۴ تیر ۱۳۹۰

به نهنگ ها نگاه کن - درد شرمندگی

آخ اگر این تاول های گر گرفته از آفتاب داغ بترکد …

حال که شش زندانی دیگر از رجایی شهر کرج اعلام اعتصاب کرده اند به حمایت از اعتصاب کنندگان در اوین، حالا که کوهیار گودرزی هم از طرف دیگر اعلام اعتصاب غذا به همبستگی با زندانیان اعتصابی در اوین کرده، حالا که در تبریز و دانشگاههای تهران به نشان همبستگی با آنها روزه سیاسی گرفته شده و حالا که در شهرهای اصلی در کشورهای مختلف به اعلام حمایت دارند جمع می شوند ... و حالا که نگاه ها دارد به زندان های ایران دوباره معطوف می شود چطور می شود به این عزیزان رساند که ما همه شنیده ایم فریاد مظلومیتتان را، ما همه پیام درد شما را دریافته ایم، التماستان می کنیم بس کنید این شکنجه مستمر ما شرمندگان تاریخ را ...

هنوز از دلشوره خبر انتقال پنج تن از اعتصابیون بیرون نیامده ای که می شنوی محسن امین زاده کارش به سی سی یو افتاده است. آخر این تن های رنجور که شکنجه نامردانه این سالیان درد و حسرت را گذرانده اند کی می توانند با لبان خشک خود به جنگ گرسنگی و تشنگی بروند؟ چگونه می توانیم ما، این مای شرمندگان تاریخ ببینیم و بدانیم و فقط نگاه کنیم ...

اینجا روزگاری ساحلی زیبا و آفتابی بود که موج های دریای نیلگونش ترانه سرای ساحل طلائیش بودند. اکنون اما این تن های عظیم افتاده به ساحل در سکوت و آرام خود وجدان ما را فریاد می زنند! بنشینیم و بشنویم این ندا را که شریعتی گفته:

بمان تا کاری کنی، نه کاری کنی که بمانی ...

-- 


هیچ نظری موجود نیست: