!رنگ سبز اقتدار
قصد من اصلا گزارش منظره های چهارشنبه شب تا پنجشنبه صبح در تهران نیست که بدون هیچ اغراقی در تمام این سی و چند سال بی نظیر بود! اصلا نمی خواهم بگویم این جمعیت به راه افتاده حتی با جمعیتی که خاتمی را در دو دوره ی سال های هفتاد و هشت و هشتاد حمایت می کردند، شباهتی نداشتند و این ها آگاه تر، هوشیارتر و پر انرژی تر آمده اند و تا به مقصد نرسند آرام نمی شوند! من حتی نیامده ام که بگویم این حمایت سراسری، ناگهانی و غیر منتظره چیزی فراتر از قدردانی لازم دارد؛ نه تنها باید حرفشان را گوش داد که باید آویزه ی گوش کرد و عمل کرد! این دوران، دوران زیر و رو است. دیشب بیانیه ی نانوشته ی قدرت و اقتدار را این نوجوانان و جوانان در کنار بزرگترهایشان نوشتند که هم حکایت افتخار آفرینی است و هم هشداری است به هر که در آینده بر سر کار خواهد آمد. بترسید از این جماعت که از نسل انقلاب اند! حرف هایشان را جدی بگیرید که آن ها بهتر و قدرتمند تر از اسلافشان آمادگی خود را برای به چنگ آوردن حقوقشان به نمایش گزارده اند... من آمده ام به این دوستان بگویم که شال های سبزتان را دور نریزید! انگشت های جوهریتان فقط یک شب باید فراق آن گره ی سبز رنگ را تحمل کند! روز بعد از انتخابات هم دوباره به همه ی آن نوارهای درشت و ریز سبز نیاز داریم. خودتان را برای جشن سبز روز بعد آماده کنید! این یکی اما تنها پایکوبی برای سپردن آینده تان به حاکم جدیدتان نیست! این جشن بلوغ جمعیتی جدید است که هویت خود را به مثابه ی نیروئی شکست ناپذیر به منصه ی ظهور رسانده! جشن سبز اقتدار!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر