۶ تیر ۱۳۹۰

به نهنگ ها نگاه کن - عادت می کنیم

دیگر نگاه کردن به هیکل های تنومندی که بی حرکت در کنار ساحل افتاده اند، عادتی شده که حتی نبودن راه چاره را هم در کنار بقیه روزمرگی ها توجیه می کند.
حالا از خودم می پرسم چگونه می توان در مقابل شنیدن خبر اعزام گروه جدیدی از اعتصابیون به بیمارستان، باز هم مثل خبرهای دیگر بی تفاوت بود؟ قربان بهزادیان نژاد و مهدی کریمیان اقبال، با پنج نفری که قبلا حالشان وخیم شده بود، می شوند هفت نفر از دوازده نفر اوین که به بیمارستان منتقل شده اند.
قدیمی ترها که دیگر چند سالی است از زندان رجائی شهر بیرون نیامده اند هم بی نصیب نماندند و مسعود باستانی و عیسی سحرخیز هم به جمع بیمارستانی ها پیوستند. عیسی سحرخیز که هنوز جای دندان های محسنی اژه ای روی شانه هایش باقی است و چند مرتبه ضرب و شتم جدی در پرونده اش ثبت شده و از جمله رکورددارهایی است که به مرخصی نرفته و حدود دوازده کیلو وزن کم کرده، اینک بنیه ای برایش باقی نمانده که بتواند از زیر بار این یکی سالم به درآید.

همه ی ترسم از این است که نتوانستنم بیشتر بهانه ای باشد برای نخواستنم...

هیچ نظری موجود نیست: