حضرت آیت الله! آخرین بار بود
او اما با این حمایت صریح خود تکلیف همگان را و حتی ساختار حکومتش را هر چه بیشتر آشکار کرد و شکاف میان خود و اطرافیان فاسدش را با بقیه بیشتر و بیشتر کرد و به وضوح خود را خرج سپاهیان احمدی نژاد کرد. در عین حال در همین زمینه مشخص، یعنی مقوله انتخابات که از نظر ایشان دیگر پرونده اش بسته است نیز سوالات بی پاسخ بسیاری را نیز بر جای گذاشته که برای همین جمعیت چهل میلیونی نامشخص است.
اول؛ آیا ایشان اصلا معتقد هستند که رئیس حکومت محبوب ایشان در دو سه هفته قبل از شروع انتخابات مشغول به انواع کثافت کاری برای جمع آوری آرا بوده اند یا نه؟ آیا ایشان بتازگی صرف بیت المال را برای چنین عمل رذیلانه ای مباح نموده اند یا از ابتدا و شرعا این کار حلال بوده و ما در بی خبری بوده ایم؟
دوم؛ آیا چهار سال پیش که هاشمی رفسنجانی و مهدی کروبی از تقلب در انتخابات به ایشان پناه بردند تا کنون هنوز بر ایشان مشخص نشده است که احتمال انواع اعمال رذیلانه از جانب همان گروه و این بار از جیب مردم محتمل است و لذا بهتر است تا وسواس بیشتری در نظارت بر انتخابات انجام دهند که لااقل پاسخ قانع کننده برای معترضین وجود داشته باشد؟
سوم؛ خدا را شکر که این بار مردم معترض را به نام های شریف خس و خاشاک یا عده محدودی فریب خورده و امثالهم منتسب ننمودند و از جمله مردم خواندند! حال اگر جمعیت چند ده هزار نفری نماز گزاران همین نماز جمعه که از با شکوه ترین اجتماعات ایشان بوده نیز از نظر ایشان نام مردم داشته باشد، آیا عقل سلیم حکم نمی کند که به درد دل حدود دو میلین نفری که علیرغم عدم صدور مجوز راهپیمائی و با قبول خطر جانی آن به خیابان ها آمدند با دقت نظر بیشتری گوش دهند؟ اینها بخشی از همان رای دهندگان به موسوی و کروبی بودند که به خیابان ها آمدند تا بگویند رایشان را دزدیده اند! آیا قابل باور است که آقای موسوی در تهران یک میلیون و هشتصد هزار نفر رای بیاورد و دو میلیون نفر اعتراض داشته باشند؟!
چهارم؛ اگر تصور بر این است که افزایش نسبی آرا این دوره نسبت به دوره قبل برای تائید حکومت و نظام بوده، باید جسارتا عرض کنم زهی خیال باطل! هیچ کجای تاریخ و هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که به منظور تائید شرایط موجود انرژی و فعالیت بیشتری صورت گیرد و به همین دلیل در نظانات پایدار شده دیگر انگیزه ای برای مشارکت حداکثری وجود ندارد. برعکس، افزایش مشارکت یا شرکت حداکثری مردم بیانگر ضرورت تغییر شرایط موجود است که آخرین مورد آن در ایالت متحده و انتخاب اوباما نمود یافت. حضرت آیت الله! تنها انگیزه معقول و منطقی افزایش ده میلیونی نسبی آرا (که به گمان من بخشی از آن بیانگر تقلب صریح حکومت مورد تائید جنابعالی است چنانچه محسن رضائی نیز در مصاحبه اش با شبکه دوم به آن اشاره کرد) بیانگر کاستی های جدی و روشن در نظام حکومتی و رئیس حکومت کودتائی شماست نه تائید به نظام فاسد و سرتاسر دروغ کنونی!
پنجم؛ جنابعالی که اینک افتخارتان مشارکت چهل میلیونی مردم در انتخابات است آیا باور ندارید که اینک بخش قابل توجهی از این رای دهندگان به نتایج اعلام شده معترضند؟ آیا جنابعالی متوجهید که اگر همین دو میلیون نفر شرکت کننده در تضاهرات اعتراضی در دوره های بعدی در این نمایش انتخاباتی شرکت نکنند دیگر چیزی برای افتخار کردن نمی ماند؟! بنده عرض می کنم که یقین بدانید با روند کنونی علاوه بر این چند میلیون نفری که این دفعه برای اولین بار در انتخابات شرکت کردند، میلیون ها نفر از جمله من و اطرافیانم که معتقد به اصلاحات دموکراتیک بودند نیز در انتخابات بعدی شرکت نخواهند کرد! آن وقت شمائید و همان کمتر از پنجاه درصد رای دهنده همیشگی تان که جائی برای افتخار نخواهند گذاشت!
ششم؛ فکر می کنم صدای رسای الله و اکبر مردم را در سطح شهر و بعد از خطبه های نماز جمعه تان شنیدید! پاسخی روشن تر از این می خواهید به تمام تهدیدها و تهمت هایتان به مردمی که صادقانه، با شور و شعور کافی آمدند تا تغییری در نظامی که تغییر را باور ندارد ایجاد کنند؟ باور نکنید کودتای انتخاباتی شخص مورد تائید جنابعالی بتواند دهان ها را هم ببندد حتی با دستگیری بیش از این صدها نفری که تاکنون گرفته اید! مردمی که راه رفتن در سکوت را یاد گرفتند و از این طریق تمام سلاح های ناجوانمردانه و کثیف را از سگ های هار حکومت گرفتند به همین ترتیب راه های دیگر اعتراض را پیدا خواهند کرد.
از همه این حرف ها گذشته حضور در نماز جماعتی که در صف اول آن صادق محصولی با آن صد و شصت میلیارد سرمایه ای که معلوم نیست از کجا آمده است و احمدی نژاد سارق آراء مردم باشند شرعا و عقلا باطل است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر