!روز ناخوش دیکتاتور
نمایش امروز بر همه ثابت کرد که این جنبش حق طلبی به آخر خط نرسیده است، و این خبری بس ناگوار برای دیکتاتور کوتوله ما بود. او هم فهمید که هیچ چیز تمام نشده و اگر قرار است بماند باید تمام چهار سال آینده را با وحشت و کابوس اعتراض و تظاهرات بگذراند. او و حامی آیت الله اش که باورش شده بود می تواند هر حرفی را به کرسی بنشاند و آب از آب تکان نخورد، از این به بعد روزهای خوشی را سپری نخواهند کرد و به نظر می رسد راه برگشتی هم برایشان نیست...
نمایش امروز نشان داد که این جنبش حق طلبی سردی و خاموشی ندارد و تعداد حاضرین بخوبی به همه نشان داد که از هر چیز می توان گذشت بجز حق تعیین سرنوشت. امرو همه دیدند که می شود تمام شهر را ملتهب دید و اگر با دقت بیشتر و روش مناسب تری اقدام می شد شاید می توانست نمودی به مراتب بیشتر پیدا کند.
از همان روزهای قبل می شد حدس زد که تمام مسیرهای منتهی به اهداف اصلی توسط انواع نیروهای سرکوب بسته خواهد شد و این تجربه چند مرتبه در روزهای مختلف تکرار شده بود، بنابراین نباید اصراری به رسیدن به میدان انقلاب یا کوی دانشگاه از خودمان نشان می دادیم. همین قدر کافی بود که به تظاهرات آرام خود در تمام خیابان های منتهی به این مراکز ادامه می دادیم، حتی در مسیر برعکس! ولی مهم تر این بود که با هم باشیم و نگذاریم که از هم متفرقمان کنند. ما که قرار نبود شعاری بدهیم، ما که قرار نبود تحصنی انجام دهیم، ما که هیچوقت قرار نیست آشوب و تخریبی بکنیم، پس چرا در کنار هم راه نرویم و یکدست نباشیم؟ چیزی که در میدان ولیعصر تا حدودی بصورت ناخود آگاه اتفاق اقتاد و جمعیت حدود هزار نفری خیابان ولیعصر و میدان را پر کرد. دقیقا مشابه جمعیت چند صد نفری که در بلوار کشاورز نزدیک پارک لاله جمع شدند و جمعیتی را ساختند که دیگر نمی شد بسادگی متفرق کرد.
گستردگی فعالیت های مردمی و پیش بینی ناپذیری رفتار آنها خصوصیاتی هستند که مهار پذیر نیست! این ها نکاتی هستند که اگر به آن ها بهای بیشتری داده شود بسادگی می توانند کنترل را از دست سیستم سرکوب خارج کنند و آن وقت این حرکت مردمی است که می تواند ابتکار عمل را بدست بگیرد. خیابان های اطراف مراکز تجمع نقاطی بی خطر هستند که می توانند به عنوان محل هائی مناسب برای تظاهرات با زمان محدود انتخاب شوند و تمرکز نیروهای سرکوب را بهم بزنند. آنها با رسیدن خبر چنین اقداماتی ناچارند نیروهائی را از نزدیک ترین مناطق اعزام کنند که خود منجر به کاهش تمرکز آنها در مناطق مرکزی می شود. این کار احتمال وقوع خطر را در مراکز تجمع مثل میدان انقلاب یا کارگر کاهش می دهد. همچنین استفاده مناسب از همکاری عابرین و افرادی که به قصد تظاهرات به منطقه نیامده اند نیز می تواند بسیار سودمند باشد. بوق زدن های مداوم ماشین ها که امروز بخوبی انجام شد و حتی بستن ناگهانی بعضی از مسیرهای دسترسی به مناطق تظاهرات از جمله کمک هائی است که بسیاری براحتی انجام می دهند که اگر بدرستی هدایت شوند ارزش خود را چند برابر نشان خواهند داد. فراموش نکنیم که نباید از همه توقع شرکت فعال در تظاهرات را داشت، ولی چه بسا مسئولیت انجام کار جانبی به مراتب مفید تری را براحتی بپذیرند.
استفاده صحیح از ابزارهای طبیعی موجود (گستردگی فعالیت، پیش بینی ناپذیری و استفاده از ظرفیت افراد متفرقه) می تواند ضریب موفقیت را در چنین فعالیت هائی افزایش دهد و روحیه ناامیدی را از افراد شرکت کننده بگیرد. نکته ای که همین حرکت اعتراضی ناقص هم توانست موفقیت نسبی بدست آورد.
امشب صدای الله اکبرهای شبانه هم نشان از موفقیت می داد، فریادهائی پر حجم و قدرتمند که نشان از امید می داد. این ها همه از برکات خودباوری بدست آمده در اعتراض امروز بود. این فریادها نشان از یک نمره قبولی دارند، نمره قبولی که برای تظاهرات امروز توسط حاضرین در آن به آن داده شده است. حیف است که این امتیازهای ارزشمند را به بی تدبیری خودمان از دست بدهیم، باید تلاش کنیم تا این رودهای خروشان را گرد هم آوریم و از آن سیل خروشانی بسازیم که نه از دیکتاتور نشانی بماند و نه از دیکتاتوری نشان!
نمایش امروز نشان داد که این جنبش حق طلبی سردی و خاموشی ندارد و تعداد حاضرین بخوبی به همه نشان داد که از هر چیز می توان گذشت بجز حق تعیین سرنوشت. امرو همه دیدند که می شود تمام شهر را ملتهب دید و اگر با دقت بیشتر و روش مناسب تری اقدام می شد شاید می توانست نمودی به مراتب بیشتر پیدا کند.
از همان روزهای قبل می شد حدس زد که تمام مسیرهای منتهی به اهداف اصلی توسط انواع نیروهای سرکوب بسته خواهد شد و این تجربه چند مرتبه در روزهای مختلف تکرار شده بود، بنابراین نباید اصراری به رسیدن به میدان انقلاب یا کوی دانشگاه از خودمان نشان می دادیم. همین قدر کافی بود که به تظاهرات آرام خود در تمام خیابان های منتهی به این مراکز ادامه می دادیم، حتی در مسیر برعکس! ولی مهم تر این بود که با هم باشیم و نگذاریم که از هم متفرقمان کنند. ما که قرار نبود شعاری بدهیم، ما که قرار نبود تحصنی انجام دهیم، ما که هیچوقت قرار نیست آشوب و تخریبی بکنیم، پس چرا در کنار هم راه نرویم و یکدست نباشیم؟ چیزی که در میدان ولیعصر تا حدودی بصورت ناخود آگاه اتفاق اقتاد و جمعیت حدود هزار نفری خیابان ولیعصر و میدان را پر کرد. دقیقا مشابه جمعیت چند صد نفری که در بلوار کشاورز نزدیک پارک لاله جمع شدند و جمعیتی را ساختند که دیگر نمی شد بسادگی متفرق کرد.
گستردگی فعالیت های مردمی و پیش بینی ناپذیری رفتار آنها خصوصیاتی هستند که مهار پذیر نیست! این ها نکاتی هستند که اگر به آن ها بهای بیشتری داده شود بسادگی می توانند کنترل را از دست سیستم سرکوب خارج کنند و آن وقت این حرکت مردمی است که می تواند ابتکار عمل را بدست بگیرد. خیابان های اطراف مراکز تجمع نقاطی بی خطر هستند که می توانند به عنوان محل هائی مناسب برای تظاهرات با زمان محدود انتخاب شوند و تمرکز نیروهای سرکوب را بهم بزنند. آنها با رسیدن خبر چنین اقداماتی ناچارند نیروهائی را از نزدیک ترین مناطق اعزام کنند که خود منجر به کاهش تمرکز آنها در مناطق مرکزی می شود. این کار احتمال وقوع خطر را در مراکز تجمع مثل میدان انقلاب یا کارگر کاهش می دهد. همچنین استفاده مناسب از همکاری عابرین و افرادی که به قصد تظاهرات به منطقه نیامده اند نیز می تواند بسیار سودمند باشد. بوق زدن های مداوم ماشین ها که امروز بخوبی انجام شد و حتی بستن ناگهانی بعضی از مسیرهای دسترسی به مناطق تظاهرات از جمله کمک هائی است که بسیاری براحتی انجام می دهند که اگر بدرستی هدایت شوند ارزش خود را چند برابر نشان خواهند داد. فراموش نکنیم که نباید از همه توقع شرکت فعال در تظاهرات را داشت، ولی چه بسا مسئولیت انجام کار جانبی به مراتب مفید تری را براحتی بپذیرند.
استفاده صحیح از ابزارهای طبیعی موجود (گستردگی فعالیت، پیش بینی ناپذیری و استفاده از ظرفیت افراد متفرقه) می تواند ضریب موفقیت را در چنین فعالیت هائی افزایش دهد و روحیه ناامیدی را از افراد شرکت کننده بگیرد. نکته ای که همین حرکت اعتراضی ناقص هم توانست موفقیت نسبی بدست آورد.
امشب صدای الله اکبرهای شبانه هم نشان از موفقیت می داد، فریادهائی پر حجم و قدرتمند که نشان از امید می داد. این ها همه از برکات خودباوری بدست آمده در اعتراض امروز بود. این فریادها نشان از یک نمره قبولی دارند، نمره قبولی که برای تظاهرات امروز توسط حاضرین در آن به آن داده شده است. حیف است که این امتیازهای ارزشمند را به بی تدبیری خودمان از دست بدهیم، باید تلاش کنیم تا این رودهای خروشان را گرد هم آوریم و از آن سیل خروشانی بسازیم که نه از دیکتاتور نشانی بماند و نه از دیکتاتوری نشان!
۱ نظر:
فکر کنم بچه های تهران باید از خلاقیت خودشان برای ادامه راه استفاده کنند.
در ضمن فکر کنم اطلاع رسانی همگانی کمی دست وپای انها را بسته و باید محله ای کار کنم.
در ضمن من یه پیشنهاد داشتم:
مردم ما باید بیشتر به هم نزدیک شوند وصمیمت انها و روابط انها بیشتر بشه ونیازشون را به دولت کم کنن
مثلا به هم پول قرض بدن(تا کسی برای وام به بانکهای دولت مراجعه نکنه)
صاحب خانه ها با مستاجرها اسان بگیرند.مردم به موفقیتهای هم حسادت نکند و همدیگر را در زندگی رومزمره یاری کنند.در دعواها مراجعه به دادگاه را کم کنندوبین خودشون حل کنند.میدونید که این نگاه کاسبکارانه چند سال گذشته حتی به شهرهای کوچک هم سرایت کرده .امیدوارم بچه های وبلاگها این را بتوانن گسترش بدهند چون اینروزهامراجعه به وب زیاد شده
موفق باشید
ارسال یک نظر