار می‌شود.

گزاره اول حکایت از آن دارد که تحریم‌های اقتصادی ایران در گذشته برای منافع ملی کشور هیچ مشکل مهمی ایجاد نکرده است، بلکه برعکس باعث شده که متخصصان ایرانی تحریک شده و دست به تلاش‌هایی بزنند که در شرایط بدون تحریم عملی نبوده است. گزاره دوم حکایت از آن دارد که تحریم اقتصادی مساله جدیدی نیست بلکه از اولین روزهای پس از انقلاب اسلامی همواره و به رغم هرسیاستی که تهران اتخاذ کرده وجود داشته و هنوز هم وجود دارد.

تلاش خواهد شد که جنبه‌های این دو گزاره شکافته شده و همچنین توضیح داده شود که چرا هر چند ایران در تمامی سال‌های پس از انقلاب گرفتار تحریم‌هایی بوده اما امروز کشور در معرض تحریم‌های پیچیده‌تری نسبت به گذشته قرار گرفته است.

سال‌های پیش در سمت معاون وزیر خارجه، در جمع مدیران شرکت‌های مرتبط با تکنولوژی اطلاعات و اطلاع‌رسانی از ناتوانی آنان برای گرفتن بازاری در جهان گلایه کردم. گفتم هند در سال 1378حدود 500 میلیون دلار صادرات نرم افزار داشت و شما گفتید که متخصصان ایرانی می‌توانند موفق‌تر هم باشند. ظرف سه سال سهم هند در بازار جهانی نرم افزار به 5 میلیارد دلار رسید، حالا به 10 میلیارد دلار رسیده و قرار است تا سال 1390 ( 2010) به سالی 50 میلیارد دلار برسد، یعنی بیش از همه صادرات نفت و گاز ایران، اما شما همچنان کاری نکرده‌اید و ایران همچنان سهمی در بازار جهانی تکنولوژی ارتباطات و نرم‌افزار ندارد. یکی از مدیران حاضر با تلخی پاسخ داد که مقصر سیاست خارجی است. شما در این دولت کارهای بزرگی کرده‌اید و موفق شده‌اید بسیاری از راه ها را به روی اقتصاد و توسعه ایران بازکنید اما همچنان درهای مهمی بسته مانده است. چرا باقی این راه را نمی‌روید؟ چرا مشکلات کشور با امریکا را کم نمی‌کنید تا تحریم‌های امریکا کاهش یابد. شما اندکی دیگر از این موانع را برطرف کنید تا ما نشان دهیم که در این زمینه چقدر تواناتر هستیم.

شما تحریم‌های امریکا را کاهش دهید، ما با کمک متخصصان ایرانی و ایرانی های متخصص در کشورهای دیگر باقی راه را می‌رویم و بخش مهمی از بازار جهان و از جمله امریکا را می‌گیریم و به پیشرفت‌های مهمی می‌رسیم. به او گفتم عملاً ما توانسته‌ایم با تدبیرهای سیاسی نقش تحریم‌های امریکا را خنثی کنیم. حداقل برای کار اقتصادی با کشورهای دیگر برخلاف گذشته هیچ مانع مهمی وجود ندارد. او گفت اشتباه می‌کنید. در تکنولوژی‌های پیشرفته و به خصوص در تکنولوژی ارتباطات که امریکا حرف اول را می‌زند و امکان ردیابی و کنترل فعالیت دیگران برای امریکا وجود دارد، تاثیر تحریم‌ها شدید است. او گفت ما متخصصان ایرانی این حوزه عملاً برای صدور خدمات کامپیوتری تلاش می‌کنیم اما زندگی ما در بیرون ایران بسیار سخت و تحقیرآمیز است. ما مثل کارگران غیرقانونی عملاً به صورت پنهان کار و زندگی می‌کنیم. به قیمت‌هایی گاه کمتر از یک سوم چینی‌ها و هندی‌ها خدماتی بهتر از آنان را می‌فروشیم، اما مجبوریم کارمان را به نام یک عده بیکاره در کشورهای عربی خلیج فارس و مالزی و جاهای مشابه بفروشیم که سود اصلی را می‌برند. نه تنها نمی‌توانیم تبلیغ کنیم و نام ایرانی را به شهرت جهانی برسانیم بلکه نام و ملیت خودمان را پناه کنیم. تازه هر روز هم دعا می‌کنیم که همین وضع باقی بماند و کسی نفهمد که این کارهای بزرگ را ما ایرانی‌ها انجام می‌دهیم چون در این صورت همین راه سخت زندگی ما هم سد خواهد شد. جز این تنها راه دیگر ما مهاجرت از ایران است که آن را نمی‌پسندیم.

او اضافه کرد که البته تنها نتیجه تحریم این نیست که متخصصان این صنعت قادر نیستند کالای خود را در بازارهای جهان خوب بفروشند و به درآمد متناسب برسند و در نتیجه کارهایشان را توسعه بیشتر بدهند، بلکه واقعیت این است که متقابلاً محدودیت‌های تحریم مانع دسترسی متخصصان ایرانی به بسیاری از پیشرفت‌های علمی و صنعتی با درجه اهمیت بالاتر می‌شود. این وضع باعث می‌شود متخصصان ایرانی که از هندی‌ها و چینی‌ها تواناترند در حوزه محدودی درجا بزنند و به حوزه‌های درجه یک راه پیدا نکنند.

در پاسخ اظهار امیدواری کردم با کارهای موفقی که در این دوره انجام شده همه درک کرده باشند که می‌توان ضمن حفظ اصول و ارزش‌ها، منافع ملی خیلی بیشتری با اعتماد سازی با دیگر کشورهای جهان برای کشورمان تامین کرد و حتی خیلی وقت ها کشورهای قدرتمند را به انعطاف و سازگاری با منافع ملی کشور واداشت. هرچند هرگز سخنان او فراموش نشد اما کار بیشتری نیز برای حل این مشکل تا پایان دوره ممکن نشد.

گفته‌های او به روشنی نشان می‌داد که تحریم‌های دیگران علیه ایران تا چه حد روزنه‌های مشکل آفرین پیدا و پنهان دارد و چگونه هرچه ایران به سمت قله‌های توسعه و پیشرفت گام‌های بلندتری برمی‌دارد، ضرورت حل مشکلاتش با جهان افزایش بیشتری می‌یابد.

پیشرفت‌های کنونی علمی و صنعتی کشور مدیون اعتمادسازی با جهان
پیشرفت‌های ایران در حد تکنولوژی‌های حساس کنونی که البته فاصله زیادی با تکنولوژی‌های روزآمد و پیشرفته در جهان صنعتی دارد، تنها به قیمت اعتمادسازی های نسبی دولت آقای خاتمی و در فضای گسترش همکاری‌های جهانی محقق شده است. ساده‌لوحانه است اگر تصور شود که متخصصان و دانشمندان ایرانی در شرایط تحریم عزم شان جزم‌تر شده و ناگهان تصمیم گرفته‌اند که همه چیز را دوباره در کشور اختراع و تولید کنند و این عزم جزم به طرز معجزه‌آسایی به پیشرفت‌های صنایع هسته‌ای و نظامی و صنایع دیگر منجر شده است.

تمامی پیشرفت‌های نسبی ایران حتی در حوزه‌هایی که از سوی امریکا تحریم بوده صرفاً به دلیل موفقیت ایران در کاهش حساسیت ها نسبت به ایران و نسبت به پیشرفت‌های ایران در سطح جهان در دوره دولت آقای خاتمی بوده است.

در این دوره کشور توانست با خنثی کردن تحریم‌هایی که از قبل اعمال شده بود تا حد زیادی موانع دسترسی متخصصان کشور را به علوم و ابزارهای پیشرفته در بازارهای رسمی و غیررسمی کاهش دهد. پیش از این به خاطر فضای تند علیه ایران نه تنها ایران در معرض تحریم‌های بیشتر بود بلکه پیشرفت‌های علمی و صنعتی به دلیل عدم امکان دسترسی به نیازهای اولیه آن پیشرفت ها ناممکن به نظر می رسید. (در این مورد به خصوص در زمینه هسته‌ای قبلاً به تفصیل نوشته ام و در فرصت‌های بعدی نیز بیشتر خواهم نوشت.)

سیاست خارجی ماجراجو و تحریم‌های بی‌نظیر اقتصادی در نتیجه آن
هرچند از فردای روز انقلاب اسلامی، موانعی مانند عدم همکاری‌های گذشته با ایران در زمینه‌های صنعتی و دفاعی شکل گرفت و مشکلات بزرگی مانند جنگ تحمیلی نیز در قیاس باعظمت انقلاب اسلامی دور از انتظار نبود؛ اما ایران هرگز پس از انقلاب اسلامی، به اندازه امروز در معرض موانع بی‌شمار تحریمی قرار نگرفته است و آنچه امروز به عنوان تحریم‌های تهدید کننده منافع ملی و توسعه ایران مطرح می‌شود پدیده بی‌سابقه‌ای است که در اینجا برای روشن شدن موضوع، ویژگی های تحریم کنونی، تفاوت‌های آن با دو دوره شاخص دیگر تحریم‌ها علیه ایران، علل بروز تحریم‌ها و نتایج تحریم‌ها در این سه دوره مرور می‌شود.

دوره اول تحریم‌های اقتصادی ایران پس از انقلاب اسلامی؛ مداوم ولی کم‌اثر
پس از انقلاب اسلامی ایران امریکا و متحدان امریکا بعضی همکاری‌های اقتصادی مهم همچنین فروش تسلیحات به ایران را متوقف کردند. جالب آنکه توقف بسیاری از این همکاری‌ها ازجمله توقف خرید تسلیحات امریکایی ابتدا به ابتکار رهبران انقلابی ایران از جمله دولت موقت آغاز شد. جنگ تحمیلی عراق نیز بخش‌های زیادی از همکاری‌های اقتصادی زیربنایی کشورهای دیگر در ایران را به دلیل عدم امنیت متوقف کرد.

در سال‌های جنگ برای اولین بار ایران با عدم فروش لوازم یدکی و سلاح های امریکایی مواجه شد اما در عین حال توانست از طرق غیر رسمی بخش قابل توجهی از نیازهای خود را تامین کند و بخشی از نیازهای خود را نیز با کمک متخصصان ایرانی کپی‌برداری و تولید کند.

هرچند ایران در زمینه تولیدهای دفاعی به موفقیت زیادی دست یافت و به خصوص در طول جنگ توانست بخشی از نیازهای خود را تامین کند اما به هر حال این تحریم‌ها باعث شد که روند پیشرفت علمی و صنعتی ایران بسیار کند شود و در زمینه‌هایی مانند توسعه صنعت نفت و گاز و پتروشیمی یا ساخت نیروگاه هسته‌ای فعالیت‌ها کاملاً متوقف شود.

اشغال سفارت امریکا در تهران نیز در بروز تحریم‌ها بی‌تاثیر نبود اما عملاً با پایان گرفتن بحران گروگانگیری روند ارتباطات اقتصادی امریکا با ایران تقریباً به سمت عادی شدن رفت و اقدامات دولت ریگان از جمله مذاکرات پنهان مک فارلین با ایران، خرید نفت از سوی امریکا از ایران و فعال شدن بخش‌هایی از ارتباطات اقتصادی دیگر میان ایران و امریکا حکایت از آن داشت که امریکا بعد از بحران گروگانگیری نه تنها درصدد تشدید بحران نیست، بلکه چنین واکنش تندی از سوی ایرانی‌های انقلابی را قابل توجیه و قابل هضم تلقی کرده است.

دوران جنگ تحمیلی باعث توقف سرمایه گذاری‌ها و همکاری‌های اقتصادی گسترده با ایران بود. به‌خصوص که تمامی کشورها از جمله اتحاد شوروی به طور کامل با عراق و علیه ایران همکاری می‌کردند. با پایان گرفتن جنگ تحمیلی شرایط رو به بهبود نهاد و سیاست‌های جدید دولت ایران زمینه‌های بهبود رابطه با کشورهای خارجی را فراهم‌تر کرد. در چنین وضعیتی امکان کار با جامعه بین‌الملل در همه زمینه‌ها به جز حوزه‌های حساس نظامی و صنعتی فراهم شده بود، اما در همین زمان در صحنه اقتصاد نیاز ایران به ارتباط بیشتر با جامعه جهانی نیز محسوس‌تر از قبل شده بود.

بعضی از اقدامات اولیه ایران برای تغییر روند روابط اقتصادی با جهان از دوره پس از جنگ آغاز شد. تحریم‌های امریکا و اروپای غربی در مورد صنایع نظامی و تکنولوژی‌های برتر تقریباً در تمام سال‌های پس از انقلاب اسلامی تاکنون ادامه داشته است.

ایران در این ایام توانسته بخشی از نیازهای خود را از کشورهای دیگر به عنوان تکنولوژی دست دوم تامین کند؛ نوع شرقی بخشی از تکنولوژی‌ها را از کشورهای چین و شوروی بخرد و بخشی را نیز با مهندسی معکوس خود تولید کند. این تحریم‌ها به طور اصولی تاثیرات محدودی بر توسعه و پیشرفت متعارف ایران داشته است اما هزینه‌های دفاعی و صنایع دفاعی ایران را افزایش داده است.

دوره شاخص دوم تحریم‌های اقتصادی ایران؛ خطرناک ولی کوتاه‌مدت
دومین دوره شاخص تحریم‌های امریکا علیه ایران متعلق به دوره اول ریاست جمهوری کلینتون است. این دوره آغاز فراغت امریکاییان از تحولات پس از جنگ سرد است و در استراتژی جدید برخورد و مهار ایران، با مطرح شدن مباحثی مانند اتهام کمک به عوامل انفجار مرکز امریکاییان در عربستان سعودی و همچنین اتهامات دیگر اقامه شده علیه ایران در زمینه تروریسم، امریکا تصمیم به تحریم توسعه صنایع نفتی ایران گرفت.

چنین تصمیمی در نوع خود جدید بود و برای اولین بار تاثیر آن از قلمروی قضایی امریکا خارج شده و با تصویب مجازات کشورهای دیگری که تمایل به همکاری با ایران داشتند به کشورهای دیگر تعمیم پیدا می‌کرد. این شیوه تحریم مورد موافقت کمپانی‌های امریکایی نیز بود زیرا امکان جانشین شدن کمپانی‌های کشورهای دیگر با کمپانی‌های امریکایی در صنعت نفت و گاز ایران را برای مدتی از بین می‌برد.

تحریم اعلام شده از سوی امریکا به سرعت به یک معضل بزرگ برای ایران بدل شد. روند اندکی امیدبخش بهبود روابط اقتصادی ایران با سایر کشورها، با این مصوبه کنگره امریکا متوقف شد و عملاً هزینه‌های هر نوع همکاری اقتصادی با ایران برای همه کشورها بسیار بالا رفت. آثار این تحریم‌ها به حوزه نفت و گاز ایران محدود نشد و تقریباً تمامی حوزه‌های اقتصادی را تحت تاثیر خود قرار داد. هرچند در این دوره هیچ بانکی تحریم نشده بود اما اعطای اعتبار به ایران بسیار مشکل بود و شرکت‌های بیمه از هر نوع همکاری برای کار اقتصادی در ایران خودداری می‌کردند.

هنگامی که دولت آقای خاتمی شروع به کار کرد، نه تنها این تحریم‌ها باعث فاصله گرفتن همه کشورها از همکاری اقتصادی با ایران شده بود بلکه باعث بالا رفتن نرخ ریسک همکاری اقتصادی با ایران شده بود. ایران در دسته‌بندی هفت‌گانه کشورهای صنعتی برای ریسک کار اقتصادی با سایر کشورها در دسته ششم قرار گرفته بود و زمزمه جابه جایی در جدول و رفتن به گروه 7 یعنی بدترین وضعیت جهانی نیز مطرح بود.

جذب سرمایه گذاری از خارج از کشور در حد یک آرزو بود و بانک مرکزی به دست آوردن اعتبار مناسبی در حد 200 میلیون دلار را نیز در حد معجزه تلقی می‌کرد. واکنش‌های ناشی از تصمیمات امریکا می‌رفت که اقتصاد ایران را فلج کند.

تحریم‌های ایران در این دوره به اوج خود رسید اما در بحرانی‌ترین شرایط دیری نپایید و با پیروزی خاتمی در سال 1376 به سرعت در مسیر عکس قرار گرفت و به زودی برخلاف این وضع خطرناک، مطلوب‌ترین شرایط بعد از انقلاب اسلامی برای توسعه ایران فراهم شد. دولت آقای خاتمی موفق شد با کمک کشورهای دیگر تحریم اقتصادی تحمیل شده از سوی امریکا را خنثی کند.

این تدبیر که با مشارکت فعال کشورهای اروپایی به نتیجه رسیده بود موفقیت بزرگی برای ایران در برابر امریکا محسوب می‌شد. ایران اولین قرارداد خود علیه این تحریم را با توتال فرانسه، پتروناس مالزی و گازپروم روسیه، برای اجرای دو فاز مهم استخراج گاز منطقه پارس جنوبی به امضا رساند و با عملیاتی شدن این قرارداد مرحله اول توسعه بزرگ ترین مجتمع صنعتی ایران در عسلویه آغاز شد و ظرف مدت 7سال بیابان‌های خالی منطقه ناشناخته عسلویه با بیش از 30 میلیارد دلار اعتبارات خارجی و همکاری بهترین شرکت‌های جهان به یکی از بزرگترین مناطق صنعتی ساحلی خلیج فارس بدل شد و تقریباً همه شرکت‌های مهم نفتی و گازی غیرامریکایی دنیا سهمی در توسعه این منطقه مهم اقتصادی گازی جهان به دست آوردند.

مرحله بعدی این تلاش سرمایه گذاری‌های خارجی در صنایع پتروشیمی ایران بود که آرزوی دیرینه توسعه این صنعت در ایران را تا حد چشمگیری محقق ساخت. ایران با کشیدن خط لوله سراسری گاز برای صنایع پتروشیمی فرصت توسعه این صنعت را محدود به عسلویه و جنوب کشور نکرد و کلید مراحل آغازین چندین مجموعه پتروشیمی را در تمامی نقاط غرب کشور با هم زد. متقاضیان خارجی سرمایه گذاری در این پروژه‌ها مشتاقانه به ایران روی آوردند و تنها با اوضاع جدید ایران از آن دل کندند. بسیاری هنوز هم به سرمایه گذاری در این پروژه‌های سودآور در شرایط بهتری در آینده امید دارند.

با روی کار آمدن دولت بوش و شرایط پس از یازده سپتامبر نه تنها فشار به توسعه ایران افزایش نیافت، بلکه بهبود چهره بین‌المللی ایران در فضای پس از یازده سپتامبر باعث شد کشورهای بیشتری به کار اقتصادی با ایران روی بیاورند.

در یک فرآیند مشکل، رهبران محتاط ژاپنی هم موفق شدند موافقت ضمنی امریکایی‌ها را جلب کرده و وارد سرمایه‌گذاری در پروژه عظیم توسعه منطقه نفتی آزادگان شوند. آنان که به دلیل نیاز به نفت و علاقه به کار با ایران کشور ما را شریک استراتژیک خود می‌خواندند اعلام کردند که مصمم هستند با ایران همکاری کنند و برای اثبات حسن نیت خود همزمان با انعقاد قرارداد منطقه نفتی آزادگان، اولین وام نقدی غیرمشروط بعد از انقلاب اسلامی را به ایران به مبلغ 3 میلیارد دلار پرداخت کردند. طی سال‌های بعد این مبلغ عملاً تا 7 میلیارد دلار افزایش یافت.

ژاپنی‌ها ظاهراً به امریکایی‌ها قول داده بودند که وقتی کارشان را در ایران عملیاتی خواهند کرد که مطمئن شوند ایران مجدداً به سمت روابط بحرانی با جامعه جهانی نخواهد رفت. ژاپنی‌ها که خود نیز یک بار به خاطر بحران ناشی از جنگ ایران و عراق پروژه بزرگ پتروشیمی امام خمینی را رها کرده و با دادن خسارت از ایران رفته بودند، مصمم بودند که این بار ریسک نکنند. آنان تا سال گذشته هم گفت وگوهای خود را ادامه دادند اما نهایتاً سال گذشته رسماً از پروژه آزادگان خارج شدند و سرنوشت این پروژه مهم را مبهم گذاشتند.

اما تجربه قرارداد با ژاپنی‌ها در همان سال انعقاد قرارداد، باعث شد که متقاضیان سرمایه گذاری در حوزه‌های نفتی ایران یعنی همان حوزه مورد تحریم امریکا، متعدد شوند و بعد از این تحول برای اولین و آخرین دوره پس از انقلاب اسلامی تاکنون، وزارت نفت ایران نه تنها به دنبال یافتن سرمایه‌گذار برای پروژه‌های نفتی نمی‌رفت بلکه برای مذاکره شرایط تعیین کرده و گفت‌وگوی جدی خود را با شرکت‌های خارجی منوط به دریافت بهترین و بیشترین امتیاز های اولیه می‌کرد.

شرکت‌های امریکایی که تصور می کردند فرصت‌های اقتصادی خود در ایران را از دست داده‌اند مکرراً به دولت امریکا فشار می‌آوردند و تلاش می‌کردند که حداقل موافقت ضمنی دولت امریکا برای کار با ایران در آینده را به دست آورند و براساس آن توافقی ضمنی با ایران امضا کنند. آنان تصور می‌کردند که به زودی تمامی مشکلات ایران حل خواهد شد و آنها باید جای پایی در ایران داشته باشند.

تلاش‌های شرکت‌هایی مانند هالیبرتون، شل، شورون و غیره برای توافق مستقیم یا غیرمستقیم با ایران برای پروژه‌های بزرگ نفتی از جمله این موارد بود. بانک‌های اروپایی و آسیایی و شرکت‌های بیمه بزرگ بین‌المللی کلیه موانع کار با ایران را به کناری نهاده و عملاً برای اعطای اعتبار به ایران وارد رقابت شدند. چنین رقابتی هزینه سرمایه را برای ایران به حداقل ممکن رساند.

با کاهش ریسک کار اقتصادی در ایران، ایران از گروه بسیار پرریسک 6 در دسته‌بندی هفتگانه کشورهای صنعتی، به گروه متوسط و مناسب 4 ارتقا پیدا کرده و زمزمه ارتقای رتبه ایران به گروه مطلوب 3 نیز مطرح شد. برای اهل اقتصاد از باورنکردنی بودن دریافت 200 میلیون دلار اعتبار در سال 1376 تنها خاطره طنز اما تلخی باقی مانده بود و آنان اعلام می‌کردند که ایران هیچ مشکلی با بازار سرمایه جهانی ندارد و اصلاً نیازی به جست‌وجو برای یافتن فرصت اعتبارات ارزی وجود ندارد. بازارهای سرمایه خود برای ارائه پیشنهادهای بهتر مراجعه می‌کنند.

شرکت ملی نفت و شرکت‌های وابسته به آن و تدریجاً سایر شرکت‌های دولتی بزرگ برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی توانستند بدون ضمانت دولت و بانک مرکزی ایران متکی به اعتبارات و تولیدات خود برای پروژه‌هایشان وام بگیرند. این وضع نشان اقتدار اقتصاد کشور بود.

تولیدات ایران در زمینه صنایع مختلف بسیار گسترش یافت. صنایع اتومبیل‌سازی و سایر صنایع بزرگ ایران به رکوردهای جدیدی از تولید و صادرات دست یافتند. رقابت برای مشارکت در صنایع ایران میان کشورهای اروپایی و آسیایی شکل گرفته بود. اخیراً زمزمه‌هایی از خروج شرکای سنتی صنایع بزرگ اتومبیل‌سازی ایران نیز به گوش می‌رسد.

تولید انرژی برق در ایران با سرعتی شگرف توسعه یافت و از کمتر از 20 هزار مگاوات به بیش از 35هزار مگاوات رسید و ایران در روند کارش به خاطر ساخت مشترک نیروگاه و پالایشگاه با شرکت‌های خارجی و فعال شدن پیمانکاری‌های عمومی به مهمترین سازنده نیروگاه و پالایشگاه در منطقه بدل شد؛ سازندگانی که حالا قادر به پیشنهاد شریک فاینانس‌کننده پروژه‌هایش نیز بودند.

ایران با به دست آوردن نیازهای صنعت هسته‌ای از بازارهای جهانی بدون اینکه حساسیتی ایجاد شود و تحریمی در کار باشد، به یک کشور دارای توان هسته‌ای صلح آمیز بدل شد. امریکا تنها برای جلوگیری از همکاری چین با ایران در سال 1376 هزینه بسیار گزافی پرداخت کرد اما با وجود اصرار دائمی بر مشکوک بودن اقدامات هسته‌ای ایران، هرگز قادر نشد تحریم علیه ایران را حتی در زمینه هسته‌ای به پیش برد و نتوانست کشورهای دیگر را برای تحریم ایران قانع کند. ایران توانست پروژه اصفهان را بدون کمک چین عملی کند و پروژه‌های بزرگ دیگری را نیز با تلاش متخصصان داخلی تا مرحله تکمیل چرخه سوخت به اجرا گذارد. تا پایان کار دولت آقای خاتمی هیچ تحریم جدیدی به ایران به خاطر توسعه هسته‌ای حتی از سوی امریکا تحمیل نشد و نشانه های خیلی بیشتری از نتایج آزاد شدن اقتصاد و صنایع ایران از بند عمده تحریم های علیه ایران در دوره اصلاحات که در این مقاله نم‌ گنجد و بیش از من باید اهل اقتصاد و صنعت درباره‌اش بنویسند و سخن بگویند.

تنها مساله باقیمانده در این دوره سرمایه گذاری های بزرگ درازمدت‌تر در ایران بود. هنوز سرمایه گذاران بزرگ حوزه‌های غیرنفتی ابهامات زیادی نسبت به قابل اعتماد بودن تداوم امنیت در بازار ایران داشتند و لذا با احتیاط بیشتری وارد حوزه‌های دیگر می شدند. آنان منتظر ماندند که دولت بعد از دولت اصلاحات را تجربه کنند.



--
http://zerodegree.persianblog.ir
http://shzerodegree.blogspot.com
http://zerodegree.wordpress.com

هیچ نظری موجود نیست: