اجتماع اقوام و دموكراسي
آرياي عزيز؛ آنچه كه گفتم واقعيات در جريان دهكده ي بزرگ جهاني است و هر روزه ما شاهد اين رخدادها هستيم و حدس مي زدم حتما اين ايده كه توسط قدرت مندان در جريان و اجرا است بايد ريشه هاي تئوريكي هم داشته باشد و بيشتر بدنبال استدلالات و دلايل آنها براي توجيه عمل شان بودم. بگذريم.
بگذار باز گرديم به جائي حوالي ابتداي بحث و شاخه اي ديگر را پي بگيريم. از مجموعه ي حرف هايت چنين برداشت كردم كه براي دست يابي به آن سيمرغ گسترده پر بيش از هر چيز نياز به بازگشت و شناخت كامل از فرهنگ و تاريخ و آداب و سنن اين مرز و بوم است. حال مي خواهم بگويم اين مملكت از جمله سرزمين هائي است كه از مجموعه ي اقوام كاملا متفاوت تشكيل شده است كه هر يك در فرهنگ و سنت، و در برخي موارد حتي در تاريخ متفاوت هستند. از طرفي دموكراسي نياز به محورها و اصولي دارد تا بتواند با تكيه بر آن؛ اصول موضوعه ي خود را براي اين شرايط خاص تدوين كند كه در عين اينكه محدوديتي را در آزادي هاي اجتماعي و فردي مقرر شده ايجاد نكند، بتواند به تمامي جامع و شامل كليه ي سلائق مختلف ناشي از همان اختلافات فرهنگي و تاريخي باشد. حال اين سوال پيش مي آيد كه چه شاخصه هائي در اين حالت مي تواند به عنوان اصول اساسي انتخاب يا تعريف شود؟ و يا چه چيزي در فرهنگ يا تاريخ ما مي تواند دستمايه ي خوبي براي گرد آوري حول يك محور اين اقوام گوناگون باشد؟
بگذار باز گرديم به جائي حوالي ابتداي بحث و شاخه اي ديگر را پي بگيريم. از مجموعه ي حرف هايت چنين برداشت كردم كه براي دست يابي به آن سيمرغ گسترده پر بيش از هر چيز نياز به بازگشت و شناخت كامل از فرهنگ و تاريخ و آداب و سنن اين مرز و بوم است. حال مي خواهم بگويم اين مملكت از جمله سرزمين هائي است كه از مجموعه ي اقوام كاملا متفاوت تشكيل شده است كه هر يك در فرهنگ و سنت، و در برخي موارد حتي در تاريخ متفاوت هستند. از طرفي دموكراسي نياز به محورها و اصولي دارد تا بتواند با تكيه بر آن؛ اصول موضوعه ي خود را براي اين شرايط خاص تدوين كند كه در عين اينكه محدوديتي را در آزادي هاي اجتماعي و فردي مقرر شده ايجاد نكند، بتواند به تمامي جامع و شامل كليه ي سلائق مختلف ناشي از همان اختلافات فرهنگي و تاريخي باشد. حال اين سوال پيش مي آيد كه چه شاخصه هائي در اين حالت مي تواند به عنوان اصول اساسي انتخاب يا تعريف شود؟ و يا چه چيزي در فرهنگ يا تاريخ ما مي تواند دستمايه ي خوبي براي گرد آوري حول يك محور اين اقوام گوناگون باشد؟
۱ نظر:
.... شروود گرامی. آقا اینکه میگیف قومهای مختلفف فرهنگ و تاریخ مختلف داره، درست نیست. برا اینکه معنای « تاریخ و فرهنک » ایران را نبایستی با سنن و مذهب و آداب و غیره ی قومی، اینهمانی بدهی. « فرهنگ »، برآمد ادغام شدن و درهمسرشته شدن همین اقوامیست که می شناسیم برای زایش فضائی/ اتمسفری/ گسترده ای در راستای باهمزیستی. برای اطّلاعات بیشتر، برو در وب سایت من، مقاله ی » رستاخیز زنخدایی و ایرانشناسان صم بکم « را حتما دقیق بخوان. به ویژه بحث چگونگی زایش فرهنگ //. درضمن. علّت آپدیت نکردنم اینه که دارند وب سایت را درست می کنند. آدرسش عوض میشه. احتمالا از روز شنبه بتونم آپدیت کنم. ///
ارسال یک نظر