اشتباه رسانه اي عجيب
در يک هفته گذشته، ادعايي به دفعات متعدد در برخي رسانه هاي بين المللي انعکاس يافت که تصحيح آن، از بابت تأثير اشتباهي که ممکن است بر تحليل هاي مرتبط با ايران بر جاي بگذارد، ضروري به نظر مي رسد. اين ادعا، به نوع برداشت از يک سر مقاله چاپ شده در يک روزنامه ايراني – روزنامه جمهوري اسلامي – بر مي گردد، سر مقاله خبرسازي که چندي پيش، با انتقاد شديد از مواضع حساب نشده رييس جمهور در مورد پرونده هسته اي، از هزينه هايي که اين مواضع براي نظام جمهوري اسلامي ايجاد مي کند ابراز نگراني کرده و حتي از احمدي نژاد خواسته بود کمتر در مورد فعاليت هاي هسته اي ايران حرف بزند.
سرمقاله مورد بحث، البته شاخصي مهم بود که شدت گرفتن انتقادهاي جناح هاي داخل حکومت ايران به مواضع رييس جمهور در خصوص پرونده هسته اي را به تصوير مي کشيد. اما اشتباهي که در اين ارتباط در تعدادي از نشريات صورت گرفت، نسبت دادن موضع مقاله فوق به رهبر جمهوري اسلامي ايران بود. به بيان مشخص، تعدادي از نشريات معتبر جهان با اشاره به سر مقاله انتقاد آميز روزنامه جمهوري اسلامي، و با ذکر گزاره هايي شبيه اين که روزنامه مزبور "مواضع رهبر ايران را منعکس مي کند" يا "توسط رهبر ايران اداره مي شود" انتقاد شديد آن از مواضع تندروانه رييس جمهور در خصوص پرونده هسته اي را، به معني ابراز مخالفت شديد شخص اول نظام جمهوري اسلامي ايران با سياست هاي هسته اي آقاي احمدي نژاد دانستند.
البته، اين واقعيت قابل انکار نيست که در هفته هاي اخير، نشانه هايي جدي حاکي از ترديد و نگراني رهبر ايران در مورد خط مشي هسته اي دولت احمدي نژاد مشاهده شده اند (پيشتر، در مقاله "يک نامه، يک سکوت" اين نشانه ها را مورد بحث قرار داده ايم). اما اين نگراني ها، ربط چنداني به مضمون و لحن به کار رفته در سر مقاله روزنامه جمهوري اسلامي ندارند. چرا که در درجه اول، اين روزنامه محل انعکاس مواضع اختصاصي رهبر ايران محسوب نمي شود، و گر چه بيان اين نکته براي فعالان داخل ايران به مثابه توضيح واضحات به نظر مي رسد، اما اساساً روزنامه جمهوري اسلامي زير نظر رهبر ايران نيست.
به نظر مي رسد آنچه باعث شده برخي رسانه هاي خارجي بنويسند که روزنامه مزبور تحت مديريت آيت الله خامنه اي قرار دارد، سابقه مديريت ايشان بر اين روزنامه در دهه 60 است. زماني که مقام دبير کلي حزب اصلي حکومت ايران - حزب "جمهوري اسلامي" - با آيت الله خامنه اي بود و روزنامه منعکس کننده ديدگاه هاي اين حزب - روزنامه "جمهوري اسلامي" - زير نظر دبيرکل قرار داشت. به هر ترتيب، نبايد فراموش کرد که در پي انحلال حزب جمهوري اسلامي در سال 1366 و مهم تر از آن، رسيدن آيت الله خامنه اي به مقام رهبري نظام، هر گونه ارتباط وي با روزنامه جمهوري اسلامي قطع شد و اين روزنامه، ساليان دراز است که تحت مدير مسوولي مسيح مهاجري، خط مشي ويژه خود را پي گيري مي کند. خط مشيي که ويژگي مشخص آن "اولترا اصولگرايي"، تأکيد بر سيره آيت الله خميني، حمايت از نهادهاي نظام، و حمايت از شخصيت هاي کليدي نظام (که در درجه اول، آقايان خامنه اي و هاشمي رفسنجاني را توامان در بر مي گيرد) بوده است.
روزنامه جمهوري اسلامي، بر خلاف روزنامه کيهان که مدير مسوول آن منصوب آيت الله خامنه اي است و نوعا ديدگاه هاي مشخص رهبري را منعکس مي کند، هرگز به عنوان تريبون ديدگاه هاي شخص اول نظام شناخته نمي شود و اساساً مواضع آن، در مواردي مختلف همسو با مواضع دفتر رهبري نبوده است. به عنوان مثال، در زمان انتخابات رياست جمهوري سال 76، اين روزنامه از منتقدان سرسخت کانديداي مورد حمايت بيت رهبري (علي اکبر ناطق نوري) بود. به همين ترتيب، در زمان اوج گرفتن درگيري ميان نيروهاي نزديک به بيت رهبري و هاشمي رفسنجاني، روزنامه مزبور هرگز در طرفداري از دومي، ترديد به خود راه نداد - به ويژه در زمان حملات شديد هواداران احمدي نژاد و مصباح يزدي به هاشمي رفسنجاني در جريان انتخابات اخير رياست جمهوري و مجلس خبرگان، اين حملات با واکنش هاي شديد اللحن روزنامه جمهوري اسلامي مواجه شد.
نهايت آن که، اگر ناظران مسائل ايران به دنبال دريافت نشانه هايي از موضع رهبري ايران راجع به سياست هاي هسته اي دولت احمدي نژاد هستند، شايسته است که در مورد مطبوعات انعکاس دهنده اين موضع، دقت بيشتري مبذول کنند. در غير اين صورت، در مورد موضع رسمي حکومت ايران راجع به پرونده هسته اي، دچار تحليل هاي شتابزده اي خواهند شد که هيچ کمکي به فهم بهتر معادلات حاکم بر سرنوشت اين پرونده بغايت پيچيده نخواهند کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر